با آغاز عملیات روسیه علیه اوکراین شاهد دنیای جدیدی هستیم. وقتی میگوئیم شاهد دنیای جدیدی هستیم بدین دلیل است که درگیریهای بین روسیه و اوکراین صرفاً مربوط به این کشورها نیست و اثراتی در ابعاد جهانی دارد. روشن و واضح است که ابعاد این مسئله فراتر از مرزهای این کشورهاست.
در اصل شاهد جنگ آمریکا و روسیه هستیم. فراتر از آن میتوان گفت آمریکا و اوراسیا در این نبرد رو در روی هم قرار گرفته اند. هدف آمریکا، اطاعت پذیر ساختن دنیا و قبولاندن قدرت خود به عنوان قدرتی بلامنازع است. از این نظر بر ملأ شدن نقشههای آمریکا در چارچوب مسئله اوکراین میتواند به نفع کشورهای اوراسیا باشد. البته نه فقط در اوکراین، در خلیج فارس، در مسئله تایوان، در سوریه، در هر کشور آمریکای جنوبی هم همین مسئله صدق میکند.
از این منظر موفقیت روسیه در این زمینه، نه تنها خواسته شهروندان روسیه است بلکه انتظار تمامی کسانی است که از هجمههای آمریکا به ستوه آمده اند.
موضع چین در قبال بحران اوکراین
از همین رو میتوان گفت چین در مسئله اوکراین از مسکو حمایت میکند. اساساً چین از طرفی هم در رابطه با مسئله تایوان اقداماتی در جهت تحقق منافع خود صورت داده است. نمیتوان گفت چین بر علیه روسیه عمل کرده است. در حقیقت با آغاز عملیات روسیه، پکن چه در سازمان ملل چه در سازمانهای مختلف جهانی موضعی حمایتی از روسیه به نمایش گذاشته است.
نکته حائز اهمیت، اقدام چین در افزایش سطح روابط اقتصادی خود با روسیه از زمان آغاز تحریمهای غربیها علیه مسکو است. از زمان آغاز عملیات روسیه، تجارت با ارزهای روبل و یوان فراتر از هزار درصد افزایش داشته است که همین موضوع گویای وضعیت موجود است.
چین، در این زمینه در برابر غربیها تسلیم نشده و بالعکس روابط خود با روسیه را تقویت کرد. حتی این وضعیت را تبدیل به فرصت ساخت. تحریمها علیه روسیه، دروازههای جدیدی را برای سرمایه چین باز کرد.
با در نظر گرفتن این رویدادها و تغییرات در روابط سیاسی و اقتصادی چین و روسیه میتوان انتظار داشت در زمینه نظامی نیز همین روند ادامه داشته باشد. چنین تغییری موجب شگفتی نخواهد بود. در هر صورت امنیت اوراسیا در هر زمینهای، بستگی به توقف تجاوزات و سلطه گری آمریکا دارد.
تهران تنها نیست
زمانی که از جنبه ایران به مساله مینگریم تحریمها علیه روسیه موجب شد تا تهران خود را تنها حس نکند. ایران، سال هاست در معرض این حملات قرار گرفته است. حال روسیه را در کنار خود می بیند. البته ایران، محاصرهای را که در آن قرار دارد با اتکا به قدرت خود می شکند. اما از طرفی هم شرایط بسیار جدی از طریق اتحادهای بین المللی فراهم آورده است.
در اصل کشورهایی که هدف تحریم قرار گرفته و یا از تحریمها متضرر شده اند اکثریت کشورها را تشکیل میدهند. حتی میتوان گفت اکثریت غالب متشکل از این کشورهاست. حتی اروپا را هم میتوان به این فهرست اضافه کرد. زیرا تحریمهایی که علیه روسیه و ایران اعمال شده اند اقتصاد اروپا را هم به صورت جدی متضرر میسازد که این مسئله در بحرانهای اخیر به وضوح قابل مشاهده است.
وظیفه کشورهای پیشرو در اوراسیا
شرایطی که با آن روبرو هستیم این گونه است که در سویی آمریکا و منافع دنیای تک قطبی (رو به زوال) آن قرار دارد و در سوی دیگر هم منافع طرفهای دیگر جهان.
حال که شرایط اینگونه رقم خورده است اتحاد کشورهای باقی مانده ضروری است. سلطه گری آمریکا به وسیله قدرتی که از اتحاد ایجاد شده، قابل توقف است. در همین راستا نقش چین به عنوان کشوری که در راه تبدیل شدن به بزرگترین اقتصاد جهان است تعیین کننده است. میتوان گفت با گرد هم آمدن کشورهایی همچون چین، ایران، روسیه، هندوستان، ترکیه و پاکستان به عنوان کشورهای پیش رو در منطقه اوراسیا، موضع اروپا هم تغییر خواهد کرد.
به همین جهت نه تنها سرنوشت این کشورها بلکه سرنوشت جهان هم در دستان پایتختهای این کشورهاست.