ارائه تسهیلات ازدواج، مسکن و فرزندآوری به جوانان و خانوادههایی که در ۳ سال اخیر ازدواج کردهاند یا صاحب فرزند شدهاند، از جوانب مختلف قابل بررسی است. این تسهیلات جنبههای مثبت و منفی متعددی دارد. برای بخشی از جامعه ایجاد انگیزه و جذابیت میکند، برای برخی جای ابهام و تردید دارد و حقوق تعدادی از مردم را نادیده میگیرد.
1- نکته اول اینکه در این موضوع هم مانند بسیاری از تصمیمات و مصوبات دیگر، حقوق دهه پنجاهیها و دهه شصتیها دیده نشده است. به طور مثال در بخشی از اخبار مرتبط با این تسهیلات آمده است: «برای خانوادههای فاقد مسکن که سال 99 به بعد صاحب فرزند سوم یا بیشتر شده یا میشوند... برای تولد فرزند اول... تولد فرزند دوم... بعد از تولد فرزند سوم... و الی آخر!»
به عبارت بهتر، بخش زیادی از تسهیلات جدید فقط برای افرادی است که بتازگی ازدواج میکنند و در همین سالهای اخیر یا پیش رو صاحب فرزند شده و میشوند اما بسیاری از زنان و مردانی که در سختترین سالها و روزها همراه و همپای نظام اسلامی بودهاند و در فرازها و مقاطع «حساس و تاریخی» در کنار مدیران و مسؤولان کشور بودهاند، امروز سهمی از سفره تسهیلات ندارند!
بسیاری از متولدان دهههای 50 و 60 امروز صاحب چندین فرزند هستند، تعداد زیادی از آنها همچنان صاحب مسکن نیستند یا حتی منزل استیجاری مناسبی ندارند و اگر هم صاحب مسکن هستند، از عهده مخارج فرزندان و هزینههای زندگی برنمیآیند اما همین افراد مطابق چارچوبها و مرزبندیهای موجود در تسهیلات جدید، نمیتوانند گوشهای مناسب از این سفره گسترده تسهیلات را برای نشستن و بهرهمند شدن انتخاب کنند!
آیا واقعا نمیتوان شرایط تسهیلات را به گونهای تعریف کرد که دایرهاش وسیعتر شود و ایرانیهای بیشتری را کنار این سفره جا دهد؟
2- نکته دیگر درباره تسهیلات جدید، حواشی مربوط به آن در شبکههای اجتماعی است. جالب است که برخی جوانان و خانوادهها در صفحات اجتماعیشان با کلمات برخاسته از شک و تردید، مشغول بررسی این موضوع هستند که «آیا میشود به این سیاستها و تسهیلات برای افزایش جمعیت اعتماد کرد؟! به نظر شما این سیاستها تاثیری بر افزایش و جوانی جمعیت خواهد داشت؟!» و البته مروری بر پاسخها و کامنتها خالی از لطف نیست: «به نظر من که تاثیری ندارد!... ما که با این شرایط حاضر به ازدواج نیستیم!... رقم تسهیلات باید خیلی بیشتر باشد چون این عددها جذابیت ندارد!... بد نیست اما به شرطی که چک و ضامن نخواهد...».
در نقطه مقابل، تعداد زیادی از هموطنان که در 3-2 دهه اخیر تشکیل زندگی دادهاند، چشم به حمایتهای دولتی و کشوری نداشتهاند و از روی فرزنددوستی و خانوادهدوستی تشکیل خانواده دادهاند و صاحب فرزند شدهاند. در میان نسل جدید نیز بسیاری از آنها همین نگاه را به خانواده و زندگی دارند اما به هر حال شرایط دنیای امروز، نگاه و ادبیات برخی از آنها را تغییر داده است.
در چنین شرایطی است که مظلومیت متولدان دهههای 50 و 60 در سیاستهای استخدام، ازدواج، تسهیلات، مسکن و بسیاری از موضوعات دیگر در دورهها و سالهای اخیر آشکار میشود. یعنی سیاستگذاران ما حاضر نیستند برای نسلی که دوران جنگ تحمیلی، روزهای سخت اقتصادی، سالهای تحریمهای ظالمانه و گذرگاههای سخت دیگر از جمله دوران ریاست جمهوری حسن روحانی را بدون قید و شرط پشت سر گذاشت، سهمی از سفره تسهیلات جدید قائل باشند.
3- نکته آخر درباره تسهیلات جدید، ابعاد مثبت آن است. فارغ از اینکه حق و حقوق افراد و اقشار مذکور در آن رعایت نشده اما به شرط ایجاد اعتماد و جذابیت برای نسل جدید، میتواند در جوانی و افزایش جمعیت کشور موثر باشد. این روزها در فضاهای غیررسمی همچون محافل خانوادگی و فضای مجازی بحثهایی درباره ضمانت اجرایی تسهیلات جدید شکل گرفته است که نیازمند «تبیین» و «اعتمادسازی» است. مردم سوالات سادهای از این قبیل دارند: «از کجا معلوم بعد از تولد بچهها واقعا این تسهیلات را بدهند؟ شاید این تسهیلات هم مثل تسهیلات دیگر با هزار و یک دستانداز و مانع همراه باشد! زور بانکها بیشتر از مردم و دولت است و آنها زیر بار نمیروند! شاید ما ازدواج کنیم یا بچهدار شویم اما همان موقع این مصوبات باطل شود!»
اینها سوالات و ابهاماتی است که ذهن بسیاری از جوانان، خانوادهها و متولدان دهه 70 یا حتی 80 را که در سن ازدواج هستند، به خود مشغول کرده است. البته بهتر است رسانهها، مقامات و دستگاههای مسؤول برای پاسخ دادن به این سوالات از ادبیات پیچیده و مبهم استفاده نکنند، بلکه با همان زبان ساده و مردمپسند پاسخ شفاف هر سوال را بدهند.
مهدی جابری