دولت در آخرین روزهای خود وارد مذاکره ای حساس با قدرتهای به اصطلاح بزرگ در مورد فعالیتهای هستهای کشورمان شده است. رصد روند مذاکرات شائبه تلاش دولت برای حصول «توافقی عجولانه» را به ذهن متبادر میکند. چیزی که میتواند بازی انتخاباتی دولت در زمین منافع ملی تعبیر شود.
دولت تدبیر و امید « احیای برجام » را اصلیترین هدف مذاکرات وین قلمداد میکند و در روزهای پایانی دولت شاهد از سرگیری مذاکرات هستهای با کشورهای غربی هستیم. برجامی که بین ایران و ۶ کشور دیگر حاصل شده بود، با خروج آمریکای ترامپ و دلسردی طرفهای دیگر، کارکرد اقتصادی و سیاسی خود را از دست داد اما ایران بهتنهایی این توافق را حفظ کرد تا از پیوستن برجام به تاریخ جلوگیری کند. با تغییرات قدرت در ایالاتمتحده آمریکا، برجام مجددا موضوعیت یافت. تحلیل مذاکرات جاری بدون توجه به زمان محدود باقیمانده از حضور حسن روحانی در پاستور راه به جایی نخواهد برد.در نگاه اول «احیای برجام» به مراتب دشوارتر از تحقق خود برجام به نظر میرسد. چراکه تجربه عهدشکنی آشکار آمریکا، نهتنها ایران را از هرگونه خوشبینی و سهلانگاری برحذر میدارد، بلکه سایر کشورها و شرکتهای تجاری را هم بسیار محتاطتر کرده است. تجربه خروج یکطرفه آمریکا از برجام و بازگشت آنی تحریمها در کنار راهاندازی کارزار فشار حداکثری علیه ایران، اعتماد طرفین به قابلیت اتکای این توافق را خدشهدار کرده و همین امر روند احیای برجام را کندتر و پیچیدهتر میکند. اما به نظر میرسد دولت نظر دیگری دارد!حسن روحانی چند هفته مانده به انتخابات ریاست جمهوری، درصدد تغییر فضا است. دولت که با عملکرد نامناسب خود در کنترل قیمت ارز، مدیریت بازار سرمایه، مهار تورم و غیره تحت فشاری بیسابقه قرار دارد و بسیاری از حامیان خود را از دست داده، در پی لاپوشانی مسائل داخلی خود با یک موفقیت ولو ظاهری در عرصه سیاست خارجی است. حتی یک توافق صوری میتواند نقش کاتالیزور را در کمپین بیجان حامیان دولت ایفا کرده و چهرههای نزدیک به جریان چپ را برای ورود به انتخابات ریاست جمهوری مصممتر کند.نکته حائز اهمیت در این میان تحتالشعاع قرار گرفتن منافع ملی است. انجام بازی انتخاباتی در عرصه بینالمللی که پای منافع ملی ما در حوزههای مختلف سیاسی، امنیتی و اقتصادی در میان است، خطایی است نابخشودنی و بایستی هشدارهای لازم در این خصوص به دولت داده شود.
صدیف بدری