از اوایل اسفندماه ۱۴۰۰ که جنگ روسیه و اوکراین آغاز شد تا به امروز تهدیدات همواره وارد فاز جدی تری شده است تا جایی که «امکان سنجی جنگ جهانی سوم» که پیشتر مطرح می شد، جای خود را به «امکان سنجی جنگ هسته ای » داده است.
حال این پرسش به ذهن می رسد که آیا با ادامه شرایط کنونی، جهان شاهد استفاده روسیه و غرب از بمب اتم خواهد بود و تجربه ناکازاکی و هیروشیما تکرار خواهد شد یا اینکه تهدیدات در حد لفاظی و بلوف باقی خواهد ماند؟
در حالی که اوایل جنگ، مواضع نسبت به وقوع جنگ هسته ای محتاطانه بود ولی به تدریج مواضع خصمانه شد به عنوان نمونه «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهور روسیه پیشتر هشدار داده بود که «در جنگ هستهای هیچ برندهای وجود ندارد و چنین درگیری هرگز نباید آغاز شود.»
پوتین اما ماه گذشته با اشاره به اینکه کشورش آمادگی استفاده از سلاح اتمی در جنگ را دارد، تاکید کرد که: «این یک بلوف نیست»؛ اظهاراتی که با واکنش آمریکا و متحدان اروپایی این کشور مواجه شد و کاخ سفید در واکنش به «تهدید اتمی» پوتین، اعلام کرد که آمریکا تهدید استفاده از تسلیحات هستهای در جنگ اوکراین را جدی میگیرد و در صورت چنین اقدامی «عواقب شدید» در انتظار روسیه خواهد بود.
همچنین «ینس استولتنبرگ» دبیرکل ناتو در حاشیه نشست محرمانه «گروه برنامهریزی اتمی»، اعلام کرد که استفاده روسیه از سلاح اتمی عبور از «خط قرمزی بسیار مهم» خواهد بود. این اظهارات درست چند روز پیش از شروع رزمایشهای اتمی روسیه و ناتو مطرح شده اند.
«جوزپ بورل» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز از غافله این جوسازیها عقب نمانده و اعلام کرد، باید مشخص باشد که مردم حامی اوکراین و اتحادیه اروپا و ایالات متحده و ناتو نیز بلوف نمیزنند. وی مدعی شد: «هرگونه حمله اتمی علیه اوکراین نه یک پاسخ اتمی، بلکه چنان پاسخ قدرتمند نظامی در پی دارد که ارتش روسیه نابود خواهد شد.»
چقدر تهدید جدی است؟
برخی از کارشناسان بر این باورند، تجربه نشان داده که تهدیدات پوتین اگر در سطح وسیع اعمال نشود، دست کم در سطح محدود و به صورت تاکتیکی قابلیت اجرا دارد. به عنوان نمونه «جیمز کامرون» عضو مرکز مطالعات هستهای اسلو، استفاده پوتین از زرادخانه راهبردی هستهای روسیه که قادر به حمله به ایالات متحده است را رد میکند.
کامرون با بیان اینکه روسیه قدرت شماره یک هستهای جهان با ذخایری در حدود ۴۵۰۰ کلاهک هستهای است، افزود: مسکو دارای سلاحهای هستهای «تاکتیکی» با قدرت تخریبی کمتر از بمب هیروشیما است که ممکن از آنها در جنگ اوکراین استفاده کند. طبق دکترین هستهای «تشدید جنگ برای کاهش تنش» روسیه، مبنی بر استفاده از یک سلاح هستهای سبک در درگیری متعارف با غرب، رئیسجمهور روسیه ممکن است تصمیم بگیرد یکی از این سلاحهای هستهای «کوچک» را در حریم هوایی اوکراین یا در دریای سیاه منفجر کند.
به گفته ستون نویس روزنامه واشنگتن پست، این حمله همچنین میتواند یک منطقه کم جمعیت اوکراین یا یک تأسیسات نظامی اوکراین را هدف قرار دهد تا مردم را به وحشت انداخته و تسلیم شوند، یا حتی غربیها را وادار کند که اوکراین را متقاعد کنند که تسلیم شود.
اما بسیاری از ناظران حتی استفاده محدود یک بازیگر از بمب اتم را به منزله اعلان جنگ هسته ای می دانند؛ جنگی که شاید یک بازیگر آغازکننده آن باشد اما حتماً پایان دهنده آن نیست چرا که همزمان بازیگران برخوردار از این سلاح کشتار جمعی، رفتار متقابل انجام خواهند داد و مدیریت بحران آسان نخواهد بود.
از این رو تا چندی پیش، دو طرف با رعایت قوانین نامدون تلاش کردند تا از وقوع جنگ جهانی سوم جلوگیری کنند اما به دلیل تشدید بحران، امروز وقوع جنگ اتمی و متعاقب آن جنگ جهانی سوم بیش از پیش محتمل به نظر می رسد.
خطر گذر از قواعد نامدون به رویارویی اتمی
پیشتر تصور می شد که برخلاف برآوردهای متداول مبنی بر حاکم بودن شرایط جنگ جهانی در اوکراین اما درگیری در این کشور از الگوی جنگ سرد پیروی میکند. بنابراین جنگ شاهد مراحلی است که طی آن، درگیری به خوبی مدیریت میشود اگر چه مراحلی نیز بوده است که طی آن، درگیری به شکلی ناگهانی و آشفته شدت یافته است.
چندی پیش، زمانی که هنوز جنگ پل ها آغاز نشده و روسیه نیز مناطق چهارگانه دونتسک، لوهانسک، خرسون و زاپوریژیا را به خود منضم نکرده بود، مجله «فارین افرز» در مقاله ای نوشت که «از زمان آغاز جنگ دو طرف، قوانین نانوشتهای را برای خود تعریف کردهاند و اگر چه این قوانین از سوی دو طرف به صورت رسمی اعلام نشده اما خطوط قرمز واقعی به شمار میآید.»
در این قوانین نانوشته، روسیه با ارسال تسلیحات سنگین و حمایت اطلاعاتی کشورهای غربی به اوکراین موافقت کرده اما با مشارکت مستقیم نیروهای غربی در میدانهای جنگ مخالفت کرده است.
اما قوانین نانوشتهای که غرب برای این جنگ تعیین کرده این است که کشورهای غربی با اکراه جنگ متعارف روسیه در داخل اوکراین را میپذیرند در حالی که به شدت به دنبال شکست مسکو در این جنگ هستند. پذیرش کشورهای غربی با استفاده روسیه از تسلیحات متعارف تا زمانی خواهد بود که این درگیری منجر به استفاده مسکو از تسلیحات کشتار جمعی نشود.
تا کنون دو طرف درگیری به این قوانین نانوشته احترام گذشتهاند که نشان از آن داشت «جو بایدن» رئیس جمهور آمریکا و همتای روسی خواستار گسترش دایره جنگ نیستند. کشورهای غربی به رغم حمایت های سیاسی و کمک های مالی- نظامی به اوکراین اما از ورود مستقیم به جنگ اجتناب کردند. اوکراین در این مدت به اتحادیه اروپا و ناتو ملحق نشد و موضوعاتی از این دست.
در این میان اما اتفاقاتی رخ داد که عبور از خطوط قرمز روسیه و خلاف قوانین مدون به شمار می رفت که گسترش ناتو به شرق و الحاق ۲ کشور فنلاند و سوئد به این ائتلاف نظامی از آن جمله به شمار می رفت.
افزون بر آن، ارسال موشک های دوربرد به اوکراین یکی دیگر از این خطوط قرمز محسوب می شود. آمریکا و متحدانش بدون توجه به این هشدار چندین محموله تسلیحات با بردهای مختلف به اوکراینیها تحویل داده و مدعی شدهاند کییف متعهد شده از این تسلیحات فقط برای مصارف دفاعی استفاده کند. ارسال این تجهیزات از یک طرف به فرسایشی شدن جنگ انجامیده و از طرف دیگر، سران کی یف را از میز مذاکره دور ساخته است.
این در حالی است که مقام های دفاعی ارتش ایالات متحده به دولت توصیه کردهاند از ارائه موشکهای دوربرد به اوکراین موسوم به «سامانه موشکی تاکتیکی ارتش» (ATACM) خودداری کند. آنها ابراز نگرانی کرده اند که ارسال این موشک ها با برد ۳۰۰ کیلوکتر می تواند علیه اهدافی در داخل خاک روسیه مورد استفاده قرار گیرد و خطر جنگ گسترده با روسیه را افزایش می دهد.
اگر چه تا کنون خبری مبنی بر ارسال این موشک به اوکراین مخابره نشده اما پنتاگون به تازگی اعلام کرده که چهار سامانه موشکی توپخانه با تحرک بالا موسوم به «هیمارس» (HIMARS) در بسته کمک نظامی ۶۲۵ میلیون دلاری آتی برای اوکراین گنجانده خواهد شد؛ موشک هایی با برد ۸۰ کیلومتر که به نیروهای دفاعی اوکراین این امکان را میدهد در پشت خطوط روسیه به اهداف مهمی از جمله انبارهای مهمات، مواضع توپخانه دوربرد، پستهای فرماندهی و سایتهای پدافند هوایی حمله کنند.
فرجام سخن
الحاق چهار منطقه اوکراین به روسیه از قبیل دونتسک، لوهانسک، خرسون و زاپوریژیا معادلات قبلی را پیچیده تر ساخته است به ویژه پس از آن که سران مسکو از جمله «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهور این کشور اعلام کردند «با هر ابزاری که لازم باشد» از این سرزمینهای الحاقی دفاع خواهند کرد اما نیروهای اوکراینی با استفاده از کمکهای تسلیحاتی غرب، تلاش کردهاند در بخشهایی از شرق و جنوب پیشروی کنند.
انضمام ۱۵ درصد از خاک اوکراین به روسیه و در مقابل، سیل سلاح ها و موشک های آمریکایی- اروپایی با بردهای گوناگون به اوکراین، کلاف در هم تنیده بحران را پیچیده تر کرده است اما اینکه جنگ اتمی در راه باشد، قدری دور از ذهن به نظر می رسد.
نشریه «بوستون گلوب» درباره احتمال وقوع درگیری اتمی بین روسیه و ناتو مینویسد: «احتمال اینکه پوتین از سلاح اتمی بزرگ و فاجعهآفرین استفاده کند همچنان بسیار پایین است».
به نوشته این نشریه، حتی احتمال استفاده از سلاح اتمی کوچک که به اسم سلاح اتمی تاکتیکی شناخته می شود نیز بیشتر از ۱۰ یا ۲۰ درصد نیست اما اگر چنین اتفاقی رخ دهد، فشار به آمریکا و متحدانش برای تلافی کردن چنین اقدامی، بسیار شدید خواهد بود.
اما در این میان، سران کی یف با نشانه رفتن تهدیدات صورت گرفته از سوی کاخ کرملین، تلاش می کنند تا غرب را به آغاز جنگ هسته ای علیه روسیه تحریک و وادار سازند. زلنسکی به تازگی از ناتو درخواست کرده که قبل از استفاده مسکو از تسلیحات اتمی، حملات پیشدستانهای را علیه روسیه انجام دهد. وی در اینباره اظهار داشت: «ناتو چه باید کند؟ امکان استفاده روسیه از سلاحهای اتمی را از بین ببرید. حملات پیشگیرانه انجام دهید تا بدانند در صورت استفاده از آنها (تسلیحات اتمی) چه اتفاقی برای آنها (روسیه) میافتد».
بنابراین در حالی که گمان می رود روسیه برای حفظ دستاوردهای خود از جمله تجزیه اوکراین و الحاق چهار منطقه این کشور به خود و نیز جلوگیری از ارسال موشک های دوربرد غربی به کی یف، از تهدید اتمی سود می جوید ولی زلنسکی واقعاً مشتاق جنگ هسته ای روسیه و غرب است؛ البته جنگی که به صورت پیشدستانه از سوی آمریکا و اروپا آغاز شود تا ضمن تضعیف مسکو، غرب را به میدان کارزار بکشاند؛ سناریویی که به رغم تلاش سران کی یف، تحقق آن کمرنگ به نظر می رسد.