۱- همواره دولتها تلاش میکنند از هر پدیدهای حتی غیرسیاسی، از جمله پدیده منحوس کرونا در شرایط کنونی، بهعنوان ابزار سیاسی برای پیشبرد اهداف خود استفاده کنند، از دولت ایالات متحده آمریکا گرفته تا دولت تدبیر و امید ایران! اینکه اصل داستان شیوع کرونا و کروناهراسی یک بازی سیاسی و جنگ بیولوژیکی بوده و تاکنون چه استفادهها و سوءاستفادههایی از این ابزار منحوس شده و همچنین اینکه ابتلای ترامپ به کرونا ترفندی برای مظلومنمایی و جمعآوری رأی بوده یا واقعی و چه سناریوهایی پشت آن وجود دارد اکنون مورد بحث ما نیست.
بحث اصلی احساس نگرانی آقای روحانی از احتمال ابتلا به این ویروس به دلیل حرکت جهادی دیگر سران قوا و تلاش مذبوحانه و الگوبرداری جماعت بیهنر داخلی از ترفند منحوس کرونایی رئیسجمهور آمریکا برای مظلومنمایی و تحتالشعاع قرار دادن ناکارآمدی دولت تدبیر و امید با هدف قرار دادن تفکری است که با کارآمدی میتواند به فرمایش حضرت امام(ره) «کوس رسوایی تفکر لیبرالی مرفهین بیدرد را یکبار دیگر به صدا درآورد».
برخورد رسانههای بیگانه و برخی رسانهها و جریانهای سیاسی داخلی با این موضوع واکنشی بسیار مشکوک بود. رسانهها در آمریکا حتی به بهانه اضافهوزن ترامپ بهعنوان یک عامل زمینهای برای مراسم ترحیم وی و انتقال قدرت قبل از ریاستجمهوری نیز برنامهریزی کردند! برخی رسانهها در ایران نیز با خط گرفتن از رسانههای بیگانه تلاشهای فداکارانه و جهادی برخی مسئولان کشور را عامل شیوع کرونا القا کردند! از سوی دیگر تمرکز بیش از اندازه رسانهها و دموکراتها روی عملکرد کرونایی ترامپ و در ایران انتظار و القای جماعت برجام ی برای رأیآوری بایدن و ادعاهای کروناییشان به یک ضدتبلیغ برای آنها تبدیل شده و این سؤال را در افکار عمومی ایجاد کرده که اگر ماسک برداشتن ترامپ حرکتی غیربهداشتی است چرا ماسک برداشتن جو بایدن دموکرات در سخنرانیهای تبلیغاتیاش از جمله در تجمع اخیر تبلیغاتی در پنسیلوانیا بهعنوان یک حرکت غیربهداشتی از سوی رسانهها و بهویژه در برخی رسانههای ایران مورد توجه قرار نمیگیرد و این اقدام بایدن را سانسور میکنند؟! و همچنین این سؤال را ایجاد کرده که اگر قرار گرفتن رئیسجمهور در کنار دو نفر از دیگر سران قوا موجب کرونا گرفتن او میشود، چرا نشستن آقای روحانی در کنار مسئولان پزشکی و بهداشتی که همواره در بیمارستانها حضور دارند و یا نشستن در کنار بیست نفر از وزرا و معاونانش که در مراسمها و تجمعات مختلف حضور پیدا میکنند، موجب کرونا گرفتن رئیسجمهور نمیشود؟!
۲- اما کروناهراسی و استفاده ابزاری و سیاسی از آن در ایران را باید برگرفته از همان تفکر لیبرال دموکراسی غربی دانست که اکنون ترامپ و بایدن به آن متوسل شدهاند. ستاد ملی مقابله با کرونا از یک طرف بهوسیله رسانه ملی شب و روز به مردم هشدار میدهد که سفر نروید و سفرها عامل اصلی اوجگیری ابتلا به کرونا و مرگ و میرهاست اما در تناقضی آشکار دولت تدبیر و امید اعلام میکند هر ایرانی بیاید یک سفرکارت ۲۰ میلیون تومانی با سود ۴ درصد بگیرد و در اوج شیوع کرونا در مدت ۵ ماه آن را خرج یک سفر لاکچری کند!
در حالی که ستاد ملی مقابله با کرونا هتلها را بهعنوان مرکزی برای شیوع کرونا تعطیل اعلام کرده، خبرگزاری دولت در اقدامی تناقضآلود و فریبکارانه و در مخالفت با پروتکلهای بهداشتی ادعا میکند «هتلها محل انتقال ویروس نیستند و سفر با سفرکارت برونرفت از آسیبهای ناشی از کروناست»! و وزیر گردشگری هم ادعا میکند «سفرکارت محرک جدید سفر است»! در اینکه در شرایط اقتصادی کنونی ناشی از عملکرد و ناکارآمدی دولت تدبیر و امید کدام ایرانی میتواند ۲۰ میلیون تومان خرج یک سفر لاکچری ۵ ماهه بکند و یا اینکه این سفرکارت ۲۰ میلیون تومانی توزیع رانت است و باید فقط در مراکز گردشگری دولتی آن را خرج کرد تا به جیب دولت برود، حرف و حدیث زیاد است، اما نکته مهم این است که اگر این سفرکارت را برای ۴۰ میلیون نفر (نصف مردم) هم محاسبه کنیم، میشود ماهی ۱۶۰ هزار میلیارد تومان! حال دولت در تناقضی آشکار این مبلغ را که در جهت مقابله با سیاستهای ستاد ملی مقابله با کرونا و عملاً برای گسترش شیوع کرونا هزینه میکند، تورمزا نمیداند و آن را میپردازد، اما پرداخت ۶۰ تا ۱۲۰ هزار تومان ماهانه برای هر کارت الکترونیک کالای اقشار کمبضاعت و متوسط که جمعاً ماهانه برای ۶۰ میلیون ایرانی حداکثر میشود حدود هفت هزار میلیارد تومان، تورمزا میداند و با آن مخالفت و علیه آن فضاسازی رسانهای میکند! حال آیا کروناهراسی و ادعای حل مشکلات مردم از سوی دولت و گروه رسانهای آن را باید صادقانه تلقی کرد؟!
۳- اکنون قابل فهم است که چرا رئیسجمهور جلسه سران قوا را که قرار بود رئیس مجلس مشکلات کرونایی کشور را در آن مطرح نماید و پیگیر حل آنها باشد، به بهانه ترس از ابتلا به کرونا تعطیل میکند! این تفاوت دو مکتب و دو نگاه برای حل مشکلات کشور را نشان میدهد. در یک مکتب امثال شهید همت و باکری و حاج قاسم سلیمانیها معتقدند مسئولان باید با مدیریت جهادی در خط مقدم دفاع مقدس و جنگ اقتصادی و هر بحران و خطری مثل کرونا و سیل و زلزله باشند تا هم خطر را بهتر و زودتر برطرف کنند و هم اعتماد مردم و مدافعان و امدادگران کشور برای همیاری و مقاومت جلب شود.
در یک مکتب هم شهید همت و باکری و حاج قاسم سلیمانی ها و حضور مسئولان دلسوز و جهادی مثل رهبر معظم انقلاب و آقایان رئیسی و سردار قالیباف و فرماندهان بزرگ و همه شهیدان و جانبازان و رزمندگان و نیروهای مسلح ایثارگر در خط مقدم حل مشکلات و دفاع از کشور و نیروهای جهادی و امدادگران فداکار در میان سیل و زلزله و آتش برای نجات مردم و مدافعان سلامت در میان ویروس کرونا در بیمارستانها را «ماجراجویی» و «بیعقلی» میخواند! فرق ترور حاج قاسم عزیز از سوی ترامپ با چنین هجمهای به مدافعان کشور و سلامت مردم چیست؟ آیا این هجمه از داخل دردناکتر و گستردهتر از آن حمله از خارج نیست؟ آیا این توهین به همه شهدای عزیز و بهویژه شهدای مدافع سلامت و خانوادههای معظم شهدا و جانبازان که خود و فرزندانشان را برای دفاع از کشور به استقبال خطر میفرستادند، نیست؟!
آیا محافظین و تیم حفاظت رئیسجمهور که خود را در معرض هرگونه خطری قرار دادهاند تا از او و امنیت و مقام و زندگی مرفهانهاش محافظت کنند، بیعقلاند؟! آیا شهید عزیز سلیمانی و همه شهدا که میدانستند هر لحظه موشکهای آمریکا و خمپارههای بعثیها و گلولههای داعشیها آنها را هدف قرار میدهند و باز در خط مقدم مبارزه با دشمنان و آمریکا و تروریستها مردانه ایستادند، -زبانم لال- بیعقل بودند؟! آیا این سخنان القای ترس و عقبنشینی در نیروهای مخلص مدافع کشور در حوزههای مختلف نظامی و اقتصادی و سلامتی نیست؟ در حقیقت این «تفکر کرونایی» برگرفته از همان «تفکر برجامی» است که معتقد است باید در مقابل دشمن زانو زد تا دشمن عزت و ناموس و جان و مال ملت را به تاراج ببرد! و تلاش دارند «ناکارآمدی برجامی» خود را با «ترس کرونایی» تحتالشعاع قرار دهند.
تفاوت تفکر کرونایی و برجامی با تفکر جهادی و مقاومت در این است که یکی خود را رئیس مردم و دیگری خود را نوکر مردم میداند و یکی به دنبال ریاست متکبرانه بر مردم و دیگری به دنبال خدمت فداکارانه برای مردم است! در تفکر جهادی و مقاومت است که بدون نگرانی از جان خود میگویند «ما ملت امام حسینیم و اگر سرداری بیفتد، سردار دیگری پرچم او را بلند میکند» و حضرت امام(ره) میفرمایند «با رفتن یک خدمتگزار خللی در عزم آهنین ملت ایجاد نمیشود.» اما صاحب تفکر کرونایی و برجامی با نگرانی برای جانش، میگوید «اگر من نباشم کشور و دنیا به هم میریزد»! مشکل تفکر برجامی و کرونایی به فرموده حضرت امام(ره) که «افرادی که در رأس حکومت هستند، اگر نباشند، بهجای آنها، دیگران حاضر در صحنه هستند». حضرت امام در ادامه تصریح میکنند «در زمانهای سابق اگر یک سلطانی میمرد، کشور به هم میخورد. لکن در جمهوری اسلامی ملت به جای او باز یکی را انتخاب میکنند.
از این جهت ملت ما هیچ خم به ابرو نمیآورند. کشور با رفتن افراد و شخصیتها رکود نمیکند». لذا هدفِ هجمه به عملکرد جهادی روسای قوای مقننه و قضائیه از سوی تفکر برجامی و کرونایی، شخص رئیسی و قالیباف نیستند، بلکه انتقام گرفتن از تفکر جهادی است که چند صباحی در کشور امیدِ حل مشکلات مردم را ایجاد کرده است. در حقیقت این جماعت با تظاهر به رعایت پروتکلهای بهداشتی تفکر «ما میتوانیم» را به سخره گرفتند تا نیروهای جهادی را بهعنوان مخالفان رعایت مسائل بهداشتی القا کنند، در حالی که همین تفکر جهادی با عقلانیت ولایی خود در خط مقابله با شیوع کرونا هم خود با رعایت دقیق دستورالعملهای بهداشتی بهخصوص در محرم و صفر و هم با کمکهای مؤمنانه خود به نیازمندان خوش درخشیدند.
دکتر محمدحسین محترم