اخیرا آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان در سفر به واشنگتن و دیدار با بایدن در کاخ سفید، مدعی شد بازیگران غربی خواستار توافق با ایران هستند اما اکنون توپ در زمین تهران است! این ادعا، بارها از سوی مقامات آمریکایی و اروپایی مطرحشده و ازاینرو، طرح مجدد آن از سوی صدراعظم سرزمین ژرمنها تازگی ندارد. اما سؤال اصلی اینجاست که واشنگتن و تروئیکای اروپایی دقیقا در این برهه زمانی ( درحالیکه دور هفتم مذاکرات برجام هنوز آغاز نشده است )، چه هدفی را در تقابل با کشورمان در سر دارند؟ آیا آنها واقعا درصدد احیای برجام و احقاق حقوق حقه ملت ایران میباشند یا بالعکس، درصدد افزایش ستاندههای خود در مقابل کاهش ستاندههای ایران هستند؟
آنچه در جریان کنفرانس مشترک بایدن و مرکل گذشت، بهوضوح نشان داد که واشنگتن و تروئیکای اروپایی همچنان بر همان مشی نادرست، غیرحقوقی و البته وقیحانه خود در مذاکرات موسوم به «احیای برجام» پافشاری میکنند.آنها کماکان از عباراتی مانند «توپ در زمین ایران است» یا « زمان تصمیمگیری محدود است»، در راستای رسیدن به اهداف از پیش تعیینشده خود در مذاکرات وین استفاده میکنند.
بااینحال، جمهوری اسلامی ایران صراحتا عنوان کرده است که زیر بار فشارها و مطالبات بدون پشتوانه و پوچ سران غربی نخواهد رفت.
آمریکا و اتحادیه اروپا باید میان دو گزینه احیای واقعی برجام و عدم بازگشت به برجام ، یک گزینه را انتخاب کنند. بایدن و مرکل باید این حقیقت را بدانند که گزینه سومی در این معادله وجود ندارد! غرب نهایت تلاش خود را به کار گرفته است تا جمهوری اسلامی ایران را از دو مطالبه اصلی ، حقوقی و منطقی خود منصرف کند : یکی رفع تمامی تحریمهای هستهای ایران و دیگری راستی آزمایی غرب توسط ایران بر اساس ارائه تضمینهای واقعی آمریکا-اروپا . جبهه غرب بهخوبی میداند که در صورتبندی حقوقی پرونده نقض برجام ، حتی ذرهای قدرت مانور ندارد. ازاینرو سعی دارد یک معادله ساده و تک مجهولی با محوریت غرب را تبدیل به یک معادله پیچیده و دومجهولی با محوریت ایران و غرب تبدیل کند! بدیهی است که تنها راه مواجهه با این رویکرد و بازی وقیحانه، فاصلهگیری از رویکرد تعهد محور و استناد به رویکرد تضمین محور در برابر آمریکا و تروئیکای اروپایی میباشد. دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی ما باید این حقیقت را بپذیرد که در پروسهای که از سوی غرب احیای برجام نامگذاری شده است، نباید کمترین تفکیک و تمایزی میان واشنگتن و شرکای اروپایی آن قائل شد زیرا این خطای محاسباتی، به پاشنه آشیل مجدد ما در برجام تبدیل میشود. خطوط قرمز ما نیز در این معادله مشخص است : لزوم رفع همه تحریمهای مغایر با برجام ، ارائه تضمین در خصوص آینده توافق هستهای و راستی آزمایی در قبال بازگشت آمریکا به برجام .
بهتر است مقامات آمریکایی و اروپایی بهجای برگزاری کنفرانسهای مشترک و طرح ادعاهای مکرر ضد ایرانی خود ، به فکر بازگشت واقعی به توافق هستهای باشند! زمان برای غرب محدودتر از آن چیزی است که امثال رئیسجمهور آمریکا و صدراعظم آلمان تصور میکنند….
حنیف غفاری