یکی از شبیهترین کشورها به جمهوری اسلامی ایران، کشور عراق است؛ این دو کشور از جهات گوناگونی وجوه مشترک دارند. ایران و عراق چه از حیث تمدنی و تاریخی؛ چه از نظر منابع انرژی؛ چه از لحاظ جوان بودن دو کشور؛ چه از نگاه دین و مذهب؛ چه از منظر تنوع اقوام و قبایل؛ چه از جهت مسائل جغرافیایی و زیستمحیطی و شاید دهها عامل دیگر به یکدیگر شبیه و در مسائلی به همدیگر گره خوردهاند.
پس از سالها جنگ و درگیریهای پس از آن که توسط صدام و مستکبران عالَم بر دو کشور، تحمیل شد و پس از فراز و نشیب دولتها و مجالس دو کشور، هماکنون نزدیکترین نگاهها در رئوس این دو همسایه مهم، حاکم و صاحب قدرتاند؛ این یک فرصت بزرگ برای نقشآفرینی و کنشگری دو کشور بزرگ در هندسه و نظم نوین جهانی است.
امنیت، اقتصاد، فرهنگ و اجتماع گرهخورده دو کشور میتواند گرهگشای بسیاری از مشکلات هر دو طرف باشد، بهشرط آنکه اولا هر دو طرف بتوانند دشمنیها و شیطنتهای خارجی و داخلی را خنثی کنند و ثانیا عازم باشند که قدرتمندانه بهعنوان دو عنصر حیاتی در این نظم جدید، ایفای نقش کنند و به جای انفعال و انتظاری از جنس نشستن، فعالانه قیام کنند و دیو پلیدی که مهمان ناخوانده و البته جنایتکار غرب آسیاست را بهطور کامل اخراج کنند و ثالثا با تکیه بر ظرفیتهای داخلی و دوستان واقعی به عمران و آبادانی کشور بپردازند.
جانهای مقدسی برای دو گام اول در راه خدا فدا شده است؛ شهید سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس دو علمدار این حرکت عظیم و جهاد کبیر بودند و باید برای ادامه آن راه، مجاهدت کرد تا خونهای به ناحق ریخته شده فرودگاه بغداد، به لطف الهی ثمر دهد و اعلیمرتبه انتقام سخت که همانا خروج کامل آمریکا از منطقه است، رخ دهد وگرنه شاید ادنیمرتبه انتقام، پرتاب موشک به سمت پایگاههای آمریکایی بود؛ که البته الجمع مهما امکن اولی من الطرح؛ اگر ممکن باشد که به فضل خدا ممکن است هر دو امر را پیش ببریم، بهتر و شایستهتر است.