۱۸ مارس ۲۰۱۱ در شهر درعا در جنوب غربی سوریه ، نیروهای امنیتی گروهی از جوانان را به اتهام نوشتن شعار «الشعب یرید اسقاط النظام» ضد حکومت با اسپری روی دیوار مدرسه دستگیر کردند. این کار اعتراضاتی را در سطح شهر در پی داشت؛ معترضان به خیابانها آمدند و در واکنش نیروهای امنیتی نیز به روی معترضان آتش گشودند و ۴ تن از آنها را کشتند. گفته میشود این نخستین اعتراض ضد حکومت بود و ۴ قربانی آن نیز نخستین قربانیان قیامی بودند که به جنگ داخلی و ویرانگر تبدیل شد اما ۲۸ مارس ۲۰۱۱ اعتراضات در درعا و سرکوبهای نیروهای امنیتی برای چند روز ادامه یافت. دستکم ۶۰ نفر از معترضان زندانی شدند و اعتراضات به دیگر شهرهای سوریه نیز گسترش یافت. بتدریج برخی مخالفان به سمت مبارزه مسلحانه رفتند. مارس ۲۰۱۱ معترضان مقر حزب بعث و «ساختمانهای دیگر» را آتش زدند. متعاقب آن، درگیریها جان ۷ افسر پلیس و ۱۵ معترض را گرفت. 10 روز بعد، بشار اسد ، رئیسجمهوری سوریه، «توطئهکنندگان خارجی» را مسؤول این تظاهرات دانست. تا ۷ آوریل ۲۰۱۱، معترضان عمدتا خواستار اصلاحات دموکراتیک، آزادی زندانیان سیاسی، افزایش آزادی، لغو قانون اضطراری و پایان دادن به فساد بودند. پس از ۸ آوریل ۲۰۱۱، شعارهای تظاهرات به آرامی به سوی فراخوانی برای سرنگونی دولت اسد تغییر کرد. 4 ژوئن ۲۰۱۱ نیروهای دولتی سوریه در شهر جسرالشغور در استان ادلب عملیاتی را علیه مخالفان با نام «مبارزه با تروریستها» آغاز کردند که در جریان آن شماری از معترضان و مخالفان کشته شدند. 2روز بعد تلویزیون دولتی سوریه اعلام کرد مخالفان مسلح در شهر جسرالشغور به نیروهای دولتی حمله کرده و ۲۰ پلیس را کشتهاند. بنا بر گزارشهای دولتی تا ساعات پایانی این روز به بسیاری از ایستگاههای پلیس حمله و در مجموع ۱۲۰ پلیس کشته شدند. 29 ژوئیه ۲۰۱۱ گروهی از مخالفان مسلح بشار اسد ارتش آزاد سوریه (FSA) را تشکیل دادند. این گروه قبل از آنکه سلفیها و جهادیها وارد بازی شوند، اصلیترین گروه مسلح مخالف بشار اسد محسوب میشد. اعضای ارتش آزاد سوریه را در ابتدا عمدتا مقامات نظامی جداشده از ارتش بشار اسد و همچنین افرادی با دیدگاههای ملیگرایانه و دموکراتیک تشکیل میدادند. 19 آگوست ۲۰۱۱ باراک اوباما، رئیسجمهور وقت ایالات متحده آمریکا در واکنش به سرکوبهای گسترده در سوریه از بشار اسد خواست استعفا کند. او همچنین دستور داد تمام داراییهای دولت سوریه در آمریکا مسدود شود.
با اوجگیری بحران سوری ه ۲ گروه از گروههای سلفی و تکفیری از عراق به سوریه مهاجرت کردند. گروه اول وابستگان به القاعده بودند که هویت عراقی و سوری داشتند. گروه دوم دولت به اصطلاح اسلامی عراق و شام بود که به اختصار داعش نامیده میشد. داعش نیز بیشتر اعضای ارشد و فرماندهانش بعثیعراقی، سوری و دارای تابعیت سایر کشورها بودند. حدود 30 درصد نیروی جبهه النصره که وابسته به القاعده بود از سایر کشورها آمده بودند. البته گروههای اسلامگرای سوری نیز که دارای اندیشه سلفی بودند و به اخوانالمسلمین نزدیک بودند، گروههایی مثل احرارالشام را تشکیل دادند. پس از ناآرامیهای ٢٠١١ در سوریه، جنگ داخلی در این کشور گسترش یافت و در پی ناکامی گروه موسوم به ارتش آزاد سوریه، مناطق روستایی به منبع جذب نیرو برای گروههای سلفی و به اصطلاح جهادی رقیب تبدیل شد. ارتش آزاد سوریه ابتدا مورد حمایت غرب و کشورهای عربی قرار داشت اما اختلاف بین آنها باعث شد این گروه نتواند به نیرویی منسجم تبدیل شود. از سوی دیگر رقابتهای منطقهای بویژه میان قطر و عربستان نیز باعث ناکامی اتحاد اپوزیسیون سیاسی به عنوان سازمانی واحد برای ارائه گزینهای جایگزین بشار اسد شد. ارتش آزاد سوریه که با پول کشورهای حاشیه خلیجفارس لبریز شده بود به فساد کشیده شد. با عدم اتحاد و فساد موجود در ارتش آزاد سوریه، آرایش گروههای تکفیری شروع شد و ارتش آزاد سوریه را در سال ٢٠١٢ تحتالشعاع خود قرار داد و در کانون مبارزات علیه نیروهای بشار اسد قرار گرفت. در سالهای ٢٠١٥-٢٠١٣، گروههای تکفیری تروریستی اصلی شامل جبهه النصره وابسته به القاعده، الاحرارالشام و جیشالاسلام، نواحی روستایی و حومه شهر را تسخیر کردند که عمدتا غرب آزادراه شمال- جنوب در شهرستانهای حما، حمص و درعا در منطقه غوطه در حومه دمشق و شهرهای شمالی حلب و ادلب نزدیک ترکیه را شامل میشد. هر چند این ۳ گروه با یکدیگر دشمنی داشتند اما در دشمنی با داعش مشترک بودند و اعلام خلافت در عراق و شام را بدعت میخواندند.
روحالله اژدری