محمدرضا خباز استاندار سمنان با حضور در دفتر شبکه اطلاع رسانی مرآت در گفتگویی صمیمی و البته صریح با خبرنگار مرآت به سوالات وی پاسخ داد.
در بخش اول این گفتگو استاندار سمنان در خصوص آرزوی خود در دوران نوجوانی، رابطه اش با نماینده ولی فقیه در استان، علت نخبه پرور بودن استان سمنان، جابجایی مدیران و فرمانداران و نیز علت تغییر فرماندار سرخه اظهار نظر کرده است.
بخش اول این گفتگو را در ادامه می خوانید:
ضمن عرض سلام و خیر مقدم به حضرتعالی، به عنوان اولین سوال در دوران کودکی چه آینده ای برای خود متصور بودید؟ آیا هیچگاه فکر می کردید نماینده مجلس و یا استاندار شوید؟
خباز- من چون در دوران کودکی و نوجوانی توسط یک معلم هدایت شدم علاقه مند بودم معلم شوم و خوشبختانه به همین آرزو هم رسیدم و پس از آنکه مدرک دیپلم خود را در سال 52 گرفتم به سپاه دانش دوره 23 رفتم و پس از آنکه به مدت 6 ماه در لشکر خراسان دوره آموزش نظامی و نحوه تدریس را فراگرفتم به روستای درده فیروزکوه اعزام شدم و به عنوان معلم در سپاه دانش خدمت کردم.
پس از پایان دوره خدمت در سپاه دانش در سال 54، به کاشمر بازگشتم و چون تعداد معلمان آن منطقه کم بود قبل از اینکه به آنجا بروم من را در آموزش و پرورش استخدام کرده بودند. وقتی به آنجا رسیدم بلافاصله مرا به یکی از روستاهای کاشمر فرستادند. البته آنها سه روستا را پیشنهاد دادند که شامل انصاریه یا فروتقه سابق، فدافن و روستای نامق بود که من دورترین روستا که نامق بود انتخاب کردم. معاون اداره وقتی متوجه این انتخاب من شد خندید و گفت ما تو را به اینجا آوردیم تا ناهار را هم در خانه خودت بخوری حالا تو می خواهی به نامق بروی و یک ماه یکبار هم به خانه ات نیایی؟ گفتم به خاطر اینکه در آنجا فرقه ضاله بهائیت فعال است می خواهم به آنجا بروم و با آنها مبارزه کنم.
یکی از آرزوهای من در دوران نوجوانی این بود که برای مبارزه با اعضای فرقه ضاله بهائیت به سنگسر یا مهدیشهر سمنان بیایم. خیلی دوست داشتم قبل از انقلاب به سنگسر بیایم و در دفاع از امام زمان (عج) در آنجا سخنرانی کنم، اما این آرزو برای من میسر نشد تا اینکه مسئولیت این استان را برعهده گرفتم.
پس شما آرزو داشتید معلم شوید؟
بله، خوشبختانه به این آرزو رسیدم و با کارت معلمی از آموزش و پرورش بازنشسته شدم. معتقدم که اگر یک معلم دلسوز و علاقه مند باشد می تواند خیلی از افراد را هدایت کند.
به خاطر مبارزه با بهائیت در رژیم شاه دچار مشکل نشدید؟
مدتی بعد در همان مدرسه که در روستای نامق معلم آن بودم مدیر شدم و وقتی متوجه شدند با بهائیت مبارزه می کنم مرا در سال 56 به روستایی به نام سعدالدین تبعید کردند که در آنجا یک خان وجود داشت که هروقت او را می دیدیم پنج محافظ از طرف شاه او را همراهی می کردند. من با او درگیر شدم چرا که روحیه من از اول درگیر شدن و مبارزه کردن بود. پس از آن دوباره مرا به جای دیگری تبعید کردند که با انقلاب اسلامی همزمان شد.
در روزهای انقلاب اسلامی چه نقشی ایفا می کردید؟
خداوند متعال نعمتهایش را تقسیم کرده است، مثلا نعمت خوشگلی و خوش تیپی را به شما داده و نعمت خوش سخنی را به ما عطا فرموده است! بنابراین بنده جزء سخنرانان اول مبارزه با رژیم شاهنشاهی در کاشمر بودم. اولین اعتصاب مدارس آن منطقه را من شروع کردم و بعد از آن سایر مدیران مدارس جرئت کردند و درس را تعطیل کردند. اولین سخنران علیه شاه در اولین راهپیمایی کاشمر در کنار آرامگاه شهید مدرس من بودم. البته مکلا من بودم و روحانی مراسم شیخ علی تهرانی بود که احتمالا او را می شناسید.
پس شما عاقبت بخیر شدید؟ چون عاقبت شیخ علی چندان جالب نبود!
معلوم نیست، الحمدلله تا الان چنین بوده است.
درست است که آیت الله شاهچراغی در جایی به شما گفتند ما نمی دانیم این آقای خباز با این خوبی چرا اصلاح طلب شده است؟
جریان این بود که یکبار در جلسه ساخت مصلی سمنان در خصوص تکمیل هرچه زودتر آن با آیت الله شاهچراغی همراه بودیم. خداوند متعال عنایت کرد که بنده کارها تقسیم کردم و تصمیمات خوبی گرفته شد. هنگام خروج حاج آقا به من گفتند می خواهم یک شوخی با شما بکنم. گفتم بفرمایید. گفتند شما با این همه خوبی ها چطور شد که اصلاح طلب شدی؟ گفتم الان جواب بدم که ایشان گفتند نه، شوخی کردم!
پس رابطه شما با آیت الله شاهچراغی خوب است؟
بله الحمدلله، همانطور که می دانید در برخی استانها میان استانداران و نمایندگان ولی فقیه درگیری هایی وجود دارد که خوشبختانه در این خصوص در استان سمنان هیچ مشکلی وجود ندارد. شاید یکی از دلایل آن این است که من یکسال قبل از آمدن به سمنان درس اخلاق ایشان را از شبکه هشتم سیما می دیدم و از آنجا به آیت الله شاهچراغی علاقه مند شدم.
رهبر معظم انقلاب در دیدار سال گذشته با اعضای ستاد برگزاری کنگره سه هزار شهید استان سمنان به ویژگی نخبه پرور بودن این استان اشاره کردند و فرمودند: "هم رئیس جمهور فعلی و هم رئیس جمهور قبلی از استان سمنان بوده است که ممکن است بعضی ها به این استان حسادت کنند" ، شما چه عاملی را در موفقیت در تربیت این شخصیت ها موثر می دانید؟
من معتقدم این گونه موفقیت ها به شیر و دامن پاک مادران این استان برمی گردد. این استان انصافا از مادران و خانواده های بسیار نجیب و اصیلی برخوردار است. همانطور که رهبر معظم انقلاب اسلامی فرمودند این استان با وجود جمعیت کم از لحاظ توانایی معنوی بسیار قدرتمند است.
در حال حاضر نزدیک به 80 امام جمعه در کشور از استان سمنان هستند. هفت یا 8 عضو مجلس خبرگان رهبری از این استان هستند که یکی از آنها آیت الله شاهچراغی است که با رای مردم این استان به مجلس خبرگان رفته است و بقیه از استانهای دیگر در این مجلس حضور دارند. یا دانشگاه سمنان در بین 360 دانشگاه کشور رتبه دوازدهم را دارد.
در بین 5 دانشمند برجسته ای که سال گذشته توسط وزارت علوم معرفی شدند دو نفر از آنها از استان سمنان هستند. اینها اتفاقی بدست نمی آید و حساب کتابی دارد لذا من معتقدم ریشه مردم این استان محکم است.
روزی که می خواستم به استان سمنان بیایم خدمت آقای رئیس جمهور رسیدم. ایشان به من فرمودند " آقای خباز؛ شما دو هفته در شهر سمنان راه بروی دو درگیری نخواهی دید که دو نفر یقه هم را گرفته باشند."
اتفاقا من در این مدت واقعا دو نفر را که داد سر هم بزنند ندیده ام. این ها مشخص می کند که مردم این استان از فرهنگ بالایی برخوردارند.
در حال حاضر برخی از ارکان بیت رهبری از استان سمنان هستند. آقای تقوی، آقایان اختری، آقای زرگر، آقای سید احمد خاتمی و ...از شخصیت های مطرحی هستند که همگی اهل این استان هستند.
مرآت- عملکرد مدیران استان را چطور ارزیابی می کنید؟
همانطور که یکبار دیگر هم عرض کردم زمانی که آمدم در آستانه انتخابات مهمی بودیم و پس از آن هم قرار بود سفر ریاست محترم جمهوری به استان انجام شود لذا در آن مقطع جابجایی مدیران منطقی نبود. اما پس از پشت سر گذاشتن این برنامه ها نقل و انتقال مدیران را هم در داخل استانداری و هم در سطح مدیران کل آغاز کردیم. دو نفر از فرمانداران نیز در هفته های اخیر تغییر یافتند و یک نفر دیگر هم بزودی تغییر خواهد کرد.
این تغییر در کدام شهرستان خواهد بود؟
فرماندار شهرستان میامی بزودی تغییر خواهد کرد. علت تغییر فرمانداران این است که ماموریت تمام آنها به جز دو نفر به پایان رسیده است.
در خصوص تغییر فرمانداران به آقای همتیان که معاون اداری استانداری هستند گفتم تمدید ماموریت فرمانداران حتما با نظر من انجام شود.
همانطور که می دانید ماموریت ها یکساله است و حتی استاندار هم ماموریت یکساله دارد مگر انکه تمدید شود. لذا اگر دولت به من گفت آقای خباز، مسئولیت شما تمام شد بفرمایید نباید ناراحت بشوم.
در همین رابطه آقای کرمی فرماندار سابق سرخه گفتند ماموریت مرا تمام کرده اند. پاسخ شما چیست؟
همانطور که گفتم قصد تمدید ماموریت را نداریم و اگر قرار باشد تمدید ماموریت صورت بگیرد مقام مافوق آن مدیر باید بگوید من به او نیاز دارم.
در مورد فرماندار سابق سرخه توجه کنید که ماوریت وی در شهریور سال 94 به پایان رسیده بود اما از استاندار وقت برای تمدید ماموریت خود تقاضا کرده بودند که استاندار وقت نیز به مدت 6 ماه و تا پایان اسفند با ماموریت وی موافقت کرده بود. وقتی ما آمدیم او به ما گفت چون همسرش فرهنگی و فرزندش محصل هستند سه ماه هم تا پایان خرداد تمدید مجدد صورت بگیرد که ما هم موفقت کردیم.
فرماندار سابق سرخه چون فرهنگی بودند باید به آموزش و پرورش باز می گشتند. فرماندار شهرستان میامی هم از نیروهای جهاد کشاورزی بودند که بعد از 33 سال خدمت باید بازنشسته شوند.
البته فرماندار سابق سرخه پیش من آمد و گفت حتما افرادی در مورد من نزد شما سعایت کرده اند که بنده گفتم والله، بالله و تالله کسی سعایت شما را نکرده است و تصمیم خود من بوده است. لذا ما گفتیم ماموریت ها تمدید نشود چرا که وزارت کشور به اندازه کافی نیرو برای فرستادن به فرمانداری ها دارد.
از طرفی هم من چون معتقدم مدیران باید در کل استان توزیع شوند، تلاش می کنم مدیران را از تمام نقاط استان بگذاریم تا به جایی ظلم نشود.
نقش استاندار در تعیین مدیران کل مرتبط با وزارتخانه و سایر نهادهای خارج از استانداری چگونه است؟
قانون می گوید قبل از منصوب شدن مدیران کل باید با استانداران هماهنگی صورت گیرد. لذا مدیران مستقل از نظر استاندار نیستند.
در حقیقت نظر استاندار در انتصاب مدیران کل تعیین کننده است. مثلا وقتی نفراتی برای مجموعه ای معرفی می شوند بنده با آنها صحبت می کنم و فردی را می پسندم و به دستگاه معرفی می کنم. از طرفی در برخی موارد از عملکرد مدیری رضایت نداریم که این گونه موارد را به وزارتخانه مربوطه اطلاع می دهیم تا ظرف یک ماه تغییر آن صورت گیرد.
باید این طور عرض کنم که استاندار باید مدیران معرفی شده را بپسندد و توانمندی آنها را تایید کنم.
انتخاب مدیران شبیه انتخاب همسر است. من دو فرزند دارم که وقتی می خواستند داماد شوند به آنها گفتم یا من انتخاب می کنم و تو می پسندی، یا تو انتخاب می کنی و من می پسندم. اینطور نمی شود که یک روز دست دختری را بگیری و بگویی این همسر من است! در انتخاب مدیران هم این گونه عمل می شود.
شما وقتی به سمنان آمدید ظرف مدت کوتاهی خانواده خود را نیز به این استان آوردید و در اینجا ساکن شدید. نظرتان در مورد مدیرانی که در محل خدمتشان سکونت ندارند چیست؟
به همه مدیران وزارت کشور ائم از استانداران، معاونین، فرمانداران و بخشداران رسما اعلام شده است حتما باید در محل خدمت خود مستقر باشند. خود من دو شب در مهمانسرا خوابیدم و شب سوم خانواده خود را به اینجا آوردم چرا که معتقدم اگر مسئولی شب در کنار مردم نخوابد، فرزندش با فرزندان مردم رفت و آمد نکند، در غم و شادی مردم شریک نباشد اصلا مردم او را قبول نخواهند کرد.
همانطور که گفتید تعداد اندکی از مدیران کل در استان مستقر نیستند که تعدادشان کمتر از انگشتان یک دست است. قطعا رفت و آمد وقت افراد را ضایع و مضمحل می کند و نباید همین تعداد نیز در جای دیگری ساکن باشند.
حتی یکی از مدیران استان به مشهد رفت و آمد می کند که منطقی نیست و بنده پیگیر این مورد هستم.