علیرضا پورجعفری، روزنامهنگار و کارشناس رسانه درخصوص تنش مرزی با طالبان نوشت: حالا بعد از استقرار طالبان در این کشور و تغییر آرایش سیاسی در این کشور، اتفاقاتی در دست رقم خوردن است که تحلیل زمانی آن(تایملاین) و همچنین کنش، کنشگران در آن حکایت از پروژهای جدید دارد که در پس پرده تلاش دارد اولاً میان دو ملت ایران و افغانستان التهاب آفرینی کرده و در نهایت با شعله ور کردن آتش درگیری نظامی صحنه جدیدی را برای منطقه نقاشی کند. در این بین نکات قابل توجهی مطرح است که میبایست توسط سیاستمداران ما در حوزههای مختلف مورد توجه و تمرکز قرار گیرد.
اول آنکه ناگفته پیداست که در درگیری نظامی احتمالی میان ایران و طالبان، تار و مار کردن این شبه گروهک افراطی کار سختی برای نیروهای مسلح ما نیست؛ آن هم نیروهای مسلحی که قریب به ده سال با گروهکی به مراتب خطرناکتر و از نظر تجهیزات نظامی، استراتژیکتر از طالبان مبارزه کرد و در نهایت آنها را از هم فروپاشید. پس نکته اول اینکه آن کسی که در این درگیری نظامی احتمالی متضرر میشود، بدون شک طالبان و جریان پشت پرده حامی آن است.
در ثانی بدون تردید پشت پرده این فتنهافکنیها، جریانی است که در سال گذشته از کف خیابانهای ایران در ماجرای فوت مهسا امینی و به دنبال آن غائله حجاب نتیجه نگرفت؛ برای این جریان هیچ چیزی بهتر از ایجاد یک تنش نظامی و استفاده از ظرفیت افغانستانیهای ساکن در ایران و دلبسته به طالبان برای برهم زدن امنیت داخلی ایران نیست. بنابراین باید هوشیار بود چراکه این جریان به دنبال درگیر کردن ایران در دو جبهه است که اگر رفتار ناپختهای صورت گیرد عواقب آن خوشایند نیست.
علاوه بر نکات بالا مسئولان سیاسی، نظامی و امنیتی کشور ما باید بدانند که در این منازعه احتمالی که حتماً و الزاماً از کف شبکههای اجتماعی و رسانهها آغاز خواهد شد، آمریکا و لشکر رسانهای غرب به ویژه جریانی که در حوادث پارسال دنبال برهم زدن امنیت داخلی و خارجی ایران بود، بیکار ننشسته و اگر تا همین چند ماه پیش با تلویزیونهایی نظیر اینترنشنال سعودی دنبال تجزیه ایران بودند، حالا تغییر راهبرد خواهند داد و تمرکزشان به طور قطع تولید روایتهای خبری در شبکههای اجتماعی در راستای ترساندن و رجز خواندن برای مردم ایران در چارچوب برهم زدن امنیت داخلی ایران است.
آن چیزی که در این بین باید مورد توجه مسئولان و رسانههای داخلی قرار گیرد، تولید روایت اول در خبر و احساسی نشدن در مواجهه با رجزخوانیهای فرماندههای طالب است؛ هرگونه احساسی شدن و واکنش نشان دادن در شبکههای اجتماعی به این مساله یعنی کمک به تکمیل پازل طراحان این منازعه احتمالی؛ بنابراین ضروری است مسئولان کشور ما در هر ردهای در حوزه رسانه جریان تولید روایتهای خبری را در چارچوب پیام اقتدار در عین حال گفتمان صلح و جنگ ناطلبیِ جمهوری اسلامی ایران را دنبال کنند. ذکر این نکته نیز ضروری است که اتخاذ مواضع اصولی و رفتار منطقی و به دور از احساسات از یک طرف و تولید روایتهای خبری معتبر برای جلوگیری از شایعات و رجزخوانیهای احتمالی در چنین شرایطی میتواند به کنترل افکار عمومی و آشفته نشدن آن کمک شایانی کند.