«پارلمان اروپا در تصمیمی از اتحادیه اروپایی خواسته است سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را به عنوان یک گروه تروریستی شناسایی کند. البته طی همین روزهای گذشته برخی مقامات اروپایی هم اذعان کردهاند چنین رویکردی صرفاً یک اقدام غریزی و عاطفی است و نسبتی با عقلانیت ندارد اما به هر صورت اگر شورای اروپا در چنین دامی بیفتد و این خطای بزرگ را ثبت کند و ادامه دهد، دلالتها و تبعات متعددی برایشان خواهد داشت که برخی از آنها اینچنین است:
1- دوست و دشمن اذعان دارند سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بزرگترین و موثرترین مبارز علیه گروهها و گروهکهای تروریستی در جهان است. در واقع هر گروهک تروریستی که آمریکا ساخته و اروپا هم آن را حمایت کرده، شرش علیه ملتها و قومیتها و مذاهب و آیینهای مختلف، توسط همین سپاه پاسداران برچیده شده است. مقابله با داعش آخرین و بزرگترین نمونه مبارزه سپاه با تروریستهاست. داعشی که آمریکا به وجود آورد و اروپا هم از آن حمایت کرد، در حال بلعیدن کل غرب آسیا بود و از شرارتها و قتلها و جنایتها وحشی بودن این گروهک، نه مسلمان ایمنی داشت و نه مسیحی و نه کلیمی؛ نه عرب امنیت داشت، نه فارس و نه کرد و نه هیچ گروه دیگری؛ اما سپاه با آن جنگید و شرش را تا حد زیادی کم کرد. با عنایت به عظیم بودن خطر داعش و متوجه بودن همه دنیا به آن، بخش بزرگی از ملتهای دنیا میدانند این سپاه و حاجقاسم سلیمانی بودند که مقابل این تروریستها ایستادند. حال اگر جمعیتی و پارلمانی به نحو ابلهانهای بخواهد به این مبارزان صف اول مقابله با تروریسم، برچسب تروریسم بزند، آنچه واقعاً رخ میدهد رسوا شدن بیش از پیش برچسبگذاریهای اروپاییها و آمریکاییهاست. دنیا بیش از قبل متوجه میشود این عنوانها برای برخی دولتمردان غربی صرفاً یک ابزار است و نه یک اعتقاد و بازنمایی واقعیت. بنابراین این برچسبزنیها به سپاه، بیش از هر چیز این مساله را نمایان میکند که اروپا و آمریکا با مقابله با تروریسم مشکل دارد و نه با خود تروریسم و اساساً تروریسم زاده لیبرالیسم برای به خدمت درآوردن و استثمار دیگران است.
2- برچسبزنی اروپاییها علیه سپاه پاسداران چیزی از سپاه تغییر نمیدهد، چرا که اولاً سپاه همیشه از ناحیه حامیان تروریسم از جمله آمریکا و اروپا تحت فشار و شدیدترین تحریمها بوده و ثانیاً از این پس نیز سپاه همچون گذشته مقابله با تروریسم را ادامه خواهد داد اما این حماقت دیگری از اروپاییهاست که با این اقدام، در واقع به خود برچسب «تهدید علیه مقابله با تروریسم» را میزنند! به بیان دیگر، اروپا رسماً اعلام میکند نیروهایش همواره تهدید مستقیمی علیه سپاه خواهند بود و این در چارچوب نظامی و استراتژیک معنای مشخصی دارد؛ بدان معنا که حالا سپاه نیز نیروهای نظامی این کشورهای اروپایی را همچون داعشیان و سنتکام و دیگر گروهکهای تروریست، تهدیدی برای ملتها و جغرافیای منطقه محسوب خواهد کرد.
برخی مقامات اروپایی گفتند رویکرد پارلمانشان احساساتی است اما من میخواهم تاکید کنم هیچ احساساتی اینقدر احمقانه نمیشود؛ این رویکرد در واقع یک حماقت محض است. اروپاییها میخواهند خودشان به دست خودشان نیروهای نظامیشان در منطقه را زیر چک سپاه ببرند. اروپاییها میتوانند چنین اقدامی کنند اما این از جاهایی است که امتحانش برایشان بیضرر نیست!
3- ظاهراً اروپاییها اصرار دارند خود را موجود دستآموز آمریکا نشان دهند و هر روز هزینههای آمریکا را از جیب خودشان پرداخت کنند. آنها بعد از آنکه در ماجرای اوکراین همه هزینههای مقابله آمریکا با روسیه را دادند، حالا در ماجرای سپاه هم از یک سو به عنوان اجیر آمریکا عمل میکنند و از سوی دیگر با وسوسه گروهکهای تروریستی مانند منافقین خود را به یک مهلکه استراتژیک میفرستند. اروپاییها حتماً میدانند تروریستهای واقعی بیخ گوش خودشان در پاریس و لیبرتی فعالند اما آنقدر از اتخاذ تصمیمات عاقلانه عاجزند که چنین گروهکهایی آنها را در یک دالان تاریک قرار میدهند. تصمیم اروپاییها درباره سپاه، ورود به یک دالان تاریک است؛ ورود با خودشان است «اما قاعدتاً نحوه ادامه و خروجش را از الان نمیتوانند ببینند!»
حمیدرضا مقدمفر