میگوید اصلاح ساختار بودجه بحثی گسترده و طولانی مدت است و اینگونه نیست که روزی به پایان برسد و باید همیشه در این راه گام برداریم. همراهی دولت با مجلس را از عوامل ضروری تحقق اصلاح ساختار بودجه میداند و تاکید میکند که مردم هم باید ظرفیت پذیرش جراحیهای بزرگ اقتصادی را داشته باشند.
اقدام مجلس در رد کلیات بودجه جهت اعمال اصلاحات از سوی دولت را امری مثبت تلقی میکند و میگوید اگر این اصلاحات در بودجه انجام نمیشد، در سال آینده تورم افسارگسیختهای در کشور به وجود میآمد.
برخلاف صحبتهای رئیسجمهور که مدام به مجلس توصیه میکند تا در جریان بررسی بودجه شاکله آن را تغییر ندهند، میگوید مجلس دنبال این نیست که شاکله بودجه را به هم بریزد و ما میخواهیم کاملاً حساب شده بودجه را بررسی و تصویب کنیم تا مشکلات کشور حل شود.
حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی را به صلاح کشور نمیداند و میگوید که الان وقت این کار نیست و مردم طاقت تورم و فشار اقتصادی بیشتر را ندارند.
از وضعیت تدوین برنامه هفتم توسعه و تلاش دولت برای محول کردن این کار به دولت آینده سخن میگوید و احتمال میدهد که برنامه ششم توسعه یک سال دیگر تمدید شود.
بخشهایی از صحبتهای «حمیدرضا حاجیبابایی» نماینده مردم همدان در مجلس شورای اسلامی و رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس را از نظر گذراندیم.
متن کامل این گفتگو به شرح زیر است:
رئیس مجلس شورای اسلامی در اولین جلسه رسیدگی به جزئیات لایحه ۱۴۰۰ گفت که این بودجه مطلوب مجلس نیست. نظر شما به عنوان رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس درباره بودجه سال ۱۴۰۰ چیست؟
در صورتی بودجه تمام عیار خواهد بود که حتماً ساختار فعلی بودجه به هم بریزد و به عبارت دقیقتر اصلاح ساختار بودجه محقق شود. نه تنها بودجه سال ۱۴۰۰ بلکه بودجه سالهای اخیر، از حیز انتفاع افتاده است و اعداد و ارقام بودجه چه در بخش منابع و چه در هزینهها بسیار آشفته، بهم ریخته و انفعالی است. طی سالهای اخیر هر چقدر جلوتر آمدیم، مشکلات بودجهای کم و بیش وجود داشته است.
یعنی ایرادات بودجه سال ۱۴۰۰ به اندازه سالهای قبل است؟
دولت به دلیل مسائلی چون تحریم، کسری بودجه، عدم شفافیت و سیاستهای نامعلوم مجبور است بودجهای را بنویسد که با اما و اگر رو به رو است. در واقع در کنار مشکلات بودجهای، تحریم و وضعیت غیرقابل پیشبینی هم باعث شده است که بودجه شکل واقعی خودش را نداشته باشد و مشکلاتش نسبت به بودجه سالهای قبل بیشتر باشد.
در سال ۹۹ پول کم نداشتیم و بیشترین هزینهها در همین سال انجام شد
شما میگوئید که مسائلی چون کسری بودجه باعث شده است که بودجه سال آینده تا این حد ایراد داشته باشد، در حالی که چندی پیش گفته بودید دولت نه تنها یک ریال کسری بودجه ندارد، بلکه درآمد مازاد هم دارد.
حرف بنده این بود که ما در بودجه پول و درآمد کم نداریم اما مشکلمان این است که نظام بودجهریزی خوبی نداریم. در شرایطی که گفته میشد سال ۹۹ از حیث درآمد بدترین سال است، اما جالب است که بدانید امسال بیشترین خرج را هم داشتیم. آیا اقداماتی چون افزایش حقوق، افزایش اعتبارات تملک داراییها و کارهای دیگری از این دست، با بی پولی شدنی است؟ قطعاً بدون پول نمیتوان این کار را کرد و میتوان گفت که در سال ۹۹ پول کم نداشتیم.
پس به نظر شما علت گرانیهای شدید و وضعیت بد معیشتی مردم چیست؟
مشکل ما این است که دولت بودجه را به درستی اجرا نمیکند.
منظور شما این است که دولت از اجرای قانون مصوب مجلس استنکاف میکند؟
نمیخواهم بگویم که دولت کار غیرقانونی میکند بلکه حرفم این است که آنقدر بودجه درز دارد و به حدی در جریان تصویب بودجه به دولت مجوز داده میشود که این مشکلات به وجود میآید. زمانی که در قانوننویسی به دولت مجوز میدهیم، آنان هم از این مجوزها و روزنههای بودجه نهایت استفاده را میبرند و تغییرات زیادی را در قانون مصوب مجلس بر اساس اختیاراتی که دارند، اعمال میکنند.
برای حل این مشکل بزرگ بودجهای باید چه کاری انجام داد؟
مجلس باید در قانوننویسی این موضوع را مورد توجه قرار دهد و به جای آنکه مدام به دولت مجوز و اختیار دهد، در برخی از بخشها دولت را مکلف به انجام امور کند.
نمایندگان مجلس در ابتدا کلیات لایحه بودجه ارائه شده از سوی دولت برای سال ۱۴۰۰ را رد کردند. تحلیل شما در این باره چیست؟
مجلس بهترین کار را انجام داد چرا که اگر لایحه بودجه دولت بدون اصلاح را مصوب میکرد، تورم در سال آینده غیرقابل کنترل میشد. البته نمیتوان گفت که با این اصلاحات، مشکلات بودجه به صورت کامل حل شد اما حداقل میتوان گفت که این بودجه قابل تحمل شد. اگر هدف ما این است که بودجه در سالهای آینده وضعیت بهتری داشته باشد، باید به طور جدی کار کنیم و دولت هم با مجلس همراهی کند تا به سمت واقعی کردن درآمدها و هزینهها و عدالت محور کردن بودجه برویم.
از نظر شما الان هزینهها هم مانند درآمدها غیرواقعی است؟
ما آنقدر هزینهها را غیرواقعی کردهایم که به هزینه هر بخشی اضافه میشود، بقیه هم اعتراض میکنند و میگویند که ما هم بودجه میخواهیم. البته بخشی از این مطالبات به حق است و آنان مشکلات مالی هم دارند اما نباید این واقعیت را نادیده گرفت که الان بسیاری از بخشها به بودجه هم نگاه میکنند و حرفشان آن است که اگر پول داریم، باید به آنان هم داده شود و اگر نداریم، پس هیچ جا نباید پول و بودجه بیشتری از دیگری دریافت کند.
یکی از انتقادات جدی به بودجه دولت برای سال ۱۴۰۰ این بود که به شدت وابسته به درآمدهای نفتی است. به نظر شما آیا میتوان پیشبینی کرد که سال آینده بتوانیم روزانه دو میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه نفت بفروشیم؟
مجلس باید به سمت واقعی کردن بودجه حرکت کند. در حال حاضر، نفت مهمترین درآمد ماست و دو میلیون و ۲۰۰ هزار بشکه نفت تولیدی را به داخل کشور و دو میلیون و ۵۰۰ هزار بشکه را به خارج صادر میکنیم. البته الان در تحریم هستیم و توان صادر کردن این مقدار تولیدی نفت به خارج از کشور را نداریم. باید به این مسئله توجه کرد که مقام معظم رهبری همواره تاکیدشان بر این است که خامفروشی نکنیم.
در این شرایط، بهتر آن است که دو میلیون و ۵۰۰ هزار بشکه نفت در نظر گرفته شده برای صادرات را به پتروشیمیها و پالایشگاههای خودمان بفروشیم که با این کار میتوان پالایشگاه و پتروپالایشگاههای جدید احداث و چند میلیون شغل ایجاد کرد. نتیجه این کار باعث میشود که به جای اینکه نفت خام را بشکهای ۴۰ دلار بفروشیم، با فرآوری، محصولات نفتی را به ۱۰ برابر قیمت یعنی ۴۰۰ دلار به خارج از کشور صادر کنیم.
این بحث همواره مطرح میشود اما چرا در عمل اتفاق نمیافتد؟
متأسفانه تفکراتی در کشور وجود دارد که با این کار موافق نیستند و ما باید این موضوع مهم و حیاتی یعنی جلوگیری از خام فروشی و فروش فرآوردههای نفتی را تبدیل به قانون کنیم تا عملیاتی شود.
مجلس در جریان بررسی جزئیات بودجه، تا چه حد به دنبال اعمال اصلاحات در لایحه دولت است؟
مجلس دنبال این نیست که شاکله بودجه را به هم بریزد و ما معتقد هستیم که مجلس باید کاملاً حساب شده بودجه را بررسی و تصویب کند تا مشکلات کشور حل شود نه اینکه مشکل دیگری به وجود آید.
اصلاح ساختار بودجه به کجا رسید و آیا در بودجه سال ۱۴۰۰ به اصلاح ساختار بودجه به خوبی توجه شده است؟
اگر ما بخواهیم که اصلاح ساختاری بودجه را محقق کنیم، باید شرایط آن مناسب باشد و دولت هم باید نهایت همکاری را با مجلس برای اصلاح ساختار بودجه داشته باشد و از سوی دیگر، مردم هم ظرفیت پذیرش آن را داشته باشند. در واقع، جراحیهای بزرگی که در اقتصاد کشور انجام میشود، باید به گونهای باشد که مردم بتوانند آن را بپذیرند.
یعنی شما فکر میکنید که در شرایط فعلی امکان اصلاح ساختار بودجه وجود ندارد؟
حرف بنده این است که باید شرایط این کار را هم در نظر گرفت. برای مثال، در جریان بررسی لایحه بودجه سال ۱۴۰۰ در کمیسیون تلفیق بودجه بحث حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی مطرح شد و بنده از روز اول با آن مخالفت کردم.
علت مخالفت شما با حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی چه بود؟
مهمترین دلیل موافقان حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی این بود که میگفتند عدهای ارز دولتی را میدزدند. حرف من این است که در این شرایط ما باید دزد را دستگیر و مجازات کنیم، نه اینکه با این تصمیم خود مردم را زندانی کنیم. البته این کار آرزوی ما است و اگر روزی ارز ۴۲۰۰ تومانی را برداریم و ارز تک نرخی شود، باید جشن بگیریم چرا که این کار بسیار مفید و خوب است اما شرایط فعلی این اجازه را نمیدهد.
مگر میتوان کالاهای اساسی و یا نهادههای کشاورزی را که با ارز ۴۲۰۰ وارد میشد، یک باره ۱۷ هزار و ۵۰۰ تومان کرد؟ این کار قطعاً در جامعه اثرگذار است و اگر بستر آن فراهم نشود، تورم به دنبال دارد. مردم در حال حاضر شرایط پذیرش تورم و فشارهای معیشتی و اقتصادی بیشتر از این را ندارند.
اصلاح ساختاری بودجه، بحث بسیار گستردهای است و اصلاح ساختار به این معناست که ما باید این کار را از همین حالا آغاز کنیم اما هیچ گاه تمام نمیشود و باید هر روز در این زمینه گام برداریم. مجلس در این باره، طرح اصلاح ساختار بوجه را به تصویب رساند و در آن آمده بود که باید به سمت واقعی شدن بودجه شرکتهای دولتی حرکت کنیم که ما بخشی از رابطه مالی دولت با شرکت نفت را شفاف کردیم. در واقع، بودجه شرکتهای دولتی حدود هزار و ۴۰۰ هزار میلیارد تومان است که حدود ۷۰ درصد آن مربوط به شرکتهای ملی نفت و شرکتهای وابسته آن است که ما بخشی از رابطه دولت و شرکت نفت را برای بودجه سال ۱۴۰۰ شفاف کردیم و برخی دیگر از بخشهای شرکتهای دولتی را هم در قالب احکام شفاف کردیم.
آیا از نحوه اجرای قانون تأمین کالاهای اساسی راضی هستید؟
ما این قانون را با مصیبت در مجلس تصویب کردیم و در همان مقطع هم گفتیم که منابع را در این طرح به شکلی تعریف کردهایم که بخشی از آن به صورت نقدی و بخشی دیگر منابع حاصل از فروش اموال دولت و ETF باشد. از سوی دیگر، منابع مالی تعیین شده برای این کار منجر به افزایش سقف بودجه نشده و تغییری در آن ایجاد نمیکند. این طرح همچنین هیچ ارتباطی به بحث یارانهها و حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی نداشته و احکام بودجه را دستخوش تغییر نمیکند.
ما یک قانون را مصوب کردیم و چندین بار بین مجلس و شورای نگهبان در رفت و آمد بود تا تبدیل به قانون شد و در این شرایط باید خودمان هم از قانون حمایت کنیم. درخواست ما از دیوان محاسبات هم این است که به خوبی بر نحوه اجرای این قانون در کنار مجلس، نظارت کند تا دولت تخلفی در این باره انجام ندهد.
مباحثی از سوی برخی از نمایندگان مطرح میشود مبنی بر اینکه ممکن است یارانه ماهانه و یارانه کمک معیشتی ادغام شود. نظر شما درباره این کار چیست؟
آنقدر هزینه حمل بر این بودجه شده است که این بودجه دیگر توان این کار یعنی ادغام یارانهها را ندارد و بعید است که امسال این اتفاق بیفتد.
آیا قانون تأمین کالاهای اساسی در سال آینده هم ادامه مییابد؟
مصوبه یارانه کالاهای اساسی برای شش ماه دوم امسال بود و تاکنون مصوبهای در این زمینه برای سال آینده نداریم و باید ببینیم که دولت چه نظری در این باره دارد و آیا میخواهد آن را ادامه دهد یا خیر.
به احتمال زیاد برنامه ششم توسعه یک سال تمدید خواهد شد تا دولت بعد آماده تدوین برنامه هفتم توسعه شود
برنامه هفتم توسعه در چه مرحلهای است؟
تدوین برنامه هفتم توسعه بر عهده دولت است که بعید میدانم دولت برنامه هفتم را به مجلس ارائه دهد چرا که دولت به دنبال آن است که تدوین این برنامه را بر عهده دولت بعدی بگذارد. بر این اساس، به احتمال زیاد برنامه ششم توسعه یک سال تمدید خواهد شد تا دولت بعد آماده تدوین برنامه هفتم توسعه شود.
آیا برنامهای دارید که اصلاحات ساختاری در برنامه هفتم توسعه هم لحاظ شود؟
مهمترین رکن اصلاح ساختار بودجه باید در برنامه هفتم توسعه خودش را نشان دهد و ما به دنبال آن هستیم که این کار را انجام دهیم. قطعاً برنامه هفتم توسعه جایگاه مهمی برای اصلاح ساختار بودجه است و باید مورد توجه مسئولان قرار گیرد.
کمی هم به مشکلات بازار بورس بپردازیم. شما در جایی گفته بودید که ما در مدیریت بازار بورس و عبور از قوانین بازار حرفهای زیادی داریم اما به دلایلی که بورس دچار تحریک نشود این موارد را مطرح نمیکنیم. آیا الان وقت آن نرسیده است که بگویید چه عواملی منجر به سقوط بازار بورس شد؟
مشکلات بازار بورس عدیده است. اولین مشکل بورس بحث مدیریتی است و مشاهده کردیم که اظهارات برخی از افراد، تأثیر منفی خود را در بازار بورس گذاشت. برای مثال، گفته شد که قرار است ۲۰۰ میلیون بشکه نفت پیش فروش شود. این اظهارات چه تأثیری در بورس گذاشت؟ چه کسانی پولهای خود را از بورس خارج کردند تا نفت بخرند؟ قطعاً مردم عادی نبودند و صاحبان شرکتهای بزرگ و افرادی که مدعی بودند زیرساخت بورس در دست آنان است، به میدان آمدند. آنان به خوبی از این موضوع اطلاع داشتند و زودتر سرمایههای خود در بورس را فروختند که این کار تأثیر زیادی بر این بازار گذاشت.
از سوی دیگر، زمانی که شرکتهای وابسته به بانکها را بازارگردان میکنیم، مشخص است که عمده سهام متعلق به آنان است و هر گاه اراده کنند، شاخص بورس رشد و هر گاه هم که بخواهند، سقوط میکند. علاوه بر این، آنان به این مسئله هم بسنده نکردند و بانکها را هم وارد بازار بورس کردند که این اقدامات تأثیرات منفی خود را در بازار بورس گذاشت.