از ابتدا هم پیش بینی اینکه مخالفان و دشمنان اصلی و جدی برجام دنبال فرصت هایی برای دفن کردن این توافق بین المللی بوده اند، کار چندان دشواری نبوده است؛ دشمنان برجام رژیم صهیونیستی و برخی کشورهای منطقه را شامل می شود که طی دوران ۴ ساله دونالد ترامپ تمام تلاش خود را کردند و اگر چه با فشار حداکثری دولت وقت آمریکا، ملت ایران را تحت شدیدترین فشارها قرار دادند، اما به هدف خود نرسیدند.
حالا و در روزهایی که همه حواس ها در ایران و منطقه به ابراهیم رئیسی و ورود او به پاستور متمرکز شده است، رسانه ها در روزهای اخیر خبر از حمله به یک کشتی تحت اجاره یک سرمایه دار یهودی اسرائیلی را در آبهای عمان منتشر کردند.
این اقدام با واکنش غیر منطقی و هیجانی بسیاری از دولت های غربی روبه رو شد و بنت نخست وزیر اسرائیل هم بر روی این موج سوار شد تا اجماع مورد نظر رژیم صهیونیستی علیه ایران را شکل دهد. جالب اینکه اوج حملات لفظی و موضع گیری های تند علیه ایران به روز سه شنبه یعنی روز تنفیذ حکم رئیس جمهوری جدید ایران کشیده شد.
با اینحال این پایان ماجرا نبود؛ بطوری که شامگاه همین روز خبرگزاری های غربی از ایجاد اخلال در سیستم ناوبری چند کشتی و سپس ربوده شدن یک کشتی دیگر اسرائیلی خبر دادند تا به این ترتیب، با مجموعه ای از اتفاقات مشکوک، یک جریان ضد ایرانی شکل بگیرد؛ اگر چه تنها ساعاتی بعد واحد عملیاتی تجارت دریایی انگلیس اعلام کرد افرادی که وارد کشتی شده بودند، کشتی را ترک کرده اند و ماجرا خاتمه یافته است و کسی هم درخصوص این همه جنجال و اتهام زنی توضیح نداد!
اکنون یک سوال اساسی و اصلی در ارتباط با تنش های دریایی اخیر وجود دارد که پشت این تنش ها کیست و کدام طرف، فرصت را برای اجرای پروژه تحرکات اخیر دریایی مناسب دیده است؟!
برای این منظور به چند نکته باید توجه کرد؛
اول اینکه آغاز کننده تنش های منطقه از سال ۲۰۱۷ زمانی که نیروهای مقاومت در عراق و سوریه با تمام توان درگیر جنگ علیه تروریست های تکفیری بودند، رژیم صهیونیستی بوده است.
حمله به مواضع و خطوط تماس گروه های مقاومت، نه تنها اجازه نداد کار پاکسازی تروریست ها بطور کامل انجام شود، بلکه فرصت زیادی به آنها داد تا بتوانند بعد از ضربات سنگینی که به شکست بزرگ داعش و گروههای همفکر در سال ۲۰۱۸ انجامید، خود را بازسازی و سازماندهی مجدد کنند.
دوم اینکه، این تنش های دریایی درست در آستانه سفر بنت به آمریکا رخ می دهد که خود مقام های صهیونیستی اعتراف کرده اند هدف و محور اصلی آن، ایجاد اجماع علیه ایران است.
سوم؛ می توان از دیگر اهداف این سروصداها و تنش ها را تاثیرگذاری بر تحولات سیاسی در ایران و بویژه جریان انتقال قدرت دانست، کما اینکه تیتر و عناوین رسانه های ایران در این چند روز بیشترین تمرکز را بر مسائل داخلی داشته و کمتر به جنجال کشتی ها و تنش های دریایی ورود کرده اند.
نکته چهارم اینکه صهیونیست ها برای نابودی برجام همانطور که نتانیاهو نیز قبلا تاکید کرده بود، از هیچ تلاشی فروگذار نکرده و نخواهند کرد.
اکنون تمام دلایل و مستندات می گوید پشت تمامی حوادث روزهای اخیر سرویس های امنیتی رژیم صهیونیستی قرار دارند و به قاعده این رژیم که اتفاقا برای کنترل اوضاع در داخل نیز نیاز به چنین فضاسازی پرتنشی در منطقه دارد، اسراییل متهم اصلی است، اما نکته عجیب ماجرا آنجاست که دولت های غربی بویژه آمریکا و انگلستان در این اتهام زنی های بی دلیل و مدرک علیه جمهوری اسلامی ایران شتاب کرده اند.
دست کم این انتظار وجود داشته است که این دولت ها که به ظاهر از تنش زدایی سخن می گویند، باید منتظر می ماندند تا نتایج اولیه تحقیقات کارشناسی روشن شود.
این رویه که قبلا در ارتباط با سوریه و برخی کشورهای دیگر هم انجام شده است، نشان می دهد که غربی ها نیز بخوبی می دانند که اتهامات وارده علیه ایران دروغی بیش نیست.