اگرچه اتخاذ چنین موضعی از سوی اسرائیل اساساً دور از انتظار نبود و بدیهی است که صرف عهده دار شدن مسئولیت بمعنای آماده شدن برای دریافت پاسخ کوبنده تر قلمداد میشود. اما رسانه های سعودی در شرایط برگزاری جلسه ایران و 4+1 در وین با بزرگنمای حمله به ساویز و نسبت دادن آن به اسرائیل از سویی کوشیدند تا دلخوری و خشم خود را از آنچه در وین میگذرد اعلام دارند، از دیگر سو اسرائیل را بر استمرار و تقویت دشمنیهایش با ایران تشویق کنند و در عین حال این پیام را به منطقه و جهان صادر کنند که ائتلاف عبری-عربی در برابر ایران دیگر از مرحله ایده گذشته و کاملا وارد فاز عملیاتی شده است.
همچنین در سایه تحولات یمن و بهویژه در خصوص فتح قریب الوقوع مارب توسط انصارالله، عربستان که آخرین پایگاه و سنگر خود در یمن را از دست رفته میبیند بدیهی است که از مساله کشتی ساویز ابراز شادمانی کند و آن را مساعدتی هرچند ناچیز برای خود قلمداد کند.
سعودی این روزها در یمن حال فرد در حال غرق شدنی را دارد که از تمسک به هیچ گیاه خشکی هم دریغ نمیکند بر همین اساس رسانه های سعودی میکوشند تا دلیل شکستهای خود در یمن را در قالب حمایت ایران از انصارالله معرفی کنند و به همین خاطر است که در تبلیغات خود کشتی ساویز را عامل ارائه اطلاعات به انصارالله و همچنین مساعد آنها در بهرمندی از سلاح معرفی کرده و میکنند.
در حالی که اسرائیل میکوشد تا بشکلی غیررسمی این حمله را انتقام از حملات مجهول المصدر اخیر به کشتیهایش معرفی کند و آن حملات را متوجه ایران کند اما حجم اندک خسارات وارده به ساویز نشان میدهد این عملیات بی فایده بیش از هرچیز از سر ترس و دستپاچگی صورت گرفته است و لذا نه تنها اسرائیل رابه مقصود نرسانده بلکه تنها تلاشی بوده است برای پرکردن کارنامه ادعایی نتانیاهو در برخورد با ایران؛ به هرحال آنچه روشن است اینکه قطعا ماه پشت ابر نخواهد ماند و انتقام این حمله کور و بیخاصیت از عامل اصلی آن به شدید ترین وجه گرفته خواهد شد شواهد تاریخی نه چندان دور از زمان ما این را تایید میکند فقط قدری انتظار و صبر لازم است.