راز حضور خانواده‌های جهادی برای شستن غبار محرومیت از چهره «حساسنه» هویزه+تصاویر

بعضی‌ها کیمیا را بیرون از وجود خویش می‌جویند، غافل از آنکه کیمیای واقعی در جانشان تعبیه شده و کافی است که این معدن پرب‌ها را استخراج کنند؛ آنگاه است که می‌توانند جهان هستی را به تسخیر خویش درآورند، ثروت‌ها را به سوی خود جذب کنند و سرنوشتی درخشان برای خویش رقم بزنند.

 

یکی از مصداق‌های این کیمیاگری «همت ورزی» است، همت ورزی، کلیدی است که قفل‌های بسته را می‌گشاید و انسان را پیروز هر میدان می‌کند.‌‌ همان گونه که صائب تبریزی گفته است: کیمیای همت، خاک را زر می‌کند، و انسان را در دل نامرادی‌ها به ثروت مادی و معنی می‌رساند. خوزستان این روز‌ها میزبان مردان و زنانی است که می‌خواهند با همت خود چهره خسته شهر را بزدایند و مانند دوران مقاومت در برابر دشمن بعثی، این بار در برابر فقر قامت راست کنند و بگویند ما می‌توانیم.

 

گروه جهادی «رایت المهدی» از سال ۸۵ با حضور جوانان منطقه شهرک وحدت کرج ایجاد شد و سال ۸۶ نخستین اردوی جهادی خود را در هویزه برپا کردند. کتابخانه و پایگاه بسیج مسجد امام رضا (ع) یادگار نخستین اردوی جهادی این گروه است. ساخت مسجدی در روستای عتابی نیز دومین کار عمرانی آن‌ها در شهری است که صدام حسین آن را با خاک یکسان کرده بود. حالا با گذر ۸ سال از آن جمع کوچک، امروز این گروه سالانه ۲ اردوی جهادی در استان البرز و یکی دیگر از استان‌های کشور برگزار می‌کنند تا بتوانند غبار محرومیت از چهره کشور بزدایند.

 

۱۰ سال است که گروه جهادی «رایت المهدی» سال نو خود را دور از محل زندگی و در مناطق محروم خوزستان و خراسان رضوی جشن می‌گیرند. این گروه از ۶۵ مرد و ۳۰ بانوی جهادگر تشکیل شده که کوچک‌ترین آن‌ها محمد سلمان ۳ ساله و پیر‌ترین آن‌ها حاج آقا حیدری ۷۲ است و در بین آن‌ها پزشک، دندانپزشک، طلبه، روحانی، روانشانس، بنا، دانش آموز و دانشجو پیدا می‌شود. امسال این گروه ۹۵ نفره کار فرهنگی خود را در ۴ روستا و کار عمرانی را در ۲ روستای شهرستان هویزه انجام می‌دهند.

 

زمین هنوز جای زندگی است

 

روستای حساسنه در جنوب خوزستان و ۵ کیلومتری جاده هویزه به سمت رُفَیِع است که ساکنانش از طوایف «بنی ساله و بوعذار» هستند. شغل مردمانش مانند دیگر روستاییان خوزستان، کشاورزی است اما چند سالی است که به دلیل خشکسالی، برخی از خانواده‌های این روستا به شهر مهاجرت کرده‌اند.

 

احمد بوعذار یکی از ساکنان این روستا و دانشجوی حسابداری است که می‌گوید اگر مشکل رودخانه کرخه در پایین دست حل شود می‌توان شاهد رونق کشاورزی در این روستا بود. وی معتقد است که زمین‌های این روستا حاصلخیز است و برای کشت در فصل‌های مختلف سال مطلوب است.

 

این دانشجوی روستایی ادامه می‌دهد: در حال حاضر در بیش از ۱۵۰ هکتار از اراضی گندم و جو کشت شده و اگر بتوان مشکل آب را رفع کرد می‌توان علی‌رغم افزایش سطح زمین‌های قابل کشت، در دیگر فصل‌ها نیز هندوانه و خربزه کاشت و البته دامداری را می‌توان توسعه داد.

 

بوعذار درباره اردوهای جهادی عنوان می‌کند: واقعاً کار خوبی است که برخی از جوانان شهر نشین به زندگی در رفاه توجهی ندارند و می‌خواهند بهترین روزهای عمر خود را در روستای محروم سپری کنند. اینکه بدون هیچ چشمداشتی به مردم خدمت کنند و به ما احترام بگذارند نشان می‌دهد که هنوز آدم‌های خوب در بین ما زندگی می‌کنند.

 

مسن‌ترین جهادگر گروه

 

عمران حیدری، مسن‌ترین فرد این گروه جهادی است. وی سعی می‌کند بیماری واریسش را پنهان کند تا به راحتی به کارش بپردازد. حیدری ۱۰ سال است که به همراه همسر، فرزند و نوه به اردوهای جهادی خوزستان، خراسان رضوی و تبریز سفر می‌کند و معتقد است که خیلی دیر این راه را پیدا کرده است.

 

وی درباره حضور زن و فرزندش در این اردو می‌گوید: آن‌ها خودشان طالب حضور در اردو هستند و من از هیچ‌کدامشان نخواسته‌ام که به این اردو بیایند. این اردو فرا‌تر از مادیات است اما زمانی می‌توانید فلسفه حضور در این اردو را پیدا کنید که خودتان یک بار هم به این اردو بیائید.

 

 

شیرین‌تر از عسل

 

حجت الاسلام علی اکبر کیان، امسال به همراه همسرش در مناطق محروم خوزستان حضور پیدا کرده تا سازندگی را از خودش شروع کند. وی می‌گوید: همه ما به دنبال یک چیز درونی هستیم که بتواند ما را آرام کند. می‌خوانیم در روایات و آیات که باید یک حکومتی باشد که همه به هم احترام بگذارند و «دارا» به دنبال «ندار» است.

 

وی می‌افزاید: این خواسته تاکنون محقق نشده و می‌بینم که فرد نیازمند به دنبال فرد غنی است اما در حکومت جهانی امام زمان (عج) غنی به دنبال فقیر است چون می‌داند که به او نیاز دارد. ما در این برهه از زمان اگر بخواهیم به دنبال آرامش بگردیم می‌توانیم آن را در این مناطق بیابیم..

 

این روحانی جهادگر معتقد است که حس و حال اردوهای جهادی مانند پیاده روی در اربعین حسینی است که همه بدون چشمداشت به هم خدمات ارائه می‌دهند و به همین دلیل اگر بگوییم یک نمونه از حکومت مهدوی در اربعین نمایان است، اغراق نکردیم.

 

وی تصریح می‌کند: اگر کسی به دنبال پیدا کردن یک حال و هوای عملیاتی برای رسیدن به آرامش است، می‌تواند دل خود را به تلاطم اردوهای جهادی بسپارد و در حقیقت این‌‌ همان حیات طیبه است.

 

حجت الاسلام کیان درباره حضور همسرش در این اردو تصریح می‌کند: ضرب‌المثل معروفی است که می‌گوید از دامن زن است که مرد به معراج می‌رسد. واقعاً کسانی که در این اردو‌ها می‌آیند به اشتیاق خودشان است نه به دلیل حضور فردی در این گروه. لازمه دل کندن از برخی خوشی‌های ظاهری، اعتقاد به تفکر جهادی است و برای اینکه بدانید این سختی‌های چقدر برای شخص شیرین بوده باید منتظر روز بازگشتش باشید تا مطمئن شوید که همه این رنج‌های ظاهری شیرین‌تر از عسل است.

 

کوچک‌ترین فرد گروه محمد سلمان خودش را این‌گونه معرفی می‌کند که «ممدسلمان» هستم و دوست دارم اینجا باشم. پاسخ بعدی محمد سلمان نشان می‌دهد که چقدر طعم زندگی ساده روستایی کامش را شیرین کرده است. محمدسلمان ۳ ساله با زبان شیرین کودکی می‌گوید: گاو‌ها، گوسفند‌ها و خاک بازی اینجا را دوست دارم گرچه بین پارک رفتن و در روستا بودن، پارک را ترجیح می‌دهد البته مادرش امیدوار است که این مسیر را ادامه دهد چون محمد در ۳ نوروز گذشته همراه پدر و مادر در این مناطق سال را تحویل کرده است.

 

 

«گمشده» بچه‌های جهادی

 

علیرضا مهدوی، طلبه البرزی، مسئول این گروه است و از اینکه چطور پایش به اردوهای جهادی باز شد، می‌گوید: مجموعه فرهنگی در کرج داشتیم و بعد از یکی دو سال خادمی شهدا در ایام راهیان نور، این حرکت را در هویزه پایه ریزی کردیم و بعد از اینکه نخستین کار گروه در این مناطق نیمه کاره ماند تصمیم گرفتیم هر سال این حرکت را تکرار کنیم و تاکنون در این راه قرار داریم.

 

علیرضا جشن طلبگی‌اش را ششم فروردین ۹۵ در کنار مردم محروم «حساسنه» گرفت و به کرج بازگشت. وی درباره خاصیت اصلی اردوهای جهادی می‌گوید: ما بچه‌های جهادی نه به دنبال شعار هستیم و نه به دنبال اینکه کسی ما را ببیند بلکه ما به دنبال گمشده خود هستم. ما شنیدیم که در این خرابه‌ها، یک جایی «حضرت» بیتوته کرده و ما در به در به دنبال او هستیم.

 

مهدوی در پاسخ به اینکه در این ۷ سال آیا توانستی گمشده خود را پیدا کنی، تصریح می‌کند: مسیر که مشخص شده، اما کم‌کاری از خودم بوده که نتوانستم «حضرت عشق» را پیدا کنم. علیرضا بین زیارت حرم امام رضا (ع) در این روزهای بهاری و اردوهای جهادی، اردوهای جهادی را انتخاب می‌کند چرا که معتقد است امام رضا (ع) اینجا است!

 

این روز‌ها دغدغه بسیاری از مردم، ضمانت مادی برای آینده است و این موضوع سبب مشغله زیاد آن‌ها شده است؛ علیرضا در پاسخ به اینکه آیا وضع مادی‌ات خوب است که به جای کار برای جمع کردن پس انداز به اردوهای جهادی آمده‌ای، می‌گوید: روزی ما را کسی می‌دهد که ما دنبال او هستیم حالا چه در شهر باشیم چه روستا، او روزی ما را می‌رساند و آن‌قدر داده که بی‌ادبی است اگر چیز زیادی از او بخواهم.

 

 

نباید محرومان در خانه خود احساس غربت کنند

 

زندگی در زیر زمین خانه پدری، سهم زندگی علیرضا، محمدسلمان و خانم مهدوی است، همسر علیرضا درباره لذت آمدن به اردویی که بانوان ساکن دران منطقه به سختی می‌توانند با او به زبان فارسی صحبت کنند، می‌گوید: نیت من برای آمدن به اردوهای جهادی ساختن خودم است و زندگی در مناطق محروم و در کنار محرومان را تجربه کنم.

 

وی می‌افزاید: ما به غیر از خودسازی باید در کنار محرومان باشیم تا آن‌ها در خانه خود احساس غربت نکنند. خانم مهدوی در پاسخ به اینکه آیا نمی‌توانستید این خودسازی را به جای اینکه چند صد کیلومتر دور‌تر از خانه در منطقه زندگی خودتان انجام دهید، عنوان می‌کند: شاید به خاطر اینکه هنوز این خاک بوی مقاومت می‌دهد و مردم اینجا بودند که به خاطر حفظ کشور از همه چیز خود گذشتند، چرا ما از ۱۰ روز خوب خودمان در عید نگذریم؟ ما سال‌ها است که به اردوی جهادی می‌آئیم و وقتی به شهر خودمان برگردیم منتظر ۲۵ اسفند هر سال هستیم که دوباره به خوزستان برای اردوی جهادی بازگردیم.

 

از علی اصغر تا حبیب بن مظاهر!

 

خانم مهدوی درباره اینکه با توجه به سن و سال شما و همسرتان، می‌توان گفت که برای خود سازی آمده‌اید اما محمدسلمان ۳ ساله در این گرد و خاک اذیت نمی‌شود، گفت: چه اذیتی؟ مگر بچه‌های اینجا اذیت می‌شوند؟ به نظرم باید محمدسلمان از الآن ببیند و تجربه کند. واقعاً خون محمدسلمان من از خون بچه‌های این مناطق رنگین‌تر نیست و به نظرم محمدسلمان باید از الآن این فضا را تجربه کند چون ممکن است که من و پدرش دیر متوجه این فضا شدیم.

 

علیرضا مهدوی پاسخ سؤال آخرم درباره اینکه تا چه زمانی می‌خواهی به این سفر‌ها ادامه دهی، می‌گوید: وقتی می‌بینم یک پیرمرد ۷۲ ساله و بیمار هنوز با اشتیاق در این اردو‌ها حاضر می‌شود و زن و بچه او خادمی می‌کنند، می‌فهمم وقتی می‌گویند جهادی یعنی از علی اصغر شش ماهه تا حبیب ابن مظاهر باید در این جهاد حاضر شوند و قطع شدن این زنجیره به معنی قطع شدن جهاد است.

 

هرکه را عالی است همت او- هر دو عالم شده است نعمت او؛ شکی نیست که اهل همت، با همت و اراده، به هدف‌هایشان می‌رسند، ولی برخی از آنان، چه در امور دنیا و چه در امور اخروی و معنوی، به دستاوردهای خرد و ناچیز، و پیشرفت‌هایی اندک بسنده می‌کنند. در مقابل، کسانی نیز هستند که نه در پیشرفت‌ها و دستاوردهای مادی، به کم و اندک خرسند می‌شوند، و نه در رشد و تعالی معنوی، اینان بلندهمتانند، که همیشه خواهان امور متعالی و عالیترین مراتب در هر زمینه‌اند. به راستی باید دید که چه رازی در این جهاد وجود دارد که از علی اصغر شش ماهه تا حبیب ۷۰ ساله باید در آن حضور پیدا کنند.