بسیاری از موفقیتهایی که جمهوری اسلامی در طول چهار دهه اخیر بدانها دستیافته با منطق ریاضی و محاسبات روی کاغذ امکانپذیر نبوده است؛ فتح خرمشهر یکی از همان توفیقاتی است که در ظاهر اصلا امکانپذیر نبود. سردار شهید محمدابراهیم همّت که از فرماندهان میدانی این اتفاق محال بوده با اشاره به وضعیت مستحکمی که رژیم صدام پس از اشغال خرمشهر ایجاد کرده بود میگوید:«... وقتی عراق خرمشهر را اشغال کرد، مستشاران روسی و آمریکایی به پیشنهاد صدام، طرح بیستساله دفاع از خونینشهر را طرحریزی و اجرا کردند و در این طرح، میادین وسیع مین، احداث کانالها و خندقهایی در دور شهر و تمام پیشبینیهای بازدارنده برای ادامه اشغال خرمشهر انجام شده بود؛ بهطوری که سه رده خاکریز (دژ اول، دژ دوم و خاکریز مارد از کارون تا جاده آسفالت اهواز - خرمشهر) و از جاده آسفالت تا شلمچه هم یک خاکریز ممتد شرقی - غربی احداث کرد.» در داخل ایران هم تا زمانی که بنیصدر و باندش بر سر کار بودند انفعال نظامی کاملا مشهود بود و هیچ برنامهای برای بازپسگیری خرمشهر وجود نداشت. صدام هم با علم به این نکات، نام خرمشهر را به مُحمّره تغییر داده و ادعا کرده بود: «اگر ایران محمره را بگیرد، کلید بصره را به آنها تقدیم خواهم کرد.».همچنین کارشناسان نظامی غربی هم معتقد بودند، ایران با تجهیزاتی که در آن مقطع در اختیار داشت نمیتوانست دوباره خرمشهر را پس بگیرد. اما این اتفاق محال با تلاش شبانهروزی جوانان مخلصی همچون ابراهیم همت، احمد متوسلیان،حسن باقری، احمد کاظمی، صیاد شیرازی و دهها هزار بسیجی جانبرکف و عاشق حضرت روحالله و با توکل برخدا ممکن شد و خرمشهر پس از 567 روز اشغال به اراده الهی دوباره آزاد شد.
البته در طول چهلوچهار سال گذشته فقط فتح خرمشهر نبود که وقوعش بهظاهر ناممکن بود بلکه اتفاقات ناممکن دیگری نیز رخ داد که هر یک از آنها اگر از فتح خرمشهر بیشتر نباشد قطعا کمتر نیست؛ مانایی، پویایی و طراوت انقلاب اسلامی علیرغم تحریمهای بیسابقه چهار دهه اخیر یکی از همان توفیقات بهظاهر محال است، دستیابی ایران به فناوریهای روز دنیا همچون انرژی هستهای، نانو، موشکهای نقطهزن و پهپادهای پیشرفته که سبب وحشت دنیای غرب شده و اقتدار و آقایی جمهوری اسلامی در سراسر جهان، بخش دیگری از همان ناممکنهایی است که با توکل برخدا و تلاش جهادی و عزم راسخ تکتک مردمان این سرزمین محقق شده است.در مورد موفقیت ایران در فناوری نانو فقط کافی است بدانیم براساس آخرین گزارش سازمان ملل، ایران پس از آمریکا و چین سومین کشوری بود که در سال گذشته برنامه راهبردی خود در حوزه نانوتکنولوژی را منتشر کرد و محصولات نانوی خود را به 41 کشور جهان آن هم با وجود کرونا صادر کرد.
غرض از این مقدمه نسبتا طولانی این که با توجه به تحولات ماههای اخیر جهان و خصوصا بحران اوکراین که کمبود مواد غذایی در دنیا را تشدید کرده و قیمت محصولات کشاورزی همچون گندم به شدت بالارفته است و بسیاری از کشورهای دارنده این محصولات از صادرات آنها خودداری میکنند خودکفایی کشاورزی و ایجاد امنیت غذایی صددرصدی برای کشور بیش از پیش ضروری است و چهبسا با همان روحیه و عزم راسخ فتح خرمشهر بتوان به خودکفایی کشاورزی هم دست یافت. متاسفانه طی سالهای گذشته هر زمان بحث خودکفایی کشاورزی مطرح شده شماری از افراد منفعل که سالها هم بر کرسی ریاست وزارت کشاورزی تکیه کرده و هیچ هنری هم به جز واردات نداشتهاند به این سیاست حمله کرده و حتی آن را مزخرف دانستهاند، به نمونههایی از این اظهارات توجه نمایید:
- امروز صحبت از خودکفایی نادرست است. کشور کشاورزی نیستیم. یعنی برای توسعه اقتصادی نباید روی کشاورزی برنامهریزی کنیم(سخنرانی در بنیاد امور ایرانیان اردیبهشت 94).
- اینکه صحبت از خودکفایی غلات و پروتئین حیوانی میشود، حرفهای غیرمنطقی و غیرعلمی است. خودکفایی در کالاهای اساسی امکانپذیر نیست. هر کسی هم بگوید من ایکس کالا را خودکفا میکنم، دروغ میگوید(خبرگزاری خبرآنلاین- بهمن 93).
- باید بهدنبال راهحلی جایگزین برای تامین نیازهای غذایی کشور بود. در حال حاضر گزینه پیشرو، تجارت آزاد محصولات کشاورزی است(روزنامه دنیای اقتصاد- تیر93).
- اگر کشور ما روی کشاورزی متمرکز شود فقیر میشویم و منابع را از دست میدهیم چون ایران کشور کشاورزی نیست. راه توسعه کشور، راهی غیر از توسعه کشاورزی است(نشست هماندیشی بررسی بحران آب – مرداد93).
- برای نوشتن برنامه ششم دوباره موضوع خودکفایی را به میان کشیدند که من برگشتم به آقای نوبخت گفتم تو را به دین و ایمانت بگو این «مزخرفات» را کنار بریزند(سخنرانی در بنیاد امور ایرانیان اردیبهشت 94).
عجیب اینکه ادعاهای این افراد با حمایت رسانههای معاند که چشم دیدن ملت ایران را هم ندارند همراه شده است مثلا رسانه سعودی انگلیسی اینترنشنال با انتشار گزارشی در مهرماه 98 با حمله به خودکفایی کشاورزی در ایران نگران کمبود آب در ایران شد و نوشت: عیسی کلانتری، رئیس فعلی سازمان حفاظت محیط زیست در ۲۸ شهریور در مراسمی گفت: «آن زمان که مسئولیت وزارت کشاورزی را داشتم بر این سیاست(خودکفایی کشاورزی) تاکید میشد اما این یک اشتباه تاریخی بود و تداوم همین روند در دهههای بعد میتوانست به کلی منابع آب را در کشور نابود کند.»
این در حالی است که برخلاف ادعای فوق تلاش برای افزایش تولید محصولات کشاورزی نه تنها سبب نابودی منابع آبی نمیشود بلکه چهبسا در برخی موارد موجب احیای منابع آبی از دست رفته هم میشود نمونهاش طرح احیای اراضی 550 هزار هکتاری خوزستان و ایلام که با تدبیر رهبر معظم انقلاب طی سالهای اخیر در حال انجام است. در این طرح که- نگارنده این سطور نیز از نزدیک روند اجرای آن را مشاهده کرده است- از منابع آبی استفاده شده که تا پیش از اجرا بهدلیل شوری آب برخی رودخانهها همچون اروند و نبود کانالهای مناسب انتقال آب این منابع رها بودند و استفاده بهینهای از آنها نمیشد اما با اجرای طرح فوق نه تنها این منابع احیا شد بلکه به مشکلات حاشیهای کشاورزان هم پایان داده شد. به گفته نیروهای جهادی فعال در این طرح با شیوه علمی انتقال آب اولا؛ صرفهجویی در مصرف آب کشاورزی به شدت افزایش یافته است ثانیا؛ دیگر مشکل پاییندستی و بالادستی وجود ندارد و همه میتوانند بهطور یکسان از آب زراعی بهره ببرند. این در حالی است که قبلا در روستاهای منطقه نزاع برسر آب وجود داشت و کشاورزانی که در انتهای جریان آب قرار داشتند، همواره آب کمتری نصیبشان میشد ثالثا؛ قبلا با غرقاب کردن درختان هدر رفتن آب زیاد بود، اما با اجرای علمی طرح انتقال آب نهتنها این مشکل حل شد بلکه تولید محصولات کشاورزی با کمترین آب افزایش چندبرابری یافت. لذا این تجربه عینی خط بطلانی بر ادعاهای حامیان سیاست «نکاشت» به بهانه حراست از منابع آبی است.
علاوهبر این با برنامهریزی مناسب میتوان از منابع آبی فراوانی که در شمال کشور به سمت بارشهای بسیار زیاد ایجاد میشود استفاده بهینه کرد. به عنوان مثال در منطقهای مانند انزلی گاهی اوقات تا ۱۵۰۰ میلیمتر بارندگی اتفاق میافتد این در حالی است که در برخی مناطق کویری میزان بارندگی بین ۷۰ تا ۱۰۰ میلیمتر است. بنابراین باید برای بخش کشاورزی متناسب با این وضعیت باید برنامهریزی کرد.
به باور کارشناسان دلسوز حتی ما میتوانیم با تکیه به فناوریهای نوین علمی در بخش کشاورزی و نیز واگذاری تصدیگریهای دولتی به بخش خصوصی علمی، در تولید محصولات کشاورزی که به آب فراوان نیاز دارند همچون نهادههای دامی و دانههای روغنی به خودکفایی برسیم. اتفاقا در شرایط فعلی که دولت در یک اقدام شایسته ارز ترجیحی واردات نهادههای دامی و دانههای روغنی را حذف کرده انگیزه تولیدکنندگان داخلی برای تولید این محصولات افزایش یافته است چرا که تا پیش از این و با وجود ارز 4200 تومانی کمتر کسی جرأت سرمایهگذاری در تولید نهادهها را با لحاظ ارز ارزان پیدا میکرد اما در حال حاضر رانت واردات این کالاها برداشته شده و تولید داخلی به صرفه خواهد بود.
نکته بعدی اینکه اگر قرار بود با سیاست نکاشت غربگراها، کشور اداره شود این روزها که دنیا با کمبود مواد غذایی ناشی از جنگ اوکراین مواجه است باید برای دریافت یک مشت گندم از خارج کاسه گدایی دستمان میگرفتیم هرچند لجبازی و اصرار غربگراها بر همان سیاست غلط الان کشور را با نیاز به واردات در برخی محصولات اساسی روبهرو کرده و اتفاقا بخش مهمی از گرانی اقلام غذایی ناشی از همان سیاست بود؛ وابستگی 90 درصدی کشور به نهادههای دامی و دانههای روغنی و نیاز به واردات 50 درصدی گندم علیرغم خودکفایی در برخی سالها نمونههایی از همین دستپخت حضرات غربگراست.
با همه این تفاصیل، خوشبختانه با روی کار آمدن دولت انقلابی سیزدهم امکان خودکفایی در محصولات کشاورزی وجود دارد چرا که روحیه وابستگی به خارج خصوصا در زمینه سفره مردم در این دولت جایی ندارد و میتوان به تعبیر انقلاب با عملکرد جهادی، از خود گذشتگی، عزم راسخ، ابتکار عمل و بالاتر از همه اخلاص و توکل بر خداوند این مهم را محقق کرد.
خودکفایی کشاورزی علیرغم اینکه شاید از نگاه عدهای جزو محالات است اما شدنی است. امام عزیز که این روزها به سیوسومین سالگرد ارتحال ملکوتیاش نزدیک میشویم و با رهنمودهای پیامبرگونهاش هر امر محالی از جمله فتح خرمشهر شدنی شد درباره خودکفایی کشاورزی نیز در مصاحبه با «کرککروفت»، استاد دانشگاه «روتکرز» آمریکا فرمودند: «اگر کشاورزى صحیح در ایران به وجود آید ما در آینده یکى از صادرکنندگان مواد غذایى خواهیم بود. ما قبل از اصلاحات ارضى ساخته آمریکا که ایران را دربست در اختیار آمریکا قرار داد، یکى از صادرکنندگان مواد غذایى بودیم. ایران یکى از کشورهاى نادرى است که اگر اصول صحیح کشاورزى در آن پیاده شود، یکى دو استان آن اکثر مواد غذایى ایران را تأمین خواهد کرد و مابقى را مىتوانیم صادر کنیم.»
(صحیفه امام، ج5، ص: 296)
کمال احمدی