لبخند این گرگ ساختگی است!

پنجم مارس اخباری منتشر شد مبنی بر اینکه مقامات ارشد دولت بایدن برای دیدار با همتایان خود در دولت نیکلاس مادورو در کاراکاس حاضر شدند. ایالات‌متحده سال 2019 روابط دیپلماتیک خود را با ونزوئلا قطع کرد و ادعای خوان گوایدو (رهبر مخالفان برای ریاست‌جمهوری) را به رسمیت شناخت. 

دولت ونزوئلا پس از این دیدار با آزادی ۲ زندانی آمریکایی، حسن‌نیت خود را نشان داد. همچنین بسیاری از تحلیلگران بر این باورند مجوزهای لازم برای شرکت بزرگ نفتی آمریکا، شِورُن، قبلا از سوی دولت ونزوئلا صادر شده و این اطلاعیه تنها برای رسیدن به زمان مناسب تعلیق شده است. این مذاکرات بحث‌برانگیز همگی با پیگیری ناگهانی آمریکایی‌ها برای احیای سریع توافق هسته‌ای با ایران یا همان برجام همراه بوده که همگی سوالاتی را درباره تغییر لحن صریح رهبری آمریکا درباره ۲ تن از دشمنانش ایجاد کرده است. 

برای درک تغییر دستور کار سیاست خارجی ایالات‌متحده، انگیزه‌های اقتصادی باید ارزیابی شوند؛ از همه مهم‌تر، قیمت نفت. رهبران روسیه تصمیم گرفته‌اند سیاست خارجی توسعه‌طلبانه آمریکا از طریق ناتو را به چالش بکشند و با عملیات نظامی علیه یکی از اعضای بالقوه ناتو، اوکراین، اقدام کنند. این رویکرد پیشگیرانه با محکومیت شدید کشورهای غربی مواجه شده است و آنها خواستار تحریم‌های اقتصادی با هدف تحریم شرکت‌های روسی و محروم کردن این کشور از منابع لازم برای تأمین مالی اقدامات نظامی در اوکراین هستند. حذف صادرات روسیه (عمدتا شامل منابع انرژی طبیعی مانند نفت و گاز) منجر به شوک اقتصادی به بازارهای انرژی و همچنین باعث رکوردشکنی قیمت نفت و گاز در بیش از 14 سال گذشته شده است. اتکای شدید روسیه به صادرات انرژی، بخش انرژی اقتصاد این کشور را به هدفی جذاب برای کشورهای غربی تبدیل کرده است اما تحریم این صنعت خاص، هزینه هنگفتی برای ائتلاف غربی خواهد داشت. روسیه با استخراج روزانه 11.3 میلیون بشکه نفت، بزرگ‌ترین تولیدکننده نفت در جهان است. 4.1 میلیون بشکه از این نفت در داخل آن کشور مصرف می‌شود و 7.1 میلیون بشکه برای صادرات باقی می‌ماند. کشورهایی که 4.8 میلیون بشکه نفت از روسیه وارد می‌کنند، تصمیم گرفته‌اند صنعت نفت روسیه را تحریم کنند و این امر باعث خلأ بزرگی در عرضه انرژی در بازار شده است. ایالات‌متحده مقصد 700 هزار بشکه نفت روسیه در روز بود. یک‌چهارم کل واردات نفت اتحادیه اروپایی نیز متکی به تولیدات روسیه بود. 

برای تأمین کمبود ناشی از عدم صادرات انرژی روسیه، ائتلاف غربی (از همه مهم‌تر آمریکا) شروع به جست‌وجوی جایگزین‌های احتمالی از کشورهای متخاصم سابق، ایران و ونزوئلا کرده است تا با فشارهای فزاینده بر اقتصادهای خود به دلیل قیمت بالای نفت، مقابله کنند. صادرات نفت از ایران و ونزوئلا قبلا توسط کشورهای غربی به دلیل اتهامات بی‌اساس هسته‌ای و حقوق بشری تحریم شده بود. به نظر می‌رسد تنش‌های کنونی ناشی از تحرکات نظامی روسیه باعث تغییر غیرمنتظره اولویت‌ها شده و ادعاهای سابق علیه این ۲ تأمین‌کننده مهم انرژی به یکباره اهمیت خود را از دست داده است. 

نیازها و جاه‌طلبی‌های اقتصادی منشأ بسیاری از تغییرات سیاستی در طول تاریخ بوده است و نیات خوب کنونی نیز به نظر می‌رسد نتیجه اضطراب ناشی از اقدام دفاعی پیشگیرانه روسیه باشد. تصمیم ایالات‌متحده برای آغاز مذاکرات بحث‌برانگیز با ونزوئلا، پس از سابقه طولانی مداخله و نیات شوم علیه مردم ونزوئلا و دولت منتخب قانونی آنها، اتخاذ شده است. اخیرا، دولت سابق ایالات‌متحده صنعت نفت ونزوئلا را به طور کامل تحریم و این کشور را از مهم‌ترین منبع درآمد خود محروم کرده بود. در نتیجه تورم بی‌سابقه‌ای ایجاد شد که باعث تشکیل صف‌های طولانی برای نیازهای اولیه روزانه شد. ایالات‌متحده ثابت کرده که پایبندی به تعهداتش تنها تا زمانی است که منافعش، دست‌نخورده باقی بماند. این کشور هیچ ارزشی برای هنجارها و قوانین بین‌المللی باقی نگذاشته است در حالی که همیشه خود را به ‌عنوان مدافع اصلی آنها معرفی می‌کند. 

لبخند این گرگ ساختگی است!

در خاتمه، عدم تعهد آمریکا به توافقات بین‌المللی به‌ عنوان یک رفتار تاریخی بویژه در روابط با ونزوئلا نباید فراموش شود و رهبران ونزوئلا باید سختی‌های گذشته خود را در مذاکرات کنونی خود با آمریکا در نظر داشته باشند. لبخند کنونی بر چهره آمریکایی‌ها، تنها ناشی از ناامیدی آنهاست و به‌ محض اینکه بحران‌های کنونی بگذرد، همان رفتار سابق دوباره ظاهر می‌شود.

محسن حیات