یک. ماههاست که پیرامون آبگیری سد چمشیر ، در محافل کارشناسی بحث و تبادلنظر میشود و اماواگرهای زیادی در مورد آن مطرحشده است. در کنار نکات مثبت آبگیری سد که از ابتدا هدف مجریان سد بوده است، نظرات مخالفی از جنس شور شدن آب در بستر رودخانه و تکرار برخی ماجراهای تلخ سد گتوند از یکسو و زیرآب رفتن بخشهای مهمی از محدودههای باستانشناسی کشور در سوی دیگر شنیده میشود. بدون ذکر نام مسئولان، از یادمان نرفته که بسیاری از آنها، از عدم آبگیری سد سخن گفتند، چه آنکه با گسترش فناوری در دنیای امروز، سخن و کردار هر مسئول و صاحبمنصبی علاوه بر آنکه در پرونده اعمالش حکشده، در اذهان و رسانهها نیز ثبت و ضبطشده است.
دو. علیرغم تمام مخالفتها و وعدهها، روز گذشته خبرهایی از آبگیری آزمایشی سد منتشر شد که البته بافاصله کمی در برخی خبرگزاریها تکذیب شد و در برخی دیگر همچنان بر روی خروجی ماند.
خلاصه رفتوبرگشتهای رسانهای، نشانه واضحی از آن است که وعدههای پیشین، ناراست بود و سد چمشیر، اگر امروز نه، بالاخره در آینده نزدیک آبگیری خواهد شد.
سه. حرف نگارنده بر سر جزئیات فنی این سد نیست، چه اینکه ورودی به این حوزه نداشتهام و طبیعتا قضاوتی هم ندارم. سخن بر سر نحوه تعامل با افکار عمومی است. بدبینانهترین حالت این است که برای خواباندن صدای اعتراض و پیشبرد کار در سکوت، سخن از منع آبگیری گفته شود و وقتی همهچیز آماده شد، با یک موج خبری، آبگیری آغاز گردد. فرض بر این است که چنین نبوده و عدم صداقتی در کار نیست، اما کمترین سطح ماجرا این است که عدم شفافیت رخداده.
یک مقام مسئول، اگر وعدهای دهد، حتی اگر به دلایل عقلی خلف وعده کند بیآنکه از وعده پیشین تبری جسته و توضیح روشنی داشته باشد، تبادری جز دروغ ندارد. دروغ، همچون اغلب پدیدههای اخلاقی دارای مراتب است و حتی معصوم فرمود«در دروغگو بودن یک فرد همان بس که هر چه شنیده را بازگو کند.»
چهار. از نردبان ناراستی و نبود شفافیت، نهتنها بر بام سعادت نمیتوان ایستاد، بلکه به قعر چاه خواهیم افتاد. حرف بر سر آبگیری یا عدم آبگیری یک سد نیست، حرف آن است که چند ماه پیش به مردم و فعالان محیطزیست گفتهایم جلوی آبگیری سد چمشیر را خواهیم گرفت و نگرفتهایم. تفاوتی هم در این نیست که ما نخواستهایم یا نتوانستهایم چون جامعه از هر دو پدیده یکچیز میفهمد. نخستین اثر چنین رفتاری، از دست دادن پایگاه اجتماعی و اعتماد مردم است.پنج. خدا میداند که از نوشتن این جمله شرم دارم اما در روایت است که رسول خدا که سلاموصلوات بر او باد، در واکنش به فردی که ظرف غذایی به حیوانش نشان داد اما غذایی در آن نبود، ناراحت شد و گلایه فرمود که چرا حیوان را فریب دادی؟! در دین ما، پدر و مادر نهتنها از وعده ناراست، بلکه از وعده نادقیق به فرزند خود منع شدهاند. آقایان! باور کنید که مردم ولینعمت ما و شمایند. هرروز صبح، در معنای کلمه ولینعمت کمی تأملکنید و دست از رفتارهای دوگانه بردارید. ماجرای چمشیر هم صرفا مثال و بهانهای برای نوشتن از این درد و دغدغه است اگرنه نمونهها زیاد است. مردم سفرهای پهن کردهاند و شما بر سر آن نشستهاید. حرمت سفره و سفرهدار را نگهدارید و حتی اگر توان اجرای کاری را ندارید، با مردم صادق باشید.شش. ممکن است در کوتاهمدت، عدم صداقت یا نبود شفافیت مشکلی ایجاد نکند و کار را پیش برد، اما این دروغها پشت سدی جمع میشود و درنهایت این سد خواهد شکست. آن روز است که موج تبدیل به سیل خواهد شد و همه را خواهد برد. به قول امام عزیزمان، «ملاحظه این مردمی که شما را بر سر کار آوردهاند را بکنید و این جمهوری را تضعیف نکنید. بترسید از آن روزی که مردم بفهمند در باطن ذات شما چیست و یک انفجار حاصل شود.»
نویسنده : سید محمد بحرینیان