آمریکا و تروئیکای اروپایی تلاش میکنند تاکتیک« مقصر سازی » را در مذاکرات وین پیادهسازی و اجرا کنند. در این معادله، غرب بهجای ارائه پیشنهادات سازنده در مذاکرات و مواجهه واقع بینانه با مطالبات حقوقی و منطقی جمهوری اسلامی ایران، درصدد مقصر جلوه دادن کشورمان در این آوردگاه میباشد. این در حالی است که برگزاری دور جدید مذاکرات وین نشان داد که تیم مذاکرهکننده هستهای کشورمان توانسته است مسئله مهم رفع تحریمها ی ضد ایرانی را به اولویت اصلی مذاکرات تبدیل کند که یک دستاورد بزرگ محسوب میشود.
تا قبل از ادوار جدید مذاکرات، طرف غربی اصرار داشت تا زمانی که ایران به تعهدات خود بازنگردد خبری از رفع تحریمها و حتی تعلیق آنها نیست! این همان ماهیت غیرحقوقی غرب در مذاکرات است که اتفاقا باید توسط تیم مذاکرهکننده هستهای کشورمان هدف قرار داده میشد.
نکته مهم دیگر اینکه غرب از یکسو مدعی «کمبود زمان» در مذاکرات بوده و از سوی دیگر، با پیشبرد تاکتیک «مقصر سازی» در مذاکرات به دنبال کسب امتیازات فرا حقوقی و فرا متنی از کشورمان است. باید تأکید کنیم که تاریخمصرف این بازی به پایان رسیده است. تأکید مداوم بر مذاکرهکنندگان کشور بر روی این مؤلفهها ، غرب را در میان دو گزینه« احیای واقعی برجام» یا «عدم توافق» سرگردان ساخته است.
شواهد و مستندات موجود نشان میدهد که غرب جهت توجیه شکست حقوقی خود در مذاکرات و ازآنجاییکه به دلیل نقض اولیه برجام ( خروج رسمی دولت آمریکا از توافق هستهای و بی تعهدی مطلق تروئیکای اروپایی در تأمین منافع ایران) کمترین ادعای مسموعی ندارد، به فرامتن مذاکرات روی آورده است. بدیهی است که جمهوری اسلامی ایران پشت میز مذاکره صرفا بر روی ابعاد حقوقی و فنی معادله تمرکز دارد و اسیر جنگ روانی آمریکا و شرکای اروپایی آن نمیشود. در این میان، ما با مفهومی به نام توافق خوب مواجه هستیم. توافقی که به لحاظ حقوقی محکم و قابل دفاع و مصداق یابی باشد و نتوان با بهکارگیری الفاظ دوگانه و تفاسیر غیرحقوقی آن را مخدوش کرد.
توافقی که قابلیت ابطالپذیری پایینی داشته باشد. فراتر از آن، توافقی خوب است که به لحاظ ماهوی، «تضمین محور» باشد نه « تعهد محور».خروج آمریکا از توافق هستهای و آنچه امروز منجر به ایجاد گره در مسیر حفظ برجام شده است، مرهون « تعهد محور»بودن توافق است .در مقابل، «تضمین» همان مؤلفهای است که آمریکا و متحدانش از آن شدیدا گریزان هستند. غرب فرصت زیادی برای «تصمیمگیری نهایی» ندارد. بدون شک فرصت آمریکا و تروئیکای اروپایی در راستای پذیرش حقوق مسلم و بایستههای احیای یک توافق که خود بانی انهدام نسبی آن بودهاند، بسیار محدودتر از آن چیزی است که دولت بایدن و دولتهای ماکرون، جانسون و اولاف شولتز تصور میکنند. بهتر است بازیگران غربی متوجه شوند که «جنگ روانی» آنها بر سر مذاکرات وین هرگز خللی در مطالبه گری منطقی و حقوقی کشورمان پشت میز مذاکره ایجاد نخواهد کرد.
حنیف غفاری