آنچه از مواضع آمریکاییها و غربیها و همچنین مقامات جمهوری اسلامی تاکنون آشکار شده این است که برای غربیها « مذاکرات هستهای به دلیل سیاسی» و برای ایران «نتایج بعد از مذاکرات وین به دلایل اقتصادی» مهم است. بر همین اساس آمریکاییها فریبکارانه اصرار دارند همچنان از عبارت «مذاکرات هستهای» استفاده کنند اما مقامات ایرانی این عبارت را «غلطانداز» میدانند و معتقدند در برجام هر بده و بستانی که لازم بوده، انجام و مذاکرات هستهای با امضاء برجام تمام شده است و در وین فقط بر «مذاکرات برای لغو تحریمها» تکیه خواهند کرد. بر این اساس آنچه اکنون قرار است ۸ آذر در وین رخ دهد تحمیل توافقات صورت گرفته با دولت روحانی در شش دور مذاکره قبلی نیست، بلکه همانطور که معاون وزیر خارجه ایران از عبارت «آغاز مذاکرات برای لغو تحریمها» استفاده کرده و نه از عبارت «ازسرگیری مذاکرات قبلی هستهای»، ایران به دنبال بازگشت آمریکا به برجام نیست، بلکه به دنبال مذاکرات در چارچوب جدید برای اجرای توافق قبلی (برجام) است! حال چرا برای ایران نتایج بعد از مذاکرات وین مهم است
و لغو تحریمها و تضمین بایدن را طلب میکند؟ به دلایل فراوان از جمله:
۱- علاوهبر فریبکاری ذاتی آمریکا با تمام دنیا از جمله ایران در طول سالهای متمادی گذشته، اکنون با توجه به تشدید تحریمها با بدعهدی دولت دموکرات اوباما و پاره کردن برجام توسط دولت جمهوریخواه ترامپ و خروج از آن، واقعیت این است که در آمریکا تا توافقنامهای در سنا به معاهده تبدیل نشود و به صدور فرمان اجرایی وابسته باشد، قابل اتکا نخواهد بود و رئیسجمهور آمریکا و یا جانشین بعدی او میتوانند از تعهدات خود سر باز بزنند. ترامپ با اینکه به اقدامات غیرمنتظره مشهور بود، در زمان خروج از توافقنامهها، خارج از چارچوب اختیارات خود عمل نکرد. لذا بایدن اختیار ندارد و نمیتواند تعهدی درباره سیاست رئیسجمهور آینده آمریکا بدهد.
۲- نکته مهم که اکنون ذهن خود مقامات آمریکایی را نیز مشغول کرده، فراتر از نقض یک توافقنامه بینالمللی است و آمریکاییها نگران نقض قانون اساسی هستند! نگراناند که اگر ترامپ در انتخابات آینده نامزد و پیروز شود، با توجه به حمله طرفداران او به ساختمان کنگره، آمریکا با بحران نقض قانون اساسی روبهرو خواهد شد، چه برسد به نقض مجدد برجام و معاهدات با دیگر کشورها! این موضوع محدود به نگرانیهای ایران هم نیست تا جایی که حتی بر اجلاس رم نیز سایهانداخته بود و بیست اقتصاد بزرگ جهان با یک سؤال درباره پارادوکس بزرگ آمریکا روبهرو شدند که «چه کسی برای سران جهان تضمین میکند که اقدامات ترامپ توسط جانشین بایدن تکرار نخواهد شد»! الجزیره تأکید میکند «کسانی که در اجلاس رم برای این سؤال پاسخ مناسبی در سخنان بایدن پیدا نکردند، تأکید دارند برای اینکه هر توافقنامهای در آمریکا به یک معاهده غیر قابل ابطال تبدیل شود، باید در سنا تصویب شود و چنین احتمالی هم بهویژه با توجه به اختلافات شدید سیاسی داخل آمریکا بسیار بعید است»!
۳- بایدن حتی حاضر نیست تحریمها را در دوره خود لغو کند چه برسد که بخواهد تعهد بدهد بعد از او تحریمها برنخواهد گشت! بر همین اساس وزیر خارجه ایران که دست بایدن را خوانده که میخواهد تحریمهای ترامپ را ادامه دهد، گفته «اصلاً نیازی به این همه مذاکرات نیست، اگر جدیت و صداقت لازم در برگشت به برجام را دارید، کافی است همین فردا یک فرمان اجرایی صادر و تحریمها را لغو کنید!».
۴- رهبران حزب جمهوریخواه صراحتاً میگویند «هرگونه توافقی که دولت بایدن با ایران امضا کند در همان ابتدا، زمانی که جمهوریخواهان دوباره کنترل کنگره را به دست بگیرند باید آن توافق را مرده دانست»! علاوهبر تهدید جمهوریخواهان، خود دموکراتها و مقامهای دولت بایدن نیز اذعان میکنند که «ممکن است دولت بعدی آمریکا دوباره از برجام خارج شود»! و به همین دلیل حاضر نیستند برای ماندگاری توافق هستهای به ایران تضمین دهند! از سوی دیگر با توجه به زنگ خطر پیروزی اخیر نامزد جمهوریخواهان در انتخابات ایالت ویرجینیا برای دموکراتها و همچنین کشمکش بین دو جریان ترقیخواه و میانهرو در حزب دموکرات، شکست احتمالی این حزب در انتخابات میاندورهای سال ۲۰۲۲ قابل پیشبینی است و در این صورت بایدن دیگر نخواهد توانست هیچ موفقیتی در انتخابات دوره بعد به دست آورد.
۵- این وضعیت در حالی است که طرفهای اروپایی نیز از اجرای تعهدات یازدهگانه خود سر باز زدهاند و در عمل اعتراف میکنند از بیم تحریمهای آمریکا قادر نیستند که به این تعهدات عمل نمایند.
۶- خطر مهمتری که وجود دارد استفاده آمریکا از مکانیسم ماشه با ادعای نقض برجام از سوی ایران، با برگشت به برجام، حتی در صورت لغو بخشی از تحریمها است!
۷- یکی دیگر از دلایلی که نباید مذاکرات جدید از «بنبستها و قهوهخانه وین» شروع شود این است که شش دور مذاکرات قبلی بر مبنای «برجام خوانده نشده» و «تعلیق تحریمها با وجود مکانیسم ماشه» صورت گرفته بود (همان گونه که محمدجواد ظریف قبلاً وجود این عبارت را تکذیب میکرد اما اخیراً با اذعان به آن، از وجود آن در برجام اظهار بیاطلاعی کرد!)، اما اکنون قرار است مذاکرات بر مبنای «برجام خوانده شده» و «لغو تحریمها با تضمین عدم بازگشت آنها» صورت گیرد.
۸- برای اطلاع و اطمینان برخی از داخلیهایی که برجام با دستاورد هیچ و خسارت محض را به ارث گذاشتهاند و اکنون کاسه داغتر از آش شدهاند که اگر برجام احیا نشود، چه خواهد شد؟! باید گفت یکی از دلایل اصلی عدم آغاز مذاکرات وین از نقطه پایان دور ششم نیز این است که مرحومهاشمی اطمینان داده بود که «جان کری به ظریف قول داد کارها را درست کند»، اما ظریف بعد از آن در اعترافِ «نوشدارو بعد از مرگ سهراب» گفت «اشتباه کردم به حرف کری اعتماد کردم»! حال چگونه انتظار دارند دولت سیزدهم باز به همان دولت دموکراتی که جان کری و بایدن عضوش بوده و هستند، اعتماد کند؟! این جماعت چنان از خدشهدار شدن عزت ملت ایران در صورت احیا نشدن برجام سخن میگویند گویی که برجام در دولت آنها با بیاعتباری پاسپورت ایرانی، صفهای مرغ و گوشت با کد ملی، تبدیل شدن یارانهها به بستههای حمایتی و معیشتی، افزایش ۳۰۰ درصدی قیمت مایحتاج روزمره، افزایش ۱۷۰ درصدی قیمت مسکن و رؤیایی شدن خانهدار شدن، تورم ۵۸ درصدی و... و ثبت بالاترین شاخص فلاکت در طول تاریخ ایران، عزت مردم را حفظ کرده بود؟!
۹- حال که به گفته عضو اندیشکده خاورمیانه در واشنگتن و همچنین جوزف سرینسیونی مشاور بلینکن، «بایدن بدون تصویب کنگره اختیاری برای لغو همه تحریمها و دادن چنین تعهدی ندارد و این غیرممکن است»، پس بایدن و تیم او فریبکارانه ادعای داشتن حسن نیت نکنند چراکه هرگونه مذاکرهای بدون لغو تحریمها و دادن تضمین آمریکا نیز «غیرممکن» است و دولت جدید ایران هم از سوی ملت ایران اختیاری برای مذاکره بدون لغو تحریمها و دادن تضمین بایدن ندارد و در صورت طولانی شدن مذاکرات تنها راه برای دولت ایران «واکنش سریع دیپلماتیک» خواهد بود.
۱۰- محافل رسانهای غربی صرفاً با برجسته کردن شعار بایدن مبنی بر بازگشت به دیپلماسی و برجام سعی میکنند تهران را مسئول بنبست برجام معرفی کنند در حالی که بدون اجرای مفاد برجام و شروط تهران، بدون تردید محدودیت در برنامه هستهای ایران و تعهدات برجامی ایران «جنبه عینی» و لغو تحریمها و تعهدات برجامی آمریکا همچنان «جنبه فرضی و کاغذی» خواهند داشت!
۱۱- همه این موارد مشتی نمونه خروار است که نشان از نمایشی بودن گزینه دیپلماسی آمریکاییها به دلیل ناتوانی از گزینه نظامی آنها دارد! و موجب شده تا تهران به نیت واقعی غربیها نگاه تردیدآمیزی داشته باشد. تحریمهای پهپادی و تمدید حالت فوقالعاده از سوی بایدن برای ادامه تحریمها نیز بهخوبی نشان داد که بایدن ارادهای برای لغو تحریمها و عمل به تعهدات خود در برجام ندارد چراکه طرف غربی احساس میکند با گرفتن امتیازات مهمی ذیل توافقنامه برجام دغدغههای آنها درباره برنامههای هستهای رفع شده و اکنون میخواهند از طریق برگشت آمریکا به برجام اولاً از دور زدن و خنثیسازی تحریمها جلوگیری کنند و ثانیاً وارد موضوعات دیگر از جمله مسائل منطقهای شوند!
۱۲- اینکه از هماکنون توجه و تمرکز دولت سیزدهم پیش از اینکه بر لغو تحریمها باشد، بر خنثیسازی تحریمهاست! نشان میدهد دولت بهدرستی سیاستهای فریبکارانه آمریکا را تشخیص داده و دست بایدن را خوانده است. لذا با توجه به سیاست جدید جمهوری اسلامی مبنی بر گسترش روابط و مناسبات با کشورهای منطقه و همسایه و دوست، شکست سناریوی آمریکاییها در وین از هماکنون قابل پیشبینی است؛ اما آن گونه که رهبری قبلاً به دولت روحانی تذکر داده بودند که «بنا را بر این بگذارید که آمریکا تحریمها را حالا، حالاها لغو نمیکند»، تنها تضمین معتبر بایدن ارائه لایحه برجام به کنگره و تصویب آن در سنا است و ملت ایران نباید بیش از این معطل لغو تحریمها بمانند و مجدداً اسیر فضاسازیهای یک جریان معلومالحال و درعین حال مجهولالهویه شوند!
۱۳- در حاشیه اجلاس رُم مکرون در پاسخ به اظهارات و لبخند بایدن درخصوص خیانت کاخ سفید در فروش زیردریاییها به اسپانیا، یک جمله زیرکانهای به او گفت که بهتر است هم خود غربیها همان را مبنای مذاکرات با ایران و هم غربپرستان داخلی آن را مبنای مواضع و تحلیلهایشان قرار دهند و آن اینکه «اظهارات خوب است، اما شواهد و نتایج بهترند»!
دکتر محمدحسین محترم