به نقل از عصر ایذه: این روزها که پای نقل و انتقالات کشوری هیچ خبری را جا نمیگذاریم، همین روزها که فوتبال را بایک هیجان زیبا مدام دنبال میکنیم، حسین، فوتبالیست نامآشنای ایذهای در کنج خانه بیحرکت، هیجان پاهایش را میخواباند تا زخم انرژی نهفته در وجودش سرباز نزند و بیرحمانه به بیست و هشت خرداد نود و پنج و آخرین کارت قرمز فوتبالش میاندیشد!
چندی پیش از طریق یکی از دوستان باخبر شدیم که حسین الماسی بازیکن و کاپیتان سابق آنزان ایذه، نفت و گاز گچساران و فعلی پتروکیان شوشتر در تصادفی با انحراف در جاده غیزانیه از ناحیهی نخاع آسیب جدی دید.
به این بهانه پای صحبتهای حسین و خانوادهاش نشستیم تا از دلتنگی و سختی های این روزهای خود بگویند.
پدر حسین درحالیکه چشمانش به پاهای کشیده فرزند برومندش خیره مانده بود گفت: وضعیت حسین برایمان غیرقابلباور است بهطوری که نه من و نه مادرش نمیتوانیم بیش از ده دقیقه بالای سر حسین بمانیم.
الماسی در ادامه بابیان اینکه در این روزها تنها انتظارمان از مسئولین این است که حسین را فرزند خودشان بدانند و حداقل با یک عیادت هم شده باعث دلگرمی و ما و بخصوص حسین شوند.
این بار حسین با پوزخندی تلخی خاطرنشان میکند که در این مدت به جزء دوستانم و مربیام تنها مسئولی که یادش آمده حسین اینجا خوابیده آقای حاتمی رئیس اداره ورزش و جوانان ایذه بوده که همینجا از آنها تشکر میکنم.
حسین در ادامه از قراردادش با پتروکیان میگوید که در این شرایط و عدم دریافت مطالباتش مجبور به شکایت شده است تا بتواند خرج وضعیت فعلیاش کند.
بازیکن پتروکیان شوشتر با امید بسیار از اظهارنظر پزشکان میگوید: اینکه نخاعم دچار کوفتگی شده است نه قطع، جای امیدواری زیادی برایم دارد و از همه میخواهم دعایم کنند تا دوباره بتوانم روی پاهای خودم بایستم.
پدر حسین در پایان بابیان اینکه توقع یک دیدار ملاقات آنهم برای دلگرمی به جوانی ورزشکار از طرف مسئولین واقعاً خواستهی زیادی نیست، آرزو کرد روزی برسد که همه خود را در قبال جوانان مسئول بدانند.
بهراستی حرف پدر حسین چه تلنگر سنگینی بر دوش مسئولین بود!
خانه حسین الماسی را ترک میکنم درحالیکه با خود میاندیشم کاش در میان کلکلهای فوتبالی این روزهای جوانان شهرمان، کمی هم برای حمایت و عیادت فوتبالیست موفق این دیار با تعصب کل میانداختیم!
کاش در میان رو شدن حقوقهای نجومی این روزهای برخی مسئولین، از حمایت یک مسئول برای سپری شدن مراحل درمان حسین پرده بر میداشتیم.
کاش همه ما برای به ثمر رسیدن امید حسین تلاش میکردیم تا این روزها در کنج خانه درازکش فکر نکند که تنها و غریب مانده و همشهریانش کمی آنطرف تر پیرهن رونالدو و مسی را برای افتخار به تن میکنند.