عصر یخبندان راهبردهای آمریکا

 روز 13 آبان، روز تسخیر لانه جاسوسی آمریکا و روز ملی مبارزه با استکبار جهانی است. 13 آبان روزی است که اقتدار و هیمنه آمریکا فرو ریخت و مردم جهان شاهد سیلی یک قدرت «نوظهور» در جهان به یک قدرت «مسلط» بر جهان بودند.

۱۳ آبان روزی است که جوانان انقلابی ایران اسلامی به جهانیان اعلام کردند سفارتخانه‌های آمریکا در کشورها مرکز جاسوسی، فتنه‌انگیزی و اخلال در پیشرفت کشورهاست. ملت ایران با پذیرش تبعات تسخیر لانه جاسوسی آمریکا، همه هزینه‌های یک جنگ درازمدت با حکام مستبد کاخ سفید را پرداختند و پای در عرصه‌ای گذاشتند که منجر به تغییر مسیر تاریخ بشر شد. تغییر از مسیر شرک، کفر و الحاد به مسیر الوهیت، پاکی و رستگاری!

افول فتنه‌انگیزی و افول اقتدار و هیمنه آمریکا از همان سال آغاز شد و رئیس‌جمهور آمریکا نتوانست دوره بعد انتخاب شود. آمریکا به شدت دچار فروپاشی و پوسیدگی از درون است. به قول تد‌کالن‌کار‌پنتر، استاد دانشگاه و عضو اندیشکده آمریکایی کاتو،‌ آمریکا دچار «افول موریانه‌ای» شده است.

امروز تقریبا همه اندیشمندان سیاسی و استراتژیست‌های جهان آثار فروپاشی و مختصات افول را در سلسله اعصاب قدرت آمریکا بدون هیچ پنهان‌کاری و سرپوشی ملاحظه می‌کنند و آن را به زبان می‌آورند.

به قول فرانسیس فوکویاما؛ «آمریکا یک کشور زانوزده است.» این «زانو» هم به گُرده دولت‌ها و ملت‌ها و هم به گُرده ملت آمریکا سنگینی می‌کند.

امسال در روز 13 آبان مردم آمریکا در برابر دو گزینه «بد» و «بدتر» انتخابات ریاست جمهوری قرار دارند. شهروندان آمریکا در نظرخواهی‌ها و نظرسنجی‌ها، دیدگاه خود را در مورد اضلاع رقابت مطرح می‌کنند. برخی یک ضلع رقابت را «ابله» می‌دانند و برخی ضلع دیگر را «احمق»! بازی قدرت بین یک «ابله» و یک «احمق» در آمریکا دیدنی است. آگاهان می‌دانند «بایدن» یک «ترامپ» بزک‌شده است.

به قول چامسکی، دموکرات‌های آمریکا اکنون به جمهوری‌خواهان میانه‌رو تبدیل شده‌اند. آمریکایی‌ها امروز همه نظاماتی که خود در روابط بین‌الملل پدید آورده بودند را به هم زدند.آن‌ها دیگر ادعای مدیریت و رهبری «جامعه جهانی» را ندارند. آن‌ها همه قواعد حقوقی و انسانی را در محیط بین‌الملل نقض می‌کنند. تحریم‌ها، یک جنگ تمام‌عیار در برخی موارد «جنایات جنگی» محسوب می‌شود. آن‌ها نه‌تنها کشور «مقصد» را بی هیچ بهانه‌ای مجازات می‌کنند، ‌بلکه بانک‌ها، شرکت‌ها و بنگاه‌های اقتصادی «مبدأ» را از بالای سر دولت‌های بزرگ و کوچک با جریمه‌های سنگین مجازات می‌کنند. این یعنی به‌هم‌ریختگی و اغتشاش، بی‌حساب و کتابی در «نظم جدید» و فروپاشی «نظم قدیم» که خود آن‌ها سال‌ها برایش تلاش کرده بودند.

قرار است چهل و ششمین رئیس‌جمهور آمریکا انتخاب شود. در این معرکه، مردم آمریکا سه دسته شدند. یک دسته بی‌خیال رقابت‌ها هستند که علمای علم سیاست در آمریکا آن را بزرگترین «سمّ برای دموکراسی» در این کشور می‌دانند. دو دسته دیگر مثل گرگ‌ها برای دریدن طعمه «قدرت» در برابر هم صف کشیده‌اند و جز تولید «نفرت» در فضای سیاسی، کار دیگری نمی‌کنند.

کارشناسان سیاسی و نظامی، آمریکا را در آستانه یک جنگ داخلی می‌دانند. سخنانی که بین دو رقیب در رسانه‌ها و مناظره‌ها مبادله می‌شود،‌ از یک سنگربندی خیابانی و شورش همگانی حکایت دارد.

آمریکایی‌ها که از آغاز ظهور انقلاب اسلامی حاضر نبودند انقلاب اسلامی را به رسمیت بشناسند، همیشه وعده 6ماهه و یکساله سرنگونی نظام را می‌دادند، اما دیدند این حرف، یک توهم است. ایران اسلامی یک قدرت نوظهور در قرن ماست و هر روز بر عمق، ژرفا و گستره آن اضافه می‌شود. جمهوری اسلامی چون کوه، 42 سال است روی پا ایستاده است و هر موج و فتنه‌ای که بر صخره‌های آن در طوفان‌های سیاسی کوبیده می‌شود،‌ آسیب‌ناپذیرتر در منطقه و جهان رخ‌نمایی می‌کند.

ورشکستگان سیاسی کاخ سفید می‌گفتند: امسال در ایران «تابستان داغی» را شاهد خواهیم بود. فشار بیرونی، آشوب درونی را در پی خواهد داشت، اما در تابستان هیچ اتفاقی در ایران رخ نداد. در عوض، همه ایالت‌های آمریکا دستخوش «آشوب» شد. همان‌ها که «آبان خونین» را در ایران پیش‌بینی می‌کردند،‌ اما آبان به نیمه رسید، اتفاقی هم نیفتاد. آن‌ها امید داشتند «منافقین» و «سلطنت‌طلب‌ها»، آتش‌افروز فتنه جدید باشند. حال آن که منفورترین و رسواترین جماعت، همین‌ها هستند که مردم اعتنایی به آن‌ها ندارند. در بلاهت و حماقت هیئت حاکمه آمریکا همین بس که فکر می‌کنند آن‌ها می‌توانند جایگزین نظامی شوند که مردم آن به عدد کوچه‌ها، خیابان‌ها و بزرگراه‌های هر شهری و شهرستانی شهید تقدیم انقلاب کرده‌‌اند. حتی اهالی دورترین روستاها در این مجاهدت اسلامی و ملی همراهی کردند.

در بی‌ریختی اپوزیسیون همین بس که در کاباره‌ها، مشروب‌فروشی‌ها و فاحشه‌خانه‌های آمریکا و اروپا نشسته‌اند و هرازچندی یک فراخوان به مناسبتی می‌دهند و پیام به مردم می‌دهند؛ «مسلح شوید، به خیابان‌ها بیایید و تا پیروزی بمانید.» که چه بشود؛ آقایان و خانم‌ها از عرق‌خانه‌ها و قمارخانه‌های غرب بیایند در ایران حکومت کنند! بدبخت آمریکا که دل به «منافقین» و «سلطنت‌طلب‌ها» بسته است. منافقین از عملیات مرصاد تاکنون کمر راست نکرده‌اند. کادرهای بالای منافقین به سبک قارون‌های عرب در خلیج فارس، حرمسرا تشکیل داده‌اند و مشغول عیش و عشرت هستند و هرازچندی یک فراخوان می‌دهند. آن‌ها همین قدر بتوانند در حرامسراهای خود کمر راست کنند، برای احمق‌هایی چون ترامپ و پمپئو کفایت می‌کند.

جهان در روز 13 آبان روز مبارزه با استکبار جهانی با یک ملت «قدرتمند»، یک نظام «نوپدید» و یک پیام «جدید» روبه‌رو است. این پیام از جنس پیام‌های اولیا و انبیای الهی است. در رأس این نظام یک حکیم، یک سیاسمتدار، یک فیلسوف سیاسی و یک فقیه جامع‌الشرایط که در صفت عدل و علم در اوج است، قرار دارد. رهبری در زعامت خود بر جوانانی تکیه دارد که «ابرقهرمان‌های» زمان خود هستند. درایران یک اراده الهی بر همه «فعل» و «قول» ملت ایران حاکم است.

قدرت اراده بدون قدرت روح میسر نیست. قدرت روح در پرتو ارتباط با خدا و ایمان به خدا به دست می‌آید. یک روح قوی از اراده قوی نشئت می‌گیرد. پرچمدار واقعی این قدرت در ایران «روح‌الله» است. هنوز امام خمینی(ره) پرچم مبارزه با استکبار جهانی را در دست دارد. پیروان واقعی او در کلیه خطوط مقاومت خواب خوش از قداره‌بندان منطقه و جهان را گرفته‌اند. هم او بود که این پرچم را به دست خلف صالح خود داد. انصاف باید داد او امین‌ترین، صادق‌ترین، شجاع‌ترین و باتدبیرترین رجل سیاسی و مذهبی جهان اسلام است که این پرچم را همچنان در اهتزاز نگه داشته است.

امروز ملت ایران بیدارتر  و هوشیارتر از همیشه است. ارتش ایران قدرتمندتر از هر روز است. سپاه اسلام نیرومندتر از هر زمان و بسیج آماده‌تر از هر وقت دیگر است. کشور به آرامی از تابستان داغ و پاییز سرد عبور می‌کند و در زمستان، به عصر یخبندان سیاست‌های شکست‌خورده و کشتی به گل‌نشسته تحریم‌ها و تهدیدهای دولت آمریکا علیه ملت به پا خاسته ایران می‌رسد. ان‌شاءالله. 

محمدکاظم انبارلویی