۱- طرح صیانت از حقوق کاربران فضای مجازی که ۱۳ماه قبل کلید خورده بود و اکنون مراحل قانونی خود را در مجلس شورای اسلامی طی میکند به یکی از جنجالیترین مسائل این روزها تبدیل شده است و اظهارنظرهای موافق و مخالف فراوانی را به دنبال داشته و دارد.
۲- این اظهارنظرهای متفاوت را با اندکی تسامح میتوان در سه طیف جای داده و تعریف کرد. بخوانید!
اول: رسانههای وابسته به دشمنان تابلودار نظام و ضدانقلابیونی که هویت آنها، بیرون از دایره کاسهلیسهای دشمن قابل تعریف نیست. این طیف از مخالفان سرسخت طرح یاد شده هستند و به بهانه مخالفت با این طرح، عقدههای فروخورده خود از اسلام و انقلاب را نشخوار میکنند.
دوم: این طیف که از برخی مدعیان اصلاحات، کارگزارانیها و طرفداران دولت کنونی تشکیل شده است نیز به سختی با طرح مورد اشاره مخالفت میورزند. در اظهارنظر شماری از این افراد- و نه همه آنها- به وضوح میتوان دید که برای آنها فرار از پاسخگویی در مقابل فاجعهای که طی ۸ سال گذشته بر سر ملت آوار کردهاند، از موافقت یا مخالفت با این طرح اهمیت بیشتری دارد و بحث و جدال درباره این طرح را فرصتی برای فرار از پاسخگویی تلقی میکنند.
به عنوان مثال، یکی از مدیران مطرح دولت کنونی در مصاحبهای گفته است: « اتکا بر فناوریهایی نظیر آی تی و آی سی تی موجب افزایش شفافیت است و امکانپذیر نیست که در دنیای امروز مطلبی را از مردم مخفی و یا بر آنها تحمیل کرد. امروز نمیتوان به مردم دروغ گفت. کشور در مرحلهای قرار دارد که نمیتوان به مردم چیزی گفت ولی کار دیگری انجام داد.»! این سخن نکته بجایی است ولی نمیتوان پذیرفت که آنچه ابراز داشتهاند دقیقاً همان است که باور دارند!
کافی است به کارنامه ۸ ساله این آقایان نیمنگاهی بیندازید و تعداد سخنان خلاف واقعی را که به مردم تحویل دادهاند شماره کنید و سپس درباره اظهارات آنها و انگیزهای که در پیآنند به قضاوت بنشینید. در این صورت آیا نباید به ایشان گوشزد کرد؛ ابتدا در مقابل مشکلات ۸ سالهای که به مردم این مرز و بوم تحمیل کردهاید و پنهانکاریهای فراوانی که داشتهاید، توضیح بدهید و چنانچه فرصتی برایتان باقی ماند به طرح یاد شده بپردازید!
گفتنی است، اصلیترین علت مخالفت طیف اول و برخی از دنبالههای داخلی آنها با طرح صیانت را میتوان و باید در بهرهگیری آنان از رها بودن فضای مجازی، برای تحریف واقعیات دانست. به گفته دقیق حضرت آقا؛ « اگر جریان تحریف شکست بخورد، جریان تحریم هم شکست خواهد خورد» دشمن با بهرهگیری از این فضا که مدیریت آن را در دست دارد، واقعیتها را در افکار عمومی وارونه جلوه میدهد. و از آنجا که رفتار عمومی برخاسته از افکار عمومی است، تلاش میکند تا از این رهگذر مدیریت افکار عمومی را نیز در دست بگیرد. از این روی بدیهی است که به مدیریت فضای مجازی با عنوان یک اهرم قدرتمند برای مدیریت افکار عمومی و نهایتاً مدیریت رفتار عمومی نگاه کند و از دستدادن این اهرم را برای خود فاجعه بداند. شرح بیشتر این ماجرا بیرون از محدوده یادداشت پیشروی است و به وقت دیگری میگذاریم و میگذریم.
سوم: در این طیف مجموعهای از نیروهای انقلاب و تودههای مردم حضور دارند که در همه فراز و نشیبها پا به پای انقلاب حرکت کردهاند و نه فقط در فرازها به راهی که برگزیدهاند، بالیدهاند بلکه در روزهای بد حادثه نیز هرگز صحنه را ترک نکرده و پای از میدان پس نکشیدهاند. طرح «صیانت از حقوق کاربران فضای مجازی» در این طیف نیز با موافقتها و مخالفتهایی روبهروست.
۳- و اما، روی سخن در این وجیزه با هیچیک از دو طیف اول و دوم نیست. بلکه سخنی کوتاه با طیف سوم در میان است و آن، اینکه به قول امیرالمؤمنین علیهالسلام « إِذَا ازْدَحَمَ الْجَوَابُ خَفِیَ الصَّوَاب ... هنگامی که پاسخها زیاد (شلوغ) شود، جواب صحیح، پوشیده و پنهان میماند». در این طیف، موافقان طرح «صیانت از حقوق کاربران فضای مجازی» بر ضرورت مدیریت این فضا تاکید دارند و به نمونههای غیرقابل تردید فراوانی از خسارتهای جدی که یله و رها بودن این فضا درپی داشته و دارد استناد میکنند و مخالفان - باز هم در همین طیف- سخن از اشکالاتی به میان میآورند که به نظر آنان میتواند به کسب و کار مردم، مخصوصاً در شرایط کرونایی آسیب برساند و جریان تبادل اطلاعات را با دشواری روبهرو کند. برخی از ایرادها ناشی از اطلاعات غلطی است که درباره این طرح - مخصوصاً از سوی دو طیف مورد اشاره - مطرح شده است و برخی نیز به کوتاهی ارائهکنندگان طرح در توضیح و تشریح ابعاد آن باز میگردد. مخالفان از فیلتر شدن اینترنت و برخی پلتفرمها ابراز نگرانی میکنند و موافقان طرح یاد شده، فیلترینگ اینترنت و مسدود کردن برخی دیگر از پلتفرمهای مورد استفاده مردم را به شدت نفی میکنند و ...
۴- در دلسوزی موافقان و مخالفان این طیف با طرح «صیانت از حقوق کاربران فضای مجازی» تردیدی نیست از این روی بحث و تبادلنظر مستقیم تنها راه پایان دادن به جدال و رسیدن به نتیجه مطلوب خواهد بود. کوتاه سخن اینکه به یقین هیچیک از دو سوی ماجرا، با مدیریت بیگانگان بر فضای مجازی کشورمان موافق نیستند و تلاش پیگیر و به کارگیری همه توان داخلی را برای رسیدن به نقطهای که در آن مدیریت این فضا در اختیار خودمان باشد، نفی نمیکنند. بحثها و مشاجرهها بر سر چگونگی رسیدن به این نقطه مطلوب است و نه، نفی آن. از این روی مخالفان میتوانند و باید بجای نفی طرح یاد شده، ایرادهایی را که بر آن وارد میدانند مطرح کنند و موافقان نیز با سعهصدر نظرات مطرح شده را پذیرا بوده و از این نظرات، در صورت علمی و منطقی بودن آن استقبال کنند و در غیراینصورت نظر خود را درباره رد نظرات ارائه شده مطرح کنند. در این حالت اولاً به نتیجه مطلوب نزدیک میشوند و ثانیاً؛ باب سوءاستفاده بدخواهان از مشاجره دوستان نیز بسته خواهد شد.
۵- و بالاخره آنچه در این میان بسیار خطرناک است، رویکرد به گزینه «ما نمیتوانیم» است! به گفته حکیمانه حضرت امیر علیهالسلام که به قاعده «میسور» شهرت دارد؛ «مَا لَا یُدْرَکُ کُلُّهُ لَا یُتْرَکُ کله» کارى را که نمیتوان به شکل کامل انجام داد، نباید از انجام آنچه امکانپذیر و میسور است شانه خالی کرد. به بیان دیگر، در فرهنگ اسلام و انقلاب، قانون «همه یا هیچ» جایی ندارد. اگر قرار بود به این توصیه حکیمانه حضرت امیر(ع) عمل نکنیم، پیروزی انقلاب اسلامی و بسیاری از دستاوردهای دیگری که به دست آوردهایم را از دست داده بودیم. آیا غیر از این است؟!... و این رشته سر دراز دارد.
حسین شریعتمداری