حسین امیرعبداللهیان، معاون سابق وزیر امور خارجه در حاشیه نشست خبری خود با خبرنگاران به نکته قابل تاملی درباره نظر شهید سلیمانی در مورد قدم زدن محمدجواد ظریف و جان کری در جریان مذاکرات هستهای سال 93 اشاره کرد.
امیرعبداللهیان گفت: روزی سردار سلیمانی به من که معاون وزیر خارجه بودم زنگ زدند، در آن زمان آقای ظریف در لوزان سوییس با ۵ کشور در حال مذاکرات هستهای بودند. شب قبل از آن تصاویری از قدم زدن آقای ظریف با جان کری منتشر شده بود. سردار با کنایه و خندهای به من گفت: دارید با آمریکاییها قدم میزنید؟!
امیرعبداللهیان افزود: در این مکالمه تلفنی سردار سلیمانی پیامی را برای وزیر امور خارجه فرستاد مبنی بر اینکه در جریان سقوط موصل فرماندهان ارتش آمریکا با چند هواپیمای غولپیکر لجستیکی وارد فرودگاه این شهر شدند و ضمن برگزاری یک جلسه 5 ساعته با فرماندهان داعش، تسلیحات و تجهیزات پیشرفته آمریکایی از هواپیماهای لجستیکی پیاده میشد. امیرعبداللهیان سپس تاکید کرد: سردار سلیمانی میخواستند با این اسناد به ما بگویند این دشمنی که در حال مذاکره با شماست، قابل اعتماد نیست و بدانید این دشمن در آن روی سکه این کارها را میکند.
راز این پیام حاجقاسم چیست؟ حاجقاسم چه برداشتی از آمریکا داشته که پس از قدم زدن ظریف و کری، احساس مسؤولیت کرده و وزیر امور خارجه «جمهوری اسلامی» را در جریان پلشتیها و زشتیهای مقامات آن کشور قرار داده است؟ برای پاسخ به این سوال باید اشارهای هر چند کوتاه به مذاکرات منتهی به برجام کرد.
از ماجرای قدم زدن ظریف با کری در حاشیه دریاچه ژنو در شهر لوزان 6 سال میگذرد. مذاکرات لوزان در ادامه سلسله مذاکراتی بود که از سوی روحانی و ظریف به بهانه تنشزدایی و بر پایه اعتماد به طرف مقابل، از سال 92 کلید زده شد و در نهایت به برجام ختم شد. انتشار برخی اخبار درباره جزئیات توافق نهایی پیش از امضای توافق و همچنین اظهارات مقامات دولت ایران و کشورهای غربی بیانگر این بود که تیم مذاکراتی ایران با نگاه خوشبینانه مذاکرات را پیش میبرد و همین موضوع به عنوان یکی از موضوعات مورد انتقاد مورد توجه منتقدان قرار گرفت. قدمزنی ظریف و کری و خوش و بش آنها و عکس یادگاری برخی اعضای تیم مذاکرهکننده با طرف آمریکایی نیز این انگاره را تقویت میکرد.
پس از توافق هستهای و انتشار متن برجام، این گزاره اما به اثبات رسید. متن برجام حاکی از آن بود که اطمینان و اعتماد تیم مذاکراتی ایران به طرف غربی پایه اصلی چنین توافقی بوده است. به بیان دیگر تیم مذاکرهکننده ضعف و خلأهای مذاکراتی خود را با اعتماد و اطمینان به وعدههای طرف مقابل پر کرد و تن به توافقی داد که با گذشت 5 سال هنوز تعهدات کشورهای غربی عملیاتی نشده است. «امضای کری تضمین است» ترجمانی عینی از رویکرد روحانی و ظریف در جریان مذاکرات هستهای- که بر پایه اعتماد و اطمینان بود- به حساب میآید.
شهید سلیمانی در پیام خود به ظریف به دنبال فهماندن این گزاره به تیم مذاکراتی ایران بود که دیپلماتهایی که با آنها کنار دریاچه قدم میزنید، همان سیاستگذاران آشوب و جنگ در منطقه هستند. فرماندهان و ژنرالهای آمریکایی که با داعش جلسات مستمر دارند دستورکار خود را از همان افرادی میگیرند که پشت میز مذاکره و در برابر شما در قامت دیپلمات نشستند! عدم اطمینان به چنین افرادی برای انجام مذاکره یا دستیابی به توافق در جهت حفظ منافع ملی ضروری است در غیر این صورت توافق به دست آمده یک توافق نامتوازن و برخلاف مصالح ملت است و فشار خود را در جبهههای جنگ منطقهای نیز نشان میدهد.
حاجقاسم به دنبال دادن این درس به تیم مذاکراتی بود که عدم اطمینان و عدم اعتماد پایه اصلی هرگونه برخورد و مواجهه با دشمن است. عدم اطمینان به دشمن موضوعی است که بارها نیز مورد تاکید رهبر معظم انقلاب قرار گرفته است. آیتالله خامنهای در خطبههای نماز جمعه پس از شهادت شهید سلیمانی به تذکرات خود در جریان مذاکرات هستهای مبنی بر عدم اطمینان به کشورهای غربی بویژه آمریکا اشاره کردند و در این باره گفتند: آن جنتلمنهای پشت میز مذاکره، همان تروریستهای فرودگاه بغداد هستند؛ آنها همان افراد هستند؛ تفاوتی نمیکنند، فقط لباس خود را تغییر میدهند. دست چدنی دارند که پوشش مخملی را بیرون میآورد و خود را نشان میدهد، اگرنه باطن همان باطن است و هیچ تفاوتی ندارد؛ آنها نمیتوانند کسانی باشند که به آنها اطمینان کنیم.
اگر تیم مذاکرهکننده ایران راز پیام شهید سلیمانی را درمییافت و آن را به کار میبست، آیا توافق هستهای با مختصات توافق فعلی منعقد میشد؟
کمیل نقیپور