دکتر احمد فاطمینژاد با اشاره به تصویب قطعنامه ضد ایرانی در شورای حکام اظهار کرد: این قطعنامه از ۲ منظر قابل تحلیل است. اول ادبیات آنکه میتوان گفت ادبیات آن شبیه همان ادبیاتی است که در قطعنامههای دوران آقای احمدینژاد دیده میشد و در نهایت هم پرونده ایران را به شورای امنیت ارجاع داد. علیرغم اینکه در جریان مذاکرات وین آژانس قبول کرد پرونده PMD ایران بسته شود اما اکنون دوباره فضا به همان سمت رفته است.
وی افزود: از این منظر اگر به این قطعنامه نگاه کنیم، با توجه به رای بالایی که به آن داده شده، این قطعنامه میتواند تا حدی خطرآفرین محسوب شود و نوعی مسیرسازی باشد برای طرح مجدد ادعاها در مورد فعالیتهای هستهای ایران در سازمان ملل. همچنین این موضوع میتواند باعث ورود مجدد شورای امنیت به پرونده هستهای ایران شود.
عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد ادامه داد: اما رفتار آمریکا و تروئیکای اروپا به عنوان طراحان این قطعنامه نسبت به رفتاری که آنان ۱۰ سال پیش پس از صدور قطعنامهها علیه ایران داشتند، متفاوت بود. این بار این کشورها صریحا اعلام کردند قصد ندارند پرونده هستهای ایران را به شورای امنیت ارجاع دهند و هدفشان احیای برجام است و این قطعنامه به منظور وادارسازی ایران برای همکاری بیشتر با آژانس صادر شده است. آمریکا و تروئیکا میخواستند با این اظهار نظرات اعلام کنند که همچنان خواهان احیای برجامند و صرفا به خاطر اینکه نگران توسعه بیشتر برنامه هستهای ایران هستند، این قطعنامه را تنظیم کردهاند.
فاطمینژاد با بیان اینکه اما همچنان نمیتوان احتمال ارجاع پرونده هستهای ایران به شورای امنیت را منتفی دانست، عنوان کرد: ادبیات این قطعنامه تهدیدآمیز بود و این میتواند مجددا پای شورای امنیت را وسط بکشد. البته رای منفی چین و روسیه به این قطعنامه اتفاق خوبی بود و میتواند این پیام را به غرب بدهد که اگر هم پرونده ایران به شورای امنیت ارجاع یابد، آنجا هر قطعنامهای علیه ایران با وتوی چین و روسیه مواجه خواهد شد؛ خصوصا اینکه چین و روسیه کماکان تایید میکنند که مقصر وضعیت فعلی آمریکاست که از برجام خارج شد. البته که ایران نیز همچنان باید به مقررات آژانس پایبند باشد و بهانه دست غرب ندهد.
وی با بیان اینکه مدتهاست که رابطه ایران و غرب وارد فصل جدیدی شده، اضافه کرد: عواملی نظیر تحولات فضای بینالملل(تحولات بین آمریکا با چین و روسیه) و همچنین تغییر دولت و تیم دیپلماسی در ایران و آمریکا، همه از عواملی بود که باعث شد رابطه بین ایران و غرب وارد فصل جدیدی شود و این بنبستی هم که در چند ماه اخیر در مذاکرات به وجود آمده، ناشی از همین وضعیت جدید است.
این تحلیلگر مسائل بینالملل خاطرنشان کرد: یک سال پیش بدبینترین افراد هم پیشبینی نمیکردند آن مذاکراتی که در فضایی خوشبینانه در حال پیش رفتن بود، ناگهان به بنبست و کار به قطعنامه شورای حکام برسد. ما در ۲ سال گذشته در شرایطی بودیم که حتی خواسته آمریکا برای صدور قطعنامه علیه ایران در شورای امنیت تایید نمیشد و حتی اروپا هم با آن مخالفت میکرد اما اکنون شاهدیم مجددا نوعی همگرایی بین آمریکا و اروپا به وجود آمده است. اینها همه نشان میدهد فصل جدیدی در روابط بین ایران و غرب آغاز شده و باید همه طرفین مراقبت کنند شرایط از این بدتر نشود.
فاطمینژاد با اشاره به توییت اخیر رابرت مالی و همچنین بیانیه تروئیکا در خصوص آمادگی برای بازگشت به برجام، بیان کرد: اگر آمریکا و تروئیکای اروپا واقعا آماده بازگشت به برجام هستند، پس تصویب قطعنامه علیه ایران در شورای حکام و تهدید جمهوری اسلامی چه معنایی دارد.
وی ادامه داد: ضمن اینکه آنطور که از فضای داخلی آمریکا پیداست، تیم مذاکرهکننده ایالات متحده چندان قدرتی هم ندارد. طی ماههای اخیر قوانینی در کنگره به تصویب رسید که باعث بسته شدن دست و پای دولت آمریکا برای احیای برجام شده است. یعنی اگر ارادهای قوی هم در دولت بایدن برای توافق با ایران وجود داشته باشد، باز هم به نظر میرسد احتمال انعقاد توافق بسیار پایین است. به طور کلی من تصور میکنم احتمال احیای توافق کم است و تمام طرفین هم میدانند صحبتهایی که در مورد آمادگی برای احیای برجام مطرح میشود، تا حدودی تعارف است و همگی تا به الان نشان دادهاند که گزینههای جایگزین را در نظر دارند و در حال کار روی آن هستند.