شاید بتوان گفت همهچیز از کارزار انتخاباتی دونالد ترامپ شروع شد. وقتی او میان تبلیغات پوپولیستی و پر سر و صدای خود، توافق برجام را «بدترین توافق ممکن» نامید، شاید هیچ یک از قدرتهای جهان تصور نمیکردند او دو سال بعد، به صورت یکجانبه و غیرقانونی از یک معاهده بینالمللی که پس از تلاش بسیار به دست آمده بود خارج شود.
واکنش اتحادیه اروپا در این میان تا حدی سوال برانگیز بود. این اتحادیه تنها اظهار داشت که از بیانیه ترامپ برای خروج از برجام به شدت «متاسف» است چرا که این توافق حاصل اجماعی است که به تایید قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل رسیده است؛ و در نهایت تنها از ایران خواست همچنان به برجام متعهد باقی بماند. به بیان بهتر، بیاعتنایی به معاهدهای بینالمللی که نیمی از طرفهای آن عضو رسمی اتحادیه اروپا بودند، از سوی این اتحادیه تقریبا بیپاسخ ماند و سران آن تنها به اظهار «تاسف» و «ناامیدی» بسنده کردند.
در اینجا بود که بحث همیشگی وابستگی اتحادیه اروپا به آمریکا دوباره مطرح شد. در این مقاله سعی بر این داریم تا حدودی ابعاد این وابستگی را مشخص کرده و علل آن را بررسی کنیم:
بررسی ریشههای تاریخی وابستگی اروپا به آمریکا
نشریه پولیتیکو در مقالهای در خصوص وابستگی اروپا به آمریکا نوشته است: «نظم جهانی، به صورتی که ما امروز میشناسیم پس از جنگ جهانی دوم به وجود آمده و پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی گسترش یافته است. این نظم تحت برنامه ریزی توسط آمریکا رهبری میشود، تحت هژمونی دائمی نظامی آمریکا قرار میگیرد، و اروپا را تحت حمایت آمریکا قرار میدهد. هدف این استراتژی این است که هیچ قدرت کوچکی در اروپا شکل نگیرد و در واقع هدف نهایی وابستگی همه به آمریکا و متحدان او است».
جنگ جهانی دوم، اروپا را ویران کرد. بنابر آمار، این واقعه از نظر مصرف و از بین بردن منابع انسانی و مادی بزرگترین جنگ تاریخ شناخته میشود. ویرانی اروپا فرصتی برای آمریکا بود که دور از فضای جنگ زده اقتصاد خود را توسعه دهد و در مقایسه با اروپا قدرت بگیرد.
پس از جنگ جهانی دوم، زمانی که اروپا دچار فروپاشی اقتصادی بود، آمریکا تحت پوشش برنامه موسوم به «مارشال» به کمک اقتصاد اروپا رفت. اهدای ۱۳ میلیارد دلار از سوی آمریکا به اروپا، اقتصاد این قاره را احیا کرد. اگر این میزان را به پول امروز تبدیل کنیم، چیزی معادل ۱۱۳ میلیارد دلار خواهد بود.
با این حال، طرح مارشال در همان زمان اجرا هم مخالفان خود را داشت. به طور مثال، نشریه «ایوستیا» در سال ۱۹۴۹، کارتونی چاپ کرد که تخریب حاکمیت کشورهای اروپایی را به تصویر میکشد:
در این تصویر مرد سرمایهدار چاق در واقع «پل هافمن» آمریکایی، مدیر اداره همکاری اقتصادی است که با چماق دلار خود بر سر مرزهای تجارت و در واقع حاکمیت مستقل کشورهای اروپایی میکوبد.
افزون بر این، روزنامه فرانسوی «لومانیته» نیز در همان زمان در این خصوص نوشت: «بعد از به هم ریختن اقتصاد ملی کشورهای تحت یوغ آمریکا، اکنون رهبران آمریکا قصد دارند به طور قطعی اقتصاد این کشورها را تحت سلطه منافع خود قرار دهند».
توسعه نهادهای بینالمللی قدرت از سوی آمریکا
آمریکا به شکل گیری گروهها و معاهداتی کمک کرد که در نهایت به تشکیل اتحادیه اروپا انجامید؛ بنابراین «اتحادیه اروپا» موجودیت خود را تا حدی وامدار آمریکا است.
آمریکا در همین زمان شروع به توسعه دیگر نهادهای قدرت کرد. سازمان ملل متحد، صندوق بینالمللی پول و دیوان بینالمللی دادگستری. همین امر سبب شد نفوذ آمریکا بر کشورهای اروپایی رفته رفته افزایش یابد.
وابستگی نظامی اروپا به آمریکا
پس از جنگ، حتی از نظر نظامی هم اروپا تحت چتر حمایتی آمریکا قرار گرفت. چتری که امروزه ناتو نام دارد؛ و البته که تمام این سیاستها در راستای مقابله با اتحادیه جماهیر شوروی بود.
از زمان جنگ جهانی دوم، نیروهای آمریکایی در اوراسیا مستقر شدهاند تا اطمینان حاصل کنند که قاره نمیتواند تحت سلطه یک قدرت واحد باشد تا بتواند منابع خود را در انحصار خود درآورده و آنها را علیه آمریکا به کار بگیرد.
پیروی اروپا میتواند ناشی از نوعی ترس هم باشد. در سال ۲۰۲۰، آمریکا ۷۶۶.۵۸ میلیارد دلار بودجه صرف حوزه نظامی خود کرده است. این بودجه برای توسعه فنآوریهای نظامی جدید و هواپیماها و تسلیحات جدید صرف میشود. این در حالی است که در همان سال، کل اتحادیه اروپا ۱۹۸ میلیارد دلار بودجه صرف فعالیتهای دفاعی خود کرده است. اکثر کشورهای اروپایی از نظر نظامی ضعیف هستند. این ضعف تا جایی است که کشوری مثل ایسلند حتی ارتش هم ندارد.
نیک ویتنی از اعضای ارشد سیاست در شورای روابط خارجی اروپا و مدیر اجرایی پیشین آژانس دفاع اروپا در بروکسل در خصوص وابستگی اروپا به آمریکا مخصوصا در حوزه دفاعی گفته است: «به نظر میرسد رهبران اروپا از نشانگان توره رنج میبرند. هر زمان که بحث دفاع اروپاییها به میان میآید، آنها نمیتوانند برخی کلمات ممنوعه را بیان کنند: ارتش اروپایی».
گفتنی است نشانگان توره نوعی عارضه عصبی است که سبب بروز مجموعهای از علائم در افراد میشود. یکی از مهمترین علائم این نشانگان بروز برخی حرکات و صداهای ناخواسته در افراد است که اصطلاحا تیک عصبی نامیده میشود. همچنین برخی افراد مبتلا به این نشانگان از تلفظ درست برخی حروف و کلمات ناتوان هستند.
ژان کلود یونکر، رئیس سابق کمیسیون اروپا، در سال ۲۰۱۵ ضمن اذعان به ناتوانی نظامی اروپا گفته بود: «ما فاقد یک ارتش اروپایی هستیم که بتوانیم آن را به سرعت وارد عمل کنیم». وی همچنین اظهار داشته بود که به نظر میرسد در سیاست خارجی نیز چندان ما را جدی نمیگیرند.
مبادلات اقتصادی گسترده بین اروپا و آمریکا
اتحادیه اروپا و آمریکا بیشترین روابط تجاری و سرمایهگذاری دو جانبه را دارند. هرچند طبق آمار در سال ۲۰۲۱، بیشترین میزان واردات کالای اروپا از چین بوده است، اما به طور کلی آمریکا بزرگترین شریک تجاری و سرمایهگذاری اتحادیه اروپا باقی مانده است. روابط فرا آتلانتیکی اقتصاد جهانی را تعریف میکند. تجارت اروپا با آمریکا ۴۰ درصد از تجارت جهانی کالا و خدمات را تشکیل میدهد.
روابط تجاری و سرمایهگذاری اتحادیه اروپا و آمریکا علیرغم چالشهای اقتصادی مربوط به همهگیری کووید-۱۹ همچنان در سطح بالایی قرار دارد. در سال ۲۰۲۰، شرکتهای اتحادیه اروپا کالاهایی به ارزش ۳۵۳ میلیارد یورو به آمریکا صادر کردند که تقریبا دو میلیارد یورو بیشتر از سال ۲۰۱۸ بود. بیش از ۱۶۴ هزار شرکت اتحادیه اروپا نیز به آمریکا صادرات دارند.
آمریکا در اروپا سرمایه گذاریهای زیادی انجام داده است. کل سرمایهگذاری آمریکا در اروپا سه برابر بیشتر از کل آسیا و هشت برابر سرمایه گذاری اتحادیه اروپا در هند و چین است.
در این تصویر مبادلات تجاری اتحادیه اروپا و آمریکا دیده میشود. همانطور که از نمودار پیداست، میزان صادرات از اروپا نسبت به واردات بیشتر است. این بدین معناست که اروپا بخش زیادی از درآمد مالی خود را مدیون تجارت با آمریکا است. اتحادیه اروپا سالانه به طور میانگین ۲۵۰ میلیارد یورو از بودجه خود را از طریق فروش محصولات به آمریکا تامین میکند.
از سوی دیگر، آمریکا همواره به دنبال سرمایهگذاری در اروپا بوده است. تنها در سال ۲۰۲۰، ارزش سرمایهگذاری آمریکا در این قاره ۳.۶۶ هزار میلیارد دلار بوده است.
با مواردی که گفته شد، واکنشهای خنثی اتحادیه اروپا نسبت به اقدامات یکجانبه آمریکا دیگر چندان دور از انتظار نیست. در اینجا تنها میتوان به مثالی که نیک ویتنی، مدیر اجرایی پیشین آژانس دفاع اروپا در بورکسل میزند بسنده کرد: گاز گرفتن دستی که به شما غذا میدهد شاید چندان هوشمندانه نباشد.