مشارکت سیاسی به صورت شرکت در انتخابات ، یکی از بارزترین وجوه کنش سیاسی در جوامع است که به علت تاثیرگذاری گسترده در فرایندهای سیاسی، وضعیت ساخت سیاسی، امنیت، توسعه و رفاه شهروندان بسیار مورد توجه قرار گرفته است. رفتار انتخاباتی یا رای دادن افراد در هر جامعه، تحت تاثیر عوامل متعددی است. در واقع، موقعیتها و شرایط به همراه درک و تحلیل فرد، در نهایت منجر به رفتار یا کنشی میگردد که حاصل آن بروندادی به نام رای به سود شخص، حزب یا جریان سیاسی-فکری خاص است.
ترجیحات و تصمیات افراد بیش از هر چیز، تحت تاثیر ساختها، بافتهای فرهنگی و اجتماعی، شکافهای سنی و جنسی، خصلتهای ملی، نظامهای سیاسی، نظام انتخاباتی متفاوت در جوامع متفاوت است. در جوامع سیاسی پیشرفته در سایه وجود احزاب سیاسی نوعی فرهنگ سیاسی مشارکتی مشاهده میگردد که شهروندان در آن با آگاهی و به صورت عقلانی وارد مشارکت سیاسی و کارزار انتخاباتی میشوند.
در واقع، در این جوامع احزاب سیاسی نقش مهمی در آموزش سیاسی شهروندان و آگاهی بخشی به آنها دارند، در حالیکه در جوامعی مثل ایران که احزاب سیاسی وجود ندارند، فاصله گرفتن از فرهنگ سیاسی مشارکتی و نمود فرهنگ سیاسی تبعی و محدود مشاهده میشود که در این راستا چالشها و آسیبهای زیادی متوجه مشارکت سیاسی شهروندان و به طور کلی توسعه نظام سیاسی میشود.
در این زمینه «محمد آریانپور»، «مرتضی اباذری» و «خلیل بهرامی قصرچمی» در پژوهشی با نام «بررسی چالشها و راهکارهای مشارکت سیاسی آگاهانه در نظام انتخاباتی جمهوری اسلامی ایران» به این مهم توجه کرده و ابعاد مختلف آن را مورد بررسی و واکاوی قرار دادهاند که در ذیل مختصری از آن را میخوانید:
مسایل مشارکت سیاسی (رای دهندگان)
بومیگرایی
یکی از مسائلی که در انتخابات مختلف نمود دارد، این است که شهروندان به این مساله دارند که به کاندیدایی رای بدهند که بومی منطقه آنها است. اگرچه این شاخص را میتوان در شاخص کلی قومیتگرایی بررسی کرد، اما به صورت جداگانه نیز میتوان به آنها پرداخت.
در جوامع دارای احزاب سیاسی، انتخابات صحنه رقابت سیاسی احزاب برای کسب قدرت است و در حقیقت انتخابات پیروزی یک حزب به شمار میرود نه پیروزی اشخاص. برعکس در جوامعی که فرایند توسعه سیاسی کندتر انجام میپذیرد، در جریان انتخابات یکی از شاخصههای مورد قبول عموم، بومی بودن کاندیدا است.
در ایران در برخی انتخابات به ویژه در انتخابات نمایندگی مجلس هنوز هم رفتار انتخاباتی مبتنی بر ارجحیت مسائلی مانند بومیگرایی در برخی نقاط، برای شرکت در انتخابات و رای دادن به کاندیداست و نامزدها در محله و منطقه محل تولد خود، بیشترین آراء را کسب میکننددر ایران در برخی انتخابات به ویژه در انتخابات نمایندگی مجلس هنوز هم رفتار انتخاباتی مبتنی بر ارجحیت مسائلی مانند بومیگرایی در برخی نقاط، برای شرکت در انتخابات و رای دادن به کاندیدا است و نامزدها در محله و منطقه محل تولد خود، بیشترین آراء را کسب میکنند. در این صورت، شاخصههای دیگر نماینده مانند تحصیلات عالیه، سوابق خدماتی و سیاسی، وابستگی حزبی و... تحت الشعاع قرار میگیرد.
قومیتگرایی
در ایران به طور معمول رایدهنده ترجیح میدهد به کسی رای دهد که به لحاظ ایدئولوژی و حزبی و به لحاظ قومی، زبانی و مذهبی به او نزدیک باشد. به عنوان نمونه برخی شهرها از نظر بافت اجتماعی دارای چندین ایل و طوایف مستقل است و بیشتر جمعیت شهر یا استان ترکیبی از ایلات و قبایل مختلف است. این مساله روی انتخابات نیز تاثیر داشته است. به نظر میرسد که تعصبات قومی و قبیلهای در چنین مراکزی به ویژه در انتخابات نمایندگان مجلس تاثیر به سزایی دارد.
کمبود اطلاعات و آگاهی سیاسی
به دلیل فقر اطلاعات در مورد انتخابات و ابعاد آن، رفتارهای معلق در بین رای دهندگان بسیار زیاد است، زیرا فرد نه از حقوق خود در انتخابات آگاه است و نه بازیگران انتخاباتی را میشناسد. همچنین همیشه در تلاش است در لحظات پایانی اطلاعاتی کسب کند. در این شرایط، مکانیسمهایی هستند که با دادن اطلاعات نه چندان صحیح این خلا اطلاعاتی را پر میکنند. گاهی نیز فقط با صرف مهر خوردن شناسنامهها در انتخابات شرکت میکنند و معمولا آراء باطله به صندوق میریزند یا به خیل کسانی میپیوندند که از پا صندوقیها برای رای دادن کمک میخواهند.
مسایل مشارکت سیاسی (کاندیداها)
تعدد ثبت نامکنندگان
یکی از معیارهای آزاد و عادلانه بودن انتخابات به مقررات ناظر بر امکان نامزدشدن افراد در انتخابات برمیگردد. شاید تصور شود که در این زمینه وضعیت مطلوب این است که یک رقابت آزاد و بدون نظارت میان همه متقاضیان شرکت در انتخابات برقرار شود، زیرا در این صورت، حداکثر قدرت انتخاب به رایدهندگان داده میشود و آنها میتوانند از بین طیف گستردهای از افراد و افکار دست به انتخاب بزنند، اما واقعیت این است که قانونگذار همان قدر که باید دغدغه مشارکت و رقابت گسترده و حداکثری را داشته باشد، باید به مشکلاتی که از رهگذر تعداد زیاد داوطلبین گریبانگیر رایدهندگان و نهادهای نظارتی و اجرایی انتخابات میشود، نیز توجه کند.
قانونگذار همان قدر که باید دغدغه مشارکت و رقابت گسترده و حداکثری را داشته باشد، باید به مشکلاتی که از رهگذر تعداد زیاد داوطلبین گریبانگیر رایدهندگان و نهادهای نظارتی و اجرایی انتخابات میشود، نیز توجه کند
احتمال فقدان صداقت در گفتار کاندیداهای انتخاباتی
تمام تلاش کاندیداها این است که نظر رای دهندگان بیشتری را جلب کنند. در کلان شهرها که وسعت جغرافیایی سبب کاهش تعاملات اجتماعی نزدیک و مستقیم شده، تبلیغات ابزار مناسبی برای شناخت کاندیداها است. همچنین تبلیغات به کاندیداها اجازه میدهد خود را به عنوان افرادی مطلوب به گروههای مختلف اقتصادی- اجتماعی معرفی کنند.
نبود فرصتهای برابر برای تبلیغ
یکی از مواردی که باعث میشود مشارکت عاقلانه و منطقی در حوزه نامزدهای انتخاباتی صورت نگیرد این است که بسیاری از افراد شایسته و دارای صلاحیت به دلایل مختلف از جمله دلایل اقتصادی، توان شرکت در انتخابات را ندارند و حتی اگر فرصت مشارکت را بیابند توانایی تبلیغات در برابر رقبای ثروتمند خود را ندارند، چرا که یکی از چالشهای انتخاباتی خریدن رای در مناطقی از کشور است.
همچنین ممکن است نامزدهای انتخاباتی زیادی دارای تمکن مالی باشند ولی صلاحیت و شایستگی احراز این جایگاه را نداشته باشند. بر این مبنا یکی از چالشهای اساسی این است که فرصتهای برابری برای تبلیغات وجود ندارد.
راهکارها:
با توجه به مسایل و چالشهای مطرح شده در انتخابات، راهکارهایی مانند اطلاع رسانی و آموزش سیاسی، جامعهپذیری سیاسی، پاسخگویی دولتمردان و رفع نیازهای مردم، تبیین میانی دینی و گسترش آن در جامعه، ایجاد ضوابطی برای احراز شایستگی کاندیداهای انتخاباتی و معیارهای سختگیرانهتر در مرحله ثبتنام و نظارت دقیق و عادلانه بر تبلیغات پیشنهاد میشود.
همچنین دولتها باید بکوشند با کار فرهنگی و آموزش، زمینه را برای مشارکت سیاسی و انتخاباتی آگاهانه و عقلایی فراهم سازند و با نظارتهای دقیق در انتخابات ملی، توانایی، دانش و بینش، راستگویی و درستکرداری، تجربه، آشنایی به مسائل جهانی، واقع گرایی، استواری و بردباری نامزدها را تحت مدیریت و راستی آزمایی قرار دهند.