کالین پاول وزیر امور خارجه اسبق آمریکا براثر « عوارض کرونا » درگذشت. پاول در سال ۲۰۰۰ میلادی و پس از پیروزی جرج واکر بوش در انتخابات ریاست جمهوری، بهعنوان اولین وزیر خارجه غیر سفیدپوست آمریکا منصوب شد. پاول، قبل از آن یک افسر بلندپایه ارتش بود که در جنگ ویتنام نیز حضور داشت. تجربه این جنگ بعداً به او در تدوین استراتژیهای نظامی و سیاسیاش کمک کرد.درنتیجه، او مشاور نظامی مورد اعتماد تعدادی از سیاستمداران برجسته آمریکا شد و علیرغم اطمینان نسبت بهدروغ بودن ادعای وجود سلاحهای کشتارجمعی در عراق ، در جهت جلب افکار بینالمللی به حمایت از این جنگ خانمانسوز پرداخت. پاول پسازاینکه از مسند قدرت استعفا داد، اذعان کرد که از ابتدا در خصوص عواقب و آثار و حتی ماهیت جنگ عراق تردید داشته است!
به عبارت بهتر، پاول اذعان کرده است که در خصوص جنگ عراق و زمینهچینی برای آغاز آن، دسیسه کرده و به جهانیان دروغ گفته است.بیدلیل نیست که اکثر رسانههای دنیا فوت پاول را خبری ناگوار نمیدانند! آنها از پاول بهعنوان فردی یاد میکنند که با دفاع دروغین از ادعای وجود تسلیحات کشتارجمعی در عراق، به راهاندازی این جنگ کمک کرد. اما سؤال اصلی اینجاست که آیا آثار و تبعات چنین دروغ بزرگی به همین حد ( ابراز تأسف از دروغگویی یک سیاستمدار) باید خلاصه شود؟!
باید به خاطر داشت که راهاندازی جنگ عراق توسط دولت وقت بوش و استمرار اشغال این کشور توسط دولتهای اوباما، ترامپ و بایدن منجر به کشته شدن و آوارگی میلیونها عراقی شده است. ظهور داعش در عراق با حمایت دستگاههای امنیتی آمریکا ، رژیم صهیونیستی و رژیم سعودی نیز در همین راستا ( ایجاد بسترهای امنیتی-نظامی ناامن در عراق) صورت گرفت. بسی جای تعجب دارد که بسیاری از رسانههای غربی در عین اینکه پاول را بابت حمایت دروغین از اشغال عراق یک دروغگو خطاب میکنند، هرگز انتقادات خود از این «قاتل بزرگ» را فراتر از این حد تعریف نمیکنند!
باید در نظر داشت که جمهوریخواهان آمریکا و حتی ۲۹ سناتور دموکرات ازجمله هیلاری کلینتون و جوبایدن که در سال ۲۰۰۳ رأی به حمایت از جنگ عراق دادند، قاتلان ملت عراق محسوب میشوند. آنها مجرم هستند و «ابراز تأسف» از اقدام این قاتلین، نمیتواند مجازاتی متناسب با جرم آنها تلقی گردد! از کالین پاول گرفته تا هیلاری کلینتون، جان کری، رکس تیلرسون ، پمپئو و آنتونی بلینکن و دیگر مقامات ارشد حوزه سیاست خارجی آمریکا در طول دو دهه اخیر، وظیفه «دروغپردازی» در قبال اشغال عراق را بر عهده داشتهاند. آنها در سازمانهای بینالمللی ازجمله شورای امنیت سازمان ملل متحد، بارها مانع از صدور قطعنامه یا حتی محکومیت ظاهری جنایات خود در عراق و دیگر کشورهای دنیا شدهاند. بنابراین، در کنار خصلت دروغگو بودن کالین پاول و امثال او، نباید از خصلت «مجرم بودن» آنها گذاشت.بسی جای تأثر است که هزینه این دروغگویی بزرگ و دیگر دروغگوییهایی که منجر به مرگ مظلومانه انسانهای بیگناه میشود، چگونه در میان تلاش رسانههای غربی در «تقلیل جرم قاتلین بینالمللی» محو میشود…
حنیف غفاری