با اعلام دستیابی ایران به تکنولوژی ساخت موشکهای بالستیک با سرعت بسیار زیاد (هایپرسونیک) و قدرت مانور سرجنگی، یک سوال زیاد پرسیده میشود: «با توجه به اینکه پیش از این هم کشورمان به این تکنولوژی دست یافته بود و در جریان رزمایش پیامبر اعظم 17 سپاه - سال گذشته - نیز اعلام شد، موشک جدید هایپرسونیک که سردار سرتیپ امیرعلی حاجیزاده، فرمانده نیروی هوافضای سپاه اعلام کرد چیست و چه تفاوتی با نمونههای پیشین دارد»؟
پاسخ کوتاه این است: اولاً این سرعت نسبت به قبل بسیار بیشتر شده و ثانیاً سرجنگیهای این موشکها قدرت مانور بسیار بیشتری در طی مسیر حرکت به سمت هدف دارند که در ادامه به نحوه عملکرد آن اشاره خواهد شد.
۱- تا پیش از سال ۹۴ و رونمایی از موشک عماد، «دقت» سرجنگی موشکهای برد بلند ایرانی صرفاً از طریق «سامانههای ناوبری و هدایت و کنترل کلی موشک» به دست میآمد و پس از جدایی کلاهک از بدنه، دیگر قابل تصحیح مسیر و افزایش دقت نبود.
البته در بردهای کمتر و رده موشکهای تاکتیکی برد کوتاه مثل خانواده موشکهای فاتح، «قابلیت هدایت تا پایان مسیر» وجود داشت اما با عملیاتی شدن موشک عماد - که سرجنگی جداشونده آن، خودش دارای سامانه هدایت و کنترل تا انتهای مسیر بود - موشکهای بردبلند هم به این توان دست پیدا کردند. با وجود قابلیت تصحیح مسیر و رسیدن به دقت بسیار بالا، این سرجنگیها همچنان روی «مدار شبهبیضوی بالستیک» حرکت میکردند و این «طی کردن مسیر مشخص» به سپرهای دفاعی امکان میداد با تحلیل مسیر طی شده، ادامه مسیر را هم پیشبینی کنند و همین، شانس درگیری مؤثر با پرتابه مهاجم را بالا میبرد.
تا این مقطع، موشکهای ایرانی سعی میکردند با استفاده از پارامترهای دیگری، از این سپرها عبور کنند؛ مثل «افزایش حداکثری سرعت» و «کاستن از ابعاد هندسی و کم کردن بازتاب راداری».
با این حال، وابستگی سامانههای پدافندی به توان «پیشبینی مسیر»، نقطه ضعف مهمی هم برای آنها محسوب میشد. مثلا اگر به هر دلیلی رادارها در پیشبینی نقطه بعدی حضور سرجنگی (پرتابه) دچار خطا شوند، فرآیند «ردگیری و قفل» ناقص میماند و سامانه مجدداً باید در گستره وسیعی از آسمان به دنبال پرتابه مهاجم بگردد. این تغییر مسیر میتواند بسته به توان پیمایش مسافت HGV، شامل «تغییر سمت حمله» هم باشد.
این توان پیمایشی، علاوه بر داشتن «موتور مجزا» به طراحی بدنه سرجنگی هم بازمیگردد. طراحی این سرجنگی متناسب با رژیم پروازی فراصوت و ابرصوت بهینه شده تا کمترین نیروی مقاوم هوا را در آن سرعتها داشته باشد.
در صورتی هم که این سرجنگی در بخشی از مسیر خود از جو خارج شود، به واسطه انرژی اولیه دریافتی و نیز موتور قرارگرفته در داخل آن میتواند «تغییر مسیر و سمت» داشته باشد تا در فاز نهایی و ورود به جو با استفاده از طراحی خاص خود به سمت هدف سرازیر شود.
۲- با توجه به اینکه ایران در طراحی وسایل پروازی در دانش هوافضا محدودیتی ندارد و با وجود تونل باد هایپرسونیک در کشور و نیز تجربه ساخت سرجنگی هایپرسونیک با سرعت 10 تا 14 ماخ و نیز رسیدن به دانش هدایت و کنترل و ناوبری این سرجنگیها، میتوان گفت کار ساخت HGV بومی، نهایی شده است.
با این حساب، در آینده باید شاهد یک تغییر راهبرد دیگر نیز در عملیاتهای احتمالی برای عبور از پدافند دشمن باشیم.
پیش از این، برنامه اصلی برای عبور از این سامانه مبتنی بر «شلیک انبوه» بود، یعنی در موج اول حمله، تعداد زیادی از موشکها با هدف درگیر کردن سامانههای پدافندی شلیک شوند و در موج دوم (پس از خنثیسازی تاثیر پدافند) موشکهای دیگری به سمت هدف اصلی شلیک شوند.
با دستیابی به تکنولوژی جدید، حالا ایران موشکهایی دارد که مستقیما به سامانههای پدافندی دشمن حمله میکنند و راه برای حملات بعدی به سمت اهداف اصلی باز میشود.
۳- به فاصله اندکی پس از اعلام دستیابی ایران به تکنولوژی ساخت موشکهای هایپرسونیک جدید، «راب لودویک» سخنگوی بخش غرب آسیای وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) در گفتوگو با شبکه فاکسنیوز تلاش کرد توانایی موشکی کشورمان را زیر سوال ببرد و گفت واشنگتن از گزارشها در این زمینه مطلع است اما همچنان نسبت به آن شک و تردید دارد.
یک دلیل مهم برای انکار توانمندی ایران توسط آمریکا را باید در بازار تجارت اسلحه این کشور جستوجو کرد.
آمریکاییها در سالهای اخیر، سامانههای پدافندی خود را به تعداد زیاد و چند برابر قیمت به کشورهای منطقه (نظیر سعودی، کویت، بحرین و امارات) فروختهاند و اگر این کشورها بدانند ایران تکنولوژی خنثی کردن این سامانهها را دارد، بازار فروش آمریکاییها کساد خواهد شد.
مهدی بختیاری