در چهارمین سالگرد شهادت سردار سلیمانی در گلزار شهدای کرمان ، دو انفجار تروریستی نزدیک به یکصد نفر از هموطنانمان را به خاک و خون کشید و دهها تن دیگر را مجروح ساخت.
به دنبال جنایت دیروز، رسانههای فارسیزبان خارجی به صورت یکدست از کاربرد واژه تروریستی برای توصیف آن خودداری کردند
به گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی، ساعت ۱۴:۴۵ دقیقه چهارشنبه صدای نخستین انفجار شنیده شد؛ مواد منفجره که حامل ساچمههای فراوانی بود، در یک کیف و داخل یک خودروی پژو ۴۰۵ در ۷۰۰ متری مرقد شهید سلیمانی جاسازی شده بود. ۱۵ دقیقه بعد، در ۳۰۰ متری محل انفجار قبلی، یعنی یک کیلومتر دورتر از مرقد شهید سلیمانی، انفجار دوم اتفاق افتاد. تروریستها این بار مواد منفجره را در یک سطل زباله جاسازی کرده بودند.
به دنبال این رخداد، حوادث کرمان تبدیل به سرخط اصلی رسانههای فارسیزبان از جمله شبکههای بیگانه شد و برخی در کوتاهترین زمان ممکن وارد فاز روایتسازی و تلاش برای به دست گرفتن مرجعیت پوشش خبری- تحلیلی عملیات تروریستی دیروز و بهرهبرداری از آن شدند.
قربانی شدن دهها ایرانی در خیابانهای منتهی به گلزار شهدای کرمان که طبق آخرین اعلام رسمی روز چهارشنبه سیزدهم دیماه، شمارشان به ۹۵ نفر رسید باعث شد تا برخی رسانههای خارجی عملیات دیروز را در میان رویدادهای تروریستی چند دهه گذشته «بیسابقه» یا دست کم «کمسابقه» قلمداد کنند.
اصرار عجیب شبکههای بیگانه بر پرهیز از توصیف تروریستی برای وقایع خونبار کرمان
به دنبال جنایت دیروز، رسانههای فارسیزبان خارجی به صورت یکدست از کاربرد واژه تروریستی برای توصیف آن خودداری کردند.
نگاهی به اخبار این رسانهها نشان میدهد کاربرد توصیف تروریستی برای وقایع خونبار دیروز تنها محدود به نقل قول یا انعکاس واکنش و اظهارنظرهای مقامات خارجی و داخلی بود و آن هم «داخل گیومه» تا کاملا موضعشان را در این زمینه عیان دارند به این معنا که خود انفجارها را تروریستی نمیدانند. در مقابل، استفاده از ترکیباتی مانند «انفجارهای مرگبار» یا «انفجارهای کرمان» در این شبکهها پرتکرار بود.
در حالی که طی ماههای گذشته طیفهای گوناگون شبکههای فارسیزبان خارجی از سلطنتطلبان «من و تو» و «ایندیپندنت فارسی» تا لندننشینهای «بی بی سی فارسی» و «ایران اینترنشنال» و نیز جریانات موسوم به حقوقبشریها و جمهوریخواههای سکولار («رادیو زمانه»، «ایران وایر» و ...) بر سر مسائلی مانند سرنوشت «منشور مهسا»، «وکالت به شاهزاده»، موضعگیری علیه گروهک تروریستی مجاهدین خلق (منافقین)، جایزه نوبل «نرگس محمدی» و ... وارد زد و خوردهای آشکار و شدید شده بودند، اما از دیروز هماهنگی عجیبی را در زمینه خودداری از توصیف تروریستی برای کشتار دهها ایرانی به نمایش گذاشتند.
این در حالی بود که سران دولتهای متعدد از اتحادیه اروپا گرفته تا روسیه، ترکیه، جمهوری آذربایجان، عربستان سعودی و ... بلافاصله و رسما این جنایت را تروریستی خوانده و آن را شدیدا محکوم کردند.
فاحش بودن این دوگانگی رفتاری زمانی بیشتر به چشم میآید که چند دقیقه بعد از رویدادهای کرمان، «دویچه وله فارسی» در گزارشی از دستگیری سه مظنون به انجام «عملیات تروریستی احتمالی» در آرژانتین علیه ۳۰۰۰ ورزشکار در بزرگترین رویداد ورزشی بینالمللی یهودیان در پایتخت آرژانتین خبر داد.
البته در میان کارشناسان ایران اینترنشنال، تعدادی ضمن تکرار و تاکید بر این که جزو مخالفان سردار سلیمانی و حاکمیتند، به صورت صریح یا تلویحی این رویدادها را تروریستی خوانده و اذعان داشتند کشتار مردم غیرنظامی به هر حال اقدامی تروریستی است اما هر کدام در ادامه و از همین مبنا کوشیدند تا قطعهای از پازل سیاست خبری این رسانه را در محورهایی که در ادامه به آن اشاره میشود تکمیل کنند.
خط خبری اتهامزدایی از صهیونیستها
به گزارش بی بی سی فارسی، «در حادثهای که مرگبارترین «حمله تروریستی» در ایران از زمان تأسیس جمهوری اسلامی توصیف شده است، با گذشت چندین ساعت از این انفجارها هنوز گروهی مسئولیت آن را برعهده نگرفته. مقامهای حکومت ایران از جمله رهبر جمهوری اسلامی وعده انتقام دادهاند.»
وقوع حوادث کرمان بلافاصله بعد از ترور «سیدرضی موسوی» از مستشاران باسابقه ایران در سوریه و سپس «صالح العاروری» معاون رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس در لبنان اما باعث شد تا نگاهها طبیعتا به سمت تلآویو در آمریت یا عاملیت وقایع تروریستی گلزار شهدای کرمان دوخته شود.
این در حالی بود که شبکههای معاند یکصدا و به شکلی عجیب کوشیدند استدلالهایی را فراهم سازند تا این اتهام را از رژیم صهیونیستی دور کنند.
«صدای آمریکا» در مصاحبهای با «مایکل پریجنت» تحلیلگر مسائل خاورمیانه در اندیشکده هادسون، «احتمال دستداشتن اسرائیل در انفجارهای مرگبار کرمان را رد کرد».
این رسانه همچنین گزارش داد: سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا با قربانیان و عزیزان کشتهشدگان در انفجارهای کرمان ابراز همدردی و تاکید کرده ایالات متحده به هیچ وجه درگیر این موضوع نبوده است و هرگونه ارجاع به آن خلاف واقع و مضحک است. همچنین ما هیچ دلیلی نداریم که باور کنیم اسرائیل در این امر دخیل است.
دستهای از کارشناسان ایران اینترنشنال هم مانند «مهدی مهدوی آزاد» با یادآوری وقایعی مانند عملیات تروریستی اهواز در شهریورماه ۱۳۹۷ مدعی و مُصر بودند که رویدادهای کرمان «هرگز نمیتواند عملیات تروریستی یک کشور مانند آمریکا یا اسرائیل» باشد و احتمالا از سوی تکفیریها و داعش اتفاق افتاده است.
کارشناسان این شبکه با چشمپوشی از واقعیت کشتار بیش از ۲۲ هزار نفر توسط صهیونیستها که ذیل هدف اعلانی از بین بردن رهبران حماس در غزه صورت گرفته، اظهار داشتند اسرائیلیها در مدلهای عملیاتی خود به صورت هدفمند مخالفانشان را ترور میکنند و به غیرنظامیان آسیبی نمیرسانند!
ایران اینترنشنال همچنین به نقل از «وال استریت ژورنال» نوشت: «سبک این بمبگذاری با الگوی حملات منتسب به اسرائیل که معمولا افراد یا زیرساختهای مرتبط با نیروهای امنیتی ایران را هدف قرار داده است، مطابقت ندارد.»
کار، کارِ خودِ ایرانیها است!
به گزارش «یورو نیوز» در کانال تلگرامی این شبکه، «جروزالم پست» در گزارشی با بررسی حمله به مراسم {شهید} قاسم سلیمانی در کرمان، این فرضیه را مطرح کرد که حتی ممکن است این حملات «توسط گروههایی داخلی در ایران» انجام شده باشد.
پیشبرد این خط خبری بیش از همه بر عهده صدای آمریکا بود تا جایی که این شبکه در صفحات مجازی خود بارها و به صورتهای مختلف این ادعای عجیب را مطرح و منتشر ساخت.
«واکنشها به انفجارهای کرمان؛ کاربران: «کار حکومت» است»؛ این یکی از عناوین پستهای تلگرامی و تارنمای صدای آمریکا بود که در کنار آن و در مصاحبه با روزنامهنگاری به نام «مهدی نخل احمدی» مدعی شد «افکار عمومی، جمهوری اسلامی را عامل انفجار در مراسم {شهید} قاسم سلیمانی میداند»
چنین خط خبری البته در رسانههای دیگر مانند ایندیپندنت فارسی هم تکرار شد تا جایی که «ایرج مصداقی» تحلیلگر مسائل سیاسی ایران به این رسانه گفت: عوامل مرتبط با جمهوری اسلامی و سلفیها مظنونان اصلی بمبگذاریاند.
دیگر خطوط خبری رسانههای معاند
علاوه بر خطوط خبری که به آن اشاره شد و در تضادی آشکار با ادعای عجیب «کار، کارِ حکومت است»، برخی کارشناسان شبکههای بیگانه و اعضای هیات تحریریه ایران اینترنشنال اظهار داشتند وقایع کرمان نمودی از ضعف شدید امنیتی ایران و ناتوانی و ناکارآمدی در تامین امنیت حتی در «مراسم حکومتی» است.
خط خبری دیگر نمایش ناهماهنگی و سردرگمی میان رسانههای رسمی و مسئولان ایرانی بود؛ از اعلان دلایل وقوع انفجار تا آمار و ارقام قربانیان و نیز معرفی مسببان این عملیات تروریستی.
علاوه بر این، تخریب و مخدوش کردن چهره سردار سلیمانی از دل وقایع اخیر، هدفی بود که آشکارا در این دست رسانهها به چشم میخورد تا جایی که ایران اینترنشنال در گزارشی از شهید سلیمانی به عنوان فرماندهی یاد کرد که «هنوز از نامش خون میچکد»
جمعبندی
رسانههای معاند در سالهای اخیر هیچ ابایی در عریان کردن رویکردهایشان در قبال مرگ و زندگی مردم ایران و منطقه نداشتهاند؛ از حمایت از تحریم و حمله نظامی به ایران تا کاربرد استانداردهای دوگانه در قبال عملیات تروریستی و جنایت علیه بشریت.
از سوی دیگر و به خصوص پس از شروع جنگ غزه که تاکنون هزاران غیرنظامی شامل کودکان و زنان را به کام مرگ فرستاده، حمایت بیچون و چرا از صهیونیستها جزو اصول بدونتغییر طیف گستردهای از این رسانهها بوده است؛ اصولی که بر مبنای سیاست و اهداف رسانهای آنها و در پوشش خبری و تحلیلی رخدادهای تروریستی کرمان، نمودهایش را به شکل ذوقزدگی و موجسواری روی خون مردم غیرنظامی و سفیدنمایی چهره صهیونیستها آشکار ساخته است.
این وضعیت تا آنجا پیش رفته که بسیاری از ناظران و تحلیلگران، این رسانهها را کاسبان و کارگزاران فاز دوم وقایع خونینی مانند آنچه در کرمان گذشت و عوامل «تروریسم رسانهای» علیه مردم ایران و منطقه میبینند.