تنها مرزبندی قابل قبول امام و رهبری

به گزارش افکارنیوز، یادداشت اختصاصی حمیدرضا ترقی کارشناس امور سیاسی را با موضوع مرزبندی با دشنان را می خوانیم:

امام راحل (رضوان اللّه تعالی علیه) به همه یاد داد که خطوط فاصل موجود میان آحاد جوامع اسلامی را کنار بگذارند؛ فقط یک خطّ فاصل وجود دارد و آن خطّ فاصل میان ایمان و اسلام از یک طرف و کفر و استکبار از طرف دیگر است؛ این را امام به همه یاد دادند.

آن خطوط فاصلی که امام به ما تعلیم دادند که باید کنار بگذاریم، خطوط فاصل فرقه‌ای است، خطوط فاصل قومیّتی است، خطوط فاصل نژادی است، خطوط فاصل حزبی است . ۱۴۰۱/۰۶/۱۲

مرزبندی‌ ؛چرا وبا کی؟

برای مصونیت از تهاجم نرم دشمن

    مرزبندی با دشمن برای مصونیّت از تهاجم نرم [است]. یکی از کارهای بسیار لازم همین است که ما نگذاریم مرزمان با دشمن کم‌رنگ بشود. مرزبندی با دشمن، اگر مرزبندی با دشمن نبود و مرز، برجسته نبود، عبور از این مرز -چه از این طرف به آن طرف، چه از آن طرف به این طرف- ممکن میشود؛ درست مثل مرزهای جغرافیایی. اگر مرزِ جغرافیایی نباشد و برجسته نباشد، خب از آن طرف یک نفری بلند میشود می‌آید اینجا نفوذ پیدا میکند؛ آدم قاچاقچی، آدم دزد، آدم جاسوس از آن طرف می‌آید این طرف؛ از این طرف هم یک آدم غافل، آدم خواب‌آلوده از مرز عبور میکند میرود آنجا گیر می‌افتد. مرز اعتقادی و مرز سیاسی هم عیناً همین ‌جور است؛ وقتی که مرز روشن نبود، دشمن میتواند نفوذ کند، میتواند خدعه کند، میتواند فریبنده عمل بکند، میتواند بر فضای مجازی مسلّط بشود. اگر مرز با دشمن روشن بود، تسلّط او بر فضای مجازی، بر محیط فرهنگی به این آسانی نخواهد بود؛۱۳۹۷/۱۲/۲۳

   2-برای تشخیص ؛جبهه حق از ناحق

آنچه که در نظام اسلامی باید همیشه مورد توجّه باشد، مشخّص بودن جبهه‌هاست؛ مخلوط نشدن جبهه‌ی حق با جبهه‌ی ناحقّ است. ممکن است جبهه‌ی ناحق مورد مدارا قرار گیرد مانعی ندارد ممکن است در جایی دستِ دوستی هم با او داده شود در جای خود مانعی ندارد اما زنهار! خطوط فاصل نبایستی به هم بخورد. باید مشخّص باشد که حق کیست و کجاست و چرا و چه می‌خواهد بکند هدف و روش و تدبیر و تاکتیک و عملکردش چگونه است و ناحق کیست و چرا و هدفش چیست و چه کار می‌خواهد بکند. این‌ها نباید مورد غفلت قرار گیرد. غفلت از این مرزبندی و تشخّص، به نفع هیچ جبهه‌ی حقّی تمام نخواهد شد. هیچ‌کس، اهل حق را از اینکه ندانند چرا حقّند و حالا چه باید بکنند و چه کسی در مقابل آن‌هاست، تحسین نخواهد کرد؛ حتّی دشمنانشان هم آن‌ها را تحسین نمی‌کنند. ۱۳۷۸/۱۰/۰۴

    3-دشمن اصلی مااستکبار آمریکاست

           پس از پیروزی انقلاب اسلامی، دشمن آشکارا و حتی از طریق جنگِ رو در رو مقابل جمهوری اسلامی ایران      ایستاد و ظلم‌های بسیاری را به مردم این کشور تحمیل کرد؛ جنگ تحمیلی عراق با ایران که ۸ سال طول کشید و با کمک و همراهی دشمنان قسم خورده آن یعنی آمریکا و اسرائیل طراحی  و اجرا شد، نمونه بارز ظلم دشمنان ایران و در نگاه کلان‌تر، دشمنان اسلام علیه ایران و مردم آن به شمار می‌رود.حیثیت به باد رفته آمریکا و اسرائیل به عنوان دشمنان آشکار جمهوری اسلامی ایران در مجامع بین المللی باعث شد روش مقابله با ایران را تغییر دهند و حالا سال‌ها است که دشمن، زمین بازی خود را از پیکار تن به تن به جنگ نرم بدل کرده و با طراحی عملیات‌های روانی مختلف سعی دارد،  مردم این کشور را از آرمان‌های انقلاب و نظام جمهوری اسلامی دلسرد کرده و با نفوذ روی افکار و عقاید آنها و با ایجاد جنگ‌ها و اختلاف نظرهای داخلی در کشور، پروژه فروپاشی انقلاب اسلامی را رقم بزند که البته با حمایت‌های بی بدیل مردم ایران از آرمان‌ها و اعتقاداتشان و همچنین تعصبی که در حفظ کیان و ارزش‌های خود دارند؛ این آرزوی محال هرگز رنگ واقعیت نخواهد گرفت.مرزبندی با دشمن نه تنها یک نگاه مبنایی و معیاری بسیار مهم در رفتار مردم و سیاستمداران است، بلکه یک نکته مبنایی در تحلیل رویدادها و نحوه مواجهه با دشمن نیز هست و بحث مرزبندی با دشمن ریشه در معارف دینی و قرآنی دارد و یک بحث عقلانی است. حتی دشمنان ما هم که با معارف دینی کاری ندارند، نسبت به ما همین طور رفتار می‌کنند. زیرا آن‌ها نیز ما را دشمن خود می‌دانند چگونه ؟

1-خطوط فاصل قومی؛ نژادی؛حزبی ؛ فرقه ای درجهان باید کنار گذاشته شود

    از آن زمانی که امام این نهضت را شروع کرد؛ پانزده سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی. این عمل امام هم برخاسته‌ی از آیات قرآن است. قَد کانَت لَکُم اُسوَةٌ حَسَنَةٌ فی اِبراهیمَ وَ الُّذینَ مَعَهُ اِذ قالوا لِقَومِهِم اِنّا بُرَآءُ مِنکُم وَ مِمّا تَعبُدونَ مِن دونِ اللَّهِ کَفَرنا بِکُم وَ بَدا بَینَنا وَ بَینَکُمُ العَداوَةُ وَ البَغضاءُ اَبَدًا حَتّىٰ تُؤمِنوا بِاللَّهِ وَحدَه؛() مستند به این آیه‌ی قرآن. این به معنای آن نیست که هر کس با ما در عقیده مخالف است، ما با او عداوت و بغضاء داریم؛ نه. در آیه‌ی دیگری که آن هم در سوره‌ی ممتحنه است [میفرماید] «لا یَنهاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذینَ لَم یُقاتِلوکُم فِی الدّینِ وَ لَم یُخرِجوکُم مِن دِیارِکُم اَن تَبَرّوهُم»؛() خدای متعال گفته «اِنَّما یَنهاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذینَ قاتَلوکُم فِی الدّینِ وَ اَخرَجوکُم مِن دِیـارِکُم» تا «اَن تَوَلَّوهُم پس مستند توصیه‌ی امام و عمل امام عبارت است از آیات قرآن و نصوص قرآنی؛ در این هیچ تردیدی نیست. یک خطّ فاصل، خطّ فاصل برجسته است و آن مقابله‌ی بین دنیای اسلام و دنیای کفر و استکبار است؛ بقیّه‌ی خطوط فاصل باید کم‌رنگ بشود، باید مورد توجّه قرار نگیرد؛ سنّی، شیعه، ایران، فلان کشور دیگر، عرب، عجم، رنگ پوست، نژاد چنین و چنان و امثال اینها باید مورد توجّه قرار نگیرد.

آن خطوط فاصلی که امام به ما تعلیم دادند که باید کنار بگذاریم، خطوط فاصل فرقه‌ای است، خطوط فاصل قومیّتی است، خطوط فاصل نژادی است، خطوط فاصل حزبی است . ۱۴۰۱/۰۶/۱۲

 2- مرزبندی با نیروهای درون انقلاب اسلامی کم رنگ و وحد ت استراتژی همه باشد

     شاید تصور شود که این موضع صرفا در جهان اسلام وبیرون از کشور ایران مصداق پیدا میکند و منظور امام ورهبری از این سیاست وحدت جهان اسلام در برابر دشمن است و مصرف داخلی در جمهوری اسلامی ندارد .ولی از دیگر رهنمودهای امامین انقلاب کاملا می توان استنباط کرد که نه تنها این رهبران بزرگوار وحدت جهان اسلام رامدنظر دارند بلکه الگو وسرمشق بودن جمهوری اسلامی را دراین امر مطمع نظر دارند .

تنهامرزبندی قابل قبول امام و رهبری

    الف)- از دیدگاه امام ترک وحدت گناه کبیره است

    حضرت امام در میدان مبارزه نیز یکی از پیشگامان دعوت به وحدت بود. بخش مهمی از نخستین اعلامیه تاریخی ایشان که بیش از 50 سال قبل از این با آیه مبارکه (قل انما اعضکم بواحده ان تقوموالله مثنی و فرادی) آغاز و صادر شده بود وحدت امت را به عنوان بستر قیام لله تشکیل می داد. در متن وصیت نامه آن حضرت بارها تاکید و سفارش شده است یعنی عمل کردن به امر الهی "واعتصموا بحبل الله جمعیا و لاتفرقوا". امام در همین رابطه می فرماید: اگر ما وفا کردیم به این امر خدا و عمل کردیم به امر خدا و با هم شدیم، همه قشرهایمان با هم شد، خارج و داخل، دانشجو و طلبه، شک نکنید که پیروز هستید .... کلید پیروزی دست خود ملت است ملت باید بفهمد که آن چیزی که او را پیروز کرد همین بود که همه با هم بودند و اعتصام بحبل الله بود. امام، وحدت را یک تکلیف الهی و وظیفه ای شرعی برای آحاد امت می دانست و در این میان مسئولیتی مضاعف برای علما و روشن فکران و روسا و حکام قائل بود و فصلی خاص از پیامهای عمومی ایشان به همین مهم اختصاص داشت.

در دیدگاه تکلیف گرای امام، اصولاً اقدام سیاسی یک تکلیف شرعی است. از این رو در بسیاری از موارد مشارکت های سیاسی؛ مانند شرکت در انتخابات یا تأیید نظام به واسطه گردهمایی و راهپیمایی و... که عموما در دیدگاه یک اندیشمند سیاسی از «حقوق» مردم است، از دیدگاه امام تکلیف و وظیفه مردم نیز هست. ایشان عدم توجه به وحدت و ترک آن را در زمره «گناه کبیره» و «جُرم بزرگ» می شمارد: «اگر چنان چه در یک وقتی هم یک همچو مطلبی واقع شود، آن هم یک جرم است. امروز این مسأله ـ تضعیف وحدت ـ جُرم بسیار بزرگی است (صحیفهنور جلد 12، ص 118)

«این طور نباشد که گروه‌های مختلف، احزاب مختلف، و اشخاص مختلف، در یک موقعی که ما همه احتیاج به وحدت کلمه داریم، اختلاف ایجاد کنند؛ تشنج ایجاد کنند. البته آن‌هایی که می‌خواهند این نهضت و این انقلاب را از بین ببرند و کشور ما را می‌خواهند به حال زمان طاغوت برگردانند آن کنار نشستند، و اشخاص را که در داخل هستند وادار به عمل‌هایی و نوشته‌هایی و گفتاری می‌کنند که در این انقلاب اختلاف واقع بشود و ملت ما و ملت بزرگ ما، طایفه‌های مختلف بشوند؛ یک طایفه به اسم یک گروه تظاهر کنند، و یک طایفه به اسم یک گروه دیگر. این از اموری است که القا شده است به اشخاص یا گروه‌ها؛ و شاید خودشان هم مطّلع نیستند. شیاطینی که در خارج نشستند و نقشه کشیدند برای نابودی همه‌ ما، خود ما را وادار می‌کنند که تیشه به ریشه‌ی خودمان بزنیم.(صحیفه ج 14 ص 47 )

من سفارشم به تمام قشرهای ملت- از بانوان گرفته تا جوانان و مردان- این است که شما راجع به این مسائلی که در ایران طرح می‌شود فکر نکنید که باید حتماً شما هم اختلاف با هم پیدا بکنید. اختلافات رده بالا رفع می‌شود ان شاء الله. شماها هم دامن به اختلاف نزنید. دامن‌زدن شما به اختلافات باعث می‌شود که رده‌های بالا هم اختلافاتشان را نتوانند حل کنند و اما چنانچه توده‌های مردم با هم باشند و گوش به مسائلی که در رده‌های بالا طرح می‌شود ندهند. و خودشان توجه کنند که با وحدت کلمه می‌توانند این جامعه را به سعادت خودش برسانند. اختلاف کلمه شاید خدای نخواسته موجب این بشود که عنایت خاص خدا که بر شما سایه افکنده بود یک وقت خدای نخواسته برداشته بشود، و کشور شما آن شود که در سالهای طولانی مبتلا به آن بودیدد 12/1/59

ب)- از دیدگاه مقام معظم رهبری

     1-استحکام بنیانهای کشورمحتاج ایجاد وفاق است

      برای اینکه ما بنیانهای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی خود را مستحکم کنیم ؛ پیش نیاز اولی قطعی ما ؛ ایجاد وفاق و وحدت کلمه است ، برای وفاق باید همه تلاش کنند .معنای وفاق این نیست که گروهها و تشکیلات و جناحهای گوناگون اعلام انحلال کنند . نه هیچ لزومی ندارد ؛ معنای وفاق اینست که به هم خوشبین باشند ؛ همدیگر را تحمل کنند ؛ در جهت ترسیم هدفهای والا و عالی و برای رسیدن به آنها به یکدیگر کمک کنند و از ایجاد تشنج و بداخلاقی و درگیری ، اهانت متهم کردن بپرهیزند .(7/4/

    2-ایجاد اختلاف توسط سیاستمداران ومسئولان گناه است

 این ایجاد اختلاف یا دامن زدن به اختلاف، جزو گناهان مخصوص طبقه‌ی ماها مجموعه‌ی مسئولان و سیاستمدارها - است. ۱۳۸۵/۰۷/۱۸

    3-اختلافات ناشی از انتخابات بایدبسرعت ترمیم شود

وظیفه‌ی ما در درجه‌ی اول، حفظ اتحاد کلمه است. انتخابات با همه‌ی محسناتی که دارد و با شور و هیجانی که در جامعه ایجاد میکند - که یکی از بزرگترین حماسه‌ها را در طول سالها به‌وجود میآورد - معمولاً در هر دوره‌یی این عارضه را هم دارد که بین گروهها و افرادی از مردم دلتنگیهایی ایجاد میکند؛ بین جناح‌ها دلتنگی ایجاد میشود؛ بین گرایش‌های فکری و سیاسی دلتنگیهایی ایجاد میشود؛ بین سلائق گوناگون - ولو با خطمشی واحد - دلتنگیهایی به‌وجود می‌آید؛ بین اشخاص و افراد دلتنگیهایی به‌وجود می‌آید. ما باید بسرعت این عارضه را ترمیم کنیم. این ترمیم هم دست یک نفر نیست که بگوییم کدام سازمان، کدام مقام و کدام دستگاه این کار را بکند؛ این به عهده‌ی همه است. در درجه‌ی اول هم وظیفه‌ی سنگین‌تر به عهده‌ی افرادی است که شأن بالاتری دارند. سعی کنیم آنچه را که در دوران انتخابات از دلتنگیها و کدورت‌ها به‌وجود آمده و احیاناً زخم‌هایی بر دلها و جانها خورده، التیام دهیم. هر وقتی هم یکطور و یک شکل است.

   4-کسانیکه اختلافات انتخاباتی رابه شکاف وتفرقه تبدیل میکنند دوست نیستند.

من همین الان در داخل کشور سیاستها و جهتگیریهایی را میبینم که درست عکس این دارند برنامه‌ریزی میکنند؛ اینها دوست نیستند و نمیتوانند دوست باشند. برای ایجاد تفرقه‌ی هرچه بیشتر دارند برنامه‌ریزی میکنند.

   5-وظیفه نخبه گان وصاحب نظران سیاسی ترمیم شکافها وایجاد وحدت است

 نخبگان کشور؛ چه مسؤولان دولتی، چه مسؤولان روحانی، چه نمایندگان مجلس شورای اسلامی، چه نمایندگان محترم خبرگان، چه دستگاه‌های گوناگون دیگر، چه صاحب‌نظران سیاسی و شخصیت‌هایی که تأثیر دارند، منبر تبلیغی و سیاسی دارند؛ وظیفه‌ی همه است که بیش از پیش برای ایجاد وحدت تلاش کنند. چرا بیش از قبل؟ چون بالاخره این کدورت‌ها و شکافها به وجود آمده است و باید ترمیم شود و التیام پیدا کند.17/6/84

   6-چرا بعضی مرزبندی شان با دشمن و خودی تفاوتی ندارد؟

همانها که صف‌بندی با بیگانه‌ی دشمنِ بداندیشِ بدخواه را برنمیتابند، در مقابل یک عنصر ایرانىِ مؤمنِ خودىِ علاقه‌مند به مصالح کشور و به آینده‌ی کشور، اما از لحاظ سیاسی دارای مذاقی متفاوت، منش و روش «خودی و غیرخودی» را اعمال میکنند!۱۳۷۹/۰۹/۱۷

 

و امثال اینها‌؛ گفتند اینها را کنار بگذارید. یک خطّ فاصل وجود دارد و آن، خطّ فاصل بین تحقّق اسلام و نظام اسلامی و تجسّم سیاسی اسلام است در مقابل نظام سلطه‌ای که در رأسش آمریکا است؛ این خطّ فاصلی است که باید برجسته باشد و امام این را از روز اوّل برجسته کرد؛ نه از روز اوّل انقلاب اسلامی، [بلکه] از روز اوّل نهضت؛ ‌یعنی از آن زمانی که امام این نهضت را شروع کرد؛ پانزده سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی. این عمل امام هم برخاسته‌ی از آیات قرآن است. قَد کانَت لَکُم اُسوَةٌ حَسَنَةٌ فی اِبراهیمَ وَ الُّذینَ مَعَهُ اِذ قالوا لِقَومِهِم اِنّا بُرَآءُ مِنکُم وَ مِمّا تَعبُدونَ مِن دونِ اللَّهِ کَفَرنا بِکُم وَ بَدا بَینَنا وَ بَینَکُمُ العَداوَةُ وَ البَغضاءُ اَبَدًا حَتّىٰ تُؤمِنوا بِاللَّهِ وَحدَه؛(۵) مستند به این آیه‌ی قرآن. این به معنای آن نیست که هر کس با ما در عقیده مخالف است، ما با او عداوت و بغضاء داریم؛ نه. در آیه‌ی دیگری که آن هم در سوره‌ی ممتحنه است [میفرماید] «لا یَنهاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذینَ لَم یُقاتِلوکُم فِی الدّینِ وَ لَم یُخرِجوکُم مِن دِیارِکُم اَن تَبَرّوهُم»؛(۶) خدای متعال گفته «اِنَّما یَنهاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذینَ قاتَلوکُم فِی الدّینِ وَ اَخرَجوکُم مِن دِیـارِکُم» تا «اَن تَوَلَّوهُم».(۷) پس مستند توصیه‌ی امام و عمل امام عبارت است از آیات قرآن و نصوص قرآنی؛ در این هیچ تردیدی نیست. یک خطّ فاصل، خطّ فاصل برجسته است و آن مقابله‌ی بین دنیای اسلام و دنیای کفر و استکبار است؛ بقیّه‌ی خطوط فاصل باید کم‌رنگ بشود، باید مورد توجّه قرار نگیرد؛ سنّی، شیعه، ایران، فلان کشور دیگر، عرب، عجم، رنگ پوست، نژاد چنین و چنان و امثال اینها باید مورد توجّه قرار نگیرد.

همانها که صف‌بندی با بیگانه‌ی دشمنِ بداندیشِ بدخواه را برنمیتابند، در مقابل یک عنصر ایرانىِ مؤمنِ خودىِ علاقه‌مند به مصالح کشور و به آینده‌ی کشور، اما از لحاظ سیاسی دارای مذاقی متفاوت، منش و روش «خودی و غیرخودی» را اعمال میکنند! ۱۳۷۹/۰۹/۱۷

حمیدرضا ترقی