در فاصله اندک باقیمانده تا برگزاری دور دوم و نهایی انتخابات ریاستجمهوری ترکیه ، آدرسهای هدفمند و گمراهکنندهای از سوی رسانهها و سیاستمداران غربگرا در آنکارا مخابره میشود! گویا تجربه تلخ، پرهزینه و سرابگونه اردوغان و همراهانش درباره تلاش برای پیوستن به اتحادیه اروپایی هنوز درس عبرتی برای حزب جمهوریخواه خلق و جریانات طرفدار غرب نشده است! احمد اونال چوییکوز، مشاور ویژه کمال قلیچداراوغلو میگوید اپوزیسیون به دنبال «عضویت کامل در اتحادیه اروپایی» است، این در حالی است که دیپلماتها و ناظران انتظار پیشرفت در این باره دستکم در کوتاهمدت یا میانمدت را ندارند. برخی تحلیلگران حوزه امنیت و سیاست خارجی در ترکیه نیز تاکید دارند از آنجا که آنکارا از سال ۲۰۱۶ در پی برقراری روابطی ویژه با مسکو، متحدان خود در ناتو را خشمگین کرده است، اکنون قصد دارد این روند را در مسیر تنشزدایی با غرب تغییر دهد و یکی از مصادیق عینی این تنشزدایی، جدیت در پیوستن به اروپای واحد است! هر چند در حال حاضر طرفداران قلیچداراوغلو با آب و تاب زیادی از پیوستن به اتحادیه اروپایی سخن میگویند اما قبلا نیز اردوغان و اعضای ارشد حزب عدالت و توسعه چنین مطالبهای را بهمثابه یک هدف عینی و عملیاتی به افکار عمومی کشورشان ارائه میکردند.
مذاکرات ترکیه و اتحادیه اروپایی از سال 2005 با هدف پیوستن ترکیه به این مجموعه آغاز شد اما پس از تن دادن آنکارا به بسیاری از مطالبات و پیششرطهای مطرح شده از سوی اروپاییان - که بسیاری از آنها مغایر با الگوهای فرهنگی و عرفی در ترکیه بود - در نهایت نیکولا سارکوزی، رئیسجمهور اسبق فرانسه تصریح کرد اساسا ترکیه باید عضویت در اتحادیه اروپایی را به فراموشی بسپارد، زیرا امکان عضویت کشوری مسلمان در باشگاه کشورهای مسیحی وجود ندارد! احزاب دموکرات - مسیحی و محافظهکار اروپایی به صورت تلویحی یا صریح با این ایده موافقت کردند. فراتر از آن، احزاب سوسیال - دموکرات در اروپا نیز آنکارا را به پذیرش ایده «مشارکت نزدیک با اروپا» فراخوانده و آن را گزینهای عملیاتی در برابر «عضویت کامل ترکیه در اروپای واحد» قلمداد کردند.
ادبیات برخی سیاستمداران هر ۲ جریان رقیب در ترکیه، شبیه سخنان رهبران غربگرای اوکراین مانند پروشنکو، تیموشنکو، یوشچنکو و زلنسکی است! در ابتدای سال 2005 زمانی که انقلاب نارنجی اوکراین با هدایت و مدیریت بازیگران غربی منجر به استقرار دولتی طرفدار آمریکا و اروپا در کییف شد، رسانههای غربی سیگنال «عضویت اوکراین در اتحادیه اروپایی» را به شهروندان این کشور مخابره کردند. از آن زمان تاکنون، سیاستمداران ارشد اروپایی بارها جایگاه اوکراین را در ناتو و اتحادیه اروپایی دانسته اما به صورت همزمان، تاکید داشتند که امکان تحقق این عضویت وجود ندارد! این همان سراب اروپایی است که غرب برای متحدان و مهرههای خود در کشورهای مختلف دنیا طراحی کرده و در نهایت، بدون آنکه امتیازی به آنها بدهد به سادگی از خطای محاسباتی و باورهای ایدهآلگرایانه و کودکانه این سیاستمداران و گروهها سوءاستفاده میکند! اکنون ۲ دهه پس از وقوع انقلاب نارنجی، خبری از عضویت اوکراین در اتحادیه اروپایی نیست. نکته جالب توجه اینکه امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه میگوید روند عضویت اوکراین در اتحادیه اروپایی میتواند دهها سال به طول بینجامد. برخی کشورهای اروپایی مانند مجارستان و اتریش نیز میگویند عضویت کشوری که یک طرف جنگ با روسیه بوده در اتحادیه اروپایی به صلاح مجموعه اروپاییان نیست!
در شرایطی که حتی عضویت اوکراین از سوی کشورهای اروپایی پس زده میشود، ارسال سیگنالهای فریب به افکار عمومی ترکیه از سوی جریانات غربی و سیاستمداران سادهلوح، جای بسی تامل دارد. مخابره این آدرسها و سیگنالهای انحرافی با هدف زدودن واقعیتها و باورهای جاری در نظام بینالملل، تبدیل به یک روند در اتاقهای فکر رسانهای و تبلیغاتی غرب شده است. در جریان برگزاری انتخابات ریاستجمهوری ترکیه و در فضای هیجانی ناشی از دوقطبی شکلگرفته در این آوردگاه سیاسی، این آدرسهای غلط با شدت و عمق بیشتری به چشم میخورد. به نظر میرسد تجربه یک بار فریب خوردن اردوغان توسط اتحادیه اروپایی، قاعدتا باید برای خود او و دیگر سیاستمداران ترک کافی باشد!
حنیف غفاری