اریک برور در مقاله ای برای نشریه فارن افرز نوشت: تهران اکنون اورانیوم غنی شده کافی برای ساخت بمب هسته ای را داراست و تنها چند هفته تا پشت سر گذاشتن نقطه گریز هسته ای فاصله دارد. اگرچه رسیدن به این نقطه به تنهایی به ایران بمب هسته ای نمی دهد اما مهم ترین گام در ساخت آن است.
پیامدهای رسیدن به این نقطه بسیار مهم است. ایالات متحده همیشه گزینه نظامی را به عنوان آخرین راه حل حفظ می کند. دموکرات ها و جمهوری خواهان هر دو اصرار دارند که اجازه ساخت بمب هسته ای را به ایران نخواهند داد. از این رو این واقعیت که ایالات متحده ممکن است نتواند از حمله به ایران پرهیز کند، عمیقا نگران کننده خواهد بود.
ساده ترین راه حل بازگشت به توافق است. با این حال، مشکل انتظار برای تحقق یک توافق در اینجاست که هرچه بن بست طولانی تر شود احتمال توافق کمتر می شود چرا که منافع آن برای تهران و واشنگتن کاهش می یابد.
ایران میتواند زمان وقوع انفجار را به گونهای زمانبندی کند که بازرسان خیلی دیر یا تنها چند روز مانده به تولید مواد کافی برای بمب، متوجه شوند. ایران همچنین می تواند بهانه ای برای ممانعت از دسترسی عادی بازرسان بیاورد.
در شرایطی که ایران به نقطه گریز خود نزدیک می شود واشنگتن باید به سرعت واکنش نشان دهد. متاسفانه زمانی برای دیپلماسی وجود نخواهد داشت و واشنگتن باید مداخله نظامی کند. ایالات متحده احتمالا مایل خواهد بود تا از مهمات انبوهِ سنگرشکن (Massive Ordnance Penetrator) استفاده کند که طبق گزارش ها قادر است به عمق تاسیسات هسته ای ایران برسد. زمان پرواز به ایران بیش از سی ساعت است که برای جلوگیری از عبور ایران از نقطه گریز خود در این سناریو بسیار طولانی خواهد بود.
ایالات متحده ممکن است بخواهد چندین سایت هسته ای را مورد حمله قرار دهد، سیستم های رادار و دفاع هوایی ایران را هدف قرار دهد تا خطر سرنگونی هواپیماهای آمریکایی را به حداقل برساند، یا دفاع موشکی و سایر قابلیت ها در منطقه برای دفاع در برابر اقدامات تلافی جویانه ایران وجود داشته باشد. اجرای برخی از این گزینه ها در چنین بازه های زمانی محدودی غیرممکن خواهد بود که می تواند ایالات متحده را از اقدام منصرف کند.
ایران می تواند مواد هسته ای خود را به یک تأسیسات مخفی برای غنی سازی 90 درصد ببرد. برای انجام این کار، ایران باید یک تأسیسات غنیسازی مخفی داشته باشد. برخلاف گذشته که ایران از سانتریفیوژهای کندتر و نسل اول و اورانیوم با غنای پایین شروع میکرد، ایران اکنون دارای ذخایر رو به رشدی از مواد غنیشده 60 و 20 درصد است و بر سانتریفیوژهای پیشرفتهتر تسلط دارد. این بدان معناست که ایران میتواند کارخانه غنیسازی کوچکتری بسازد که تشخیص آن سختتر باشد و این امکان را فراهم میکند تا مواد را بسیار سریعتر از قبل غنیسازی کند.
حتی اگر ایران هرگز بمب یا مواد شکافتپذیر لازم را تولید نکند، تهرانِ با قابلیت هستهای، همچنان چالش جدی سیاسی خواهد بود. سیاست خارجی ایران با شمشیر هسته ای جسورتر و تهاجمی تر خواهد شد. به این ترتیب، در رویارویی با ایران کشورهای منطقه سعی می کنند برنامه های هسته ای خود را آغاز یا تقویت کنند که چالشی دیگر برای رژیم منع اشاعه سلاح هسته ای خواهد بود. همین کشورها ممکن است ایالات متحده را تحت فشار قرار دهند تا تضمین های امنیتی قوی تر و کمک های دفاعی بیشتری دریافت کنند. به این ترتیب، واشنگتن خود را بین دو گزینه ناخوشانید گرفتار خواهد دید: تعهدات نظامی عمیق تر در خاورمیانه در زمانی که ترجیح می دهد توجه خود را به جای دیگری معطوف کند یا اینکه فاصله خود را حفظ کند و خطر گسترش بیشتر تسلیحات هسته ای و موشکی را به جان بخرد.
با معلق بودن سرنوشت توافق هسته ای ایران، تهران انگیزه چندانی برای توقف پیشرفت های هسته ای خود ندارد، زیرا معتقد است این امر بر غرب فشار وارد می کند. اگر گفتگوها شکست بخورند این موضوع بیش از گذشته قوت می گیرد.
برای افزایش احتمال اینکه جامعه بین الملل نقطه گریز ایران را دریابد ایالات متحده، متحدانش و در صورت امکان چین و روسیه باید ایران را تحت فشار قرار دهند تا اجازه بازدید روزانه آژانس از دو سایت غنیسازی و مکانهای ذخیره مواد هستهای ایران را بدهد. ایالات متحده باید تلاشهای جمعآوری اطلاعات خود را افزایش دهد و با متحدان خود برای کمک به فراهم کردن زمان هشدار تا حد امکان هماهنگ شود. این اقدامات احتیاطی اضافی برای آژانس بین المللی انرژی اتمی برای انجام وظیفه نظارتی خود ضروری است، زیرا ایران تنها کشور تولید کننده اورانیوم بسیار غنی شده است که سلاح هسته ای ندارد. دوم، این اقدامات میتواند به جامعه بینالملل اطمینان دهد که ایران به دنبال بمب نیست و در نتیجه احتمال حمله نظامی را کاهش میدهد.
تهران با قابلیت هستهای چالشهای جدی در سیاست ایجاد خواهد کرد. ایالات متحده و متحدانش نیز باید توانایی خود را برای پاسخگویی سرعت بخشند. شورای امنیت ملی آمریکا باید کمیته ای ایجاد کند که بلافاصله پس از دریافت اطلاعاتی که نشان دهنده نقطه گریز ایران است، تشکیل جلسه دهد.
تأثیرگذارترین گامی که ایالات متحده می تواند بردارد، کوتاه کردن زمان پاسخ نظامی است. این مرحله همچنین ممکن است سخت ترین باشد. یکی از گزینهها افزایش آمادگی و اطمینان از اینکه تمام قابلیتهای مورد نیاز برای حمله، مانند سوختگیری هواپیما در کوتاهمدت در دسترس خواهد بود. یکی دیگر از این موارد، موقعیت یابی هواپیماها، سامانه های دفاع موشکی و سایر تجهیزات پشتیبانی در منطقه خواهد بود.
واشنگتن باید اطلاعات مربوط به تصورات از تهدید ایران را از نزدیک زیر نظر داشته باشد و به دقت فکر کند که کدام گام ها را افشا کند و کدام را مخفی نگه دارد تا به طور ناخواسته سناریویی را که امیدوار است از آن اجتناب کند کلید نزند.