این روزها فضای سیاسی و رسانهای ترکیه٬ دستخوش تحولاتی است که ارتباط دقیقی با تداوم مبارزه دولت برآمده از حزب عدالت و توسعه با فعالیت گروه فتحالله گولن دارد.
اخبار بینالملل- اما به موازات آن٬ حمله ترکیه به شمال سوریه در چارچوب عملیات موسوم به «چشمه صلح»٬ یک بار دیگر فضای حماسی و ملی گرایانه را علیه پ.ک.ک و کردها تهییج کرده است. در چنین فضایی٬ سیاستمداران کُرد خارج از چتر حزب عدالت و توسعه٬ شانس و مجالی برای فعالیت سیاسی ندارند و از آن جایی که هیچ روزنه امیدی برای آغاز مجدد مذاکرات صلح وجود ندارد٬ نمیتوان افق و برنامهای برای پایان درگیریهای پ.ک.ک و ترکیه٬ پیشبینی کرد.
در حال حاضر٬ پ.ک.ک٬ به این دلایل٬ در برابر حملات و عملیاتهای متعدد ترکیه٬ واکنش چندانی نشان نمیدهد و در لاک دفاعی فرو رفته است:
1.حمله گسترده به مناطق کردنشین شمال سوریه٬ نهادهای اقماری پ.ک.ک را به شدت تضعیف کرد و تمام زوم و تامل سران و فرماندهان این گروه٬ معطوف به سوریه است.
2.شرایط جغرافیایی و اقلیمی زمستان زودرس مناطق کوهستانی در داخل و همچنین در مرز ترکیه و عراق٬ کاری کرده که امکان حمله و ضربه زدن به نیروهای نظامی ترکیه وجود نداشته باشد.
3.حملات هوایی پیوسته و هدفمند ترکیه به مواضع پ.ک.ک در اقلیم کردستان عراق٬ این گروه را در شرایط سختی قرار داده است.
4.نزدیک به 3 ماه است که شصت مادر کُرد در برابر ساختمان حزب دموکراتیک خلقها در شهر کردنشین دیاربکر تحصن کردهاند. آنان معتقدند که فرزندانشان توسط این نهاد اقماری پ.ک.ک به کوهستان فرستاده شدهاند و باید همین حزب هم٬ آنان را به خانه بازگرداند.
تحصن این مادران٬ با حمایت بسیاری از فعالان سیاسی ترکیه و اروپا روبرو شده و مادران چند تن از اعضای ایرانی پ.ک.ک نیز به نشانه همدلی به دیاربکر سفر کردند و این مساله موجب آن شده که پایههای سیاسی و اجتماعی حزب دموکراتیک خلقها٬ متزلزلتر شود و انتقادات بیشتری علیه این حزب مطرح شوند.
در نتیجه این شرایط٬ نه تنها در حوزه نظامی٬ بلکه در بخش سیاسی و فرهنگی هم٬ فضای خاصی برای فعالیت سیاستمداران کُرد وجود ندارد.
تداوم اخراج و زندانی شدن شهرداران کُرد
در روزهای اخیر٬ به طور آرام و بی سر و صدا٬ باز هم چند شهردار کُرد وابسته به حزب دموکراتیک خلقها (HDP) راهی زندان و نمایندگانی از استانداریها و فرمانداریهای تحت امر حزب عدالت و توسعه٬ به عنوان شهردار قیم٬ به جای آنها گماشته شدند.
روند برکنار کردن شهرداران کُرد وابسته به حزب دموکراتیک خلقها٬ پیشتر در شهرهای بزرگ دیاربکر٬ وان و ماردین آغاز شد و این رویداد عجیب سیاسی و حقوقی٬ توجه همگان را به سوی خود جلب کرده و دولت ترکیه با واکنشهای تند اتحادیه اروپا نیز روبرو شد. اما شواهد نشان میدهد که دولت اردوغان عزم خود را جزم کرده و ابایی از این ندارد که برای برخورد با نهادهای اقماری پ.ک.ک٬ انتقادات تمام کشورهای جهان را نیز به جان بخرد.
شرایط دشوار پ.ک.ک
گروه پ.ک.ک در سالیان اخیر٬ مرتکب خطاهای استراتژیک و تصمیمگیریهای غلطی شده که نه تنها سرنوشت کردهای ترکیه را به محاق فرستاده٬ بلکه به شکل جدی به کردهای سوریه نیز لطمه زده است.
با وجود آن که کردها در مناطق کردنشین شمال سوریه٬ برای رسیدن به مطالبات خود و ایفای یک نقش مثبت و تاثیرگذار در مبارزه با ترور و حفظ مناطق خود٬ صاحب یک فرصت طلایی شدند٬ اما سران پ.ک.ک در کوهستان قندیل٬ به جای آن که با استفاده از این فرصت٬ در تعامل با دولت ترکیه٬ عملاً بین آنکارا و کردهای سوریه نیز ارتباط معقولی به وجود بیاورند٬ دچار حس غرور و قدرت شده و با تکرار آزمون جنگهای خیابانی کوبانی در شهرهای کوچک مناطق کردنشین شمال سوریه٬ به دنبال آن افتادند که در ترکیه نیز٬ شهرهای خودگردان ایجاد کنند! این در حالی بود که اولاً جنگ در شمال سوریه در برابر یک گروه تروریستی – تکفیری بود و نه جنگ با دولتِ در حال مذاکره. دوم این که در کوبانی هم٬ شبه نظامیان کُرد تحت فرمان پ.ک.ک یعنی ی.پ.گ٬ بدون کمک آمریکا و بدون مداخله به موقع نیروهای پیشمرگ اقلیم کردستان عراق٬ مطلقاً امکان رسیدن به پیروزی نداشتند.
با این همه٬ سران پ.ک.ک تمام این واقعیتها را نایدده گرفتند و مرتکب چند خطا شدند:
1.پ.ک.ک نگاه واقعبینانهای به موقعیت سیاسی اردوغان و حزب عدالت و توسعه نداشت و تصور میکرد که حکومت به دست حزب جمهوری خلق و دیگران خواهد افتاد.
2.پ.ک.ک تحلیل غلطی در مورد اهداف و تصمیمات گروه فتحالله گولن داشت.
3.سران سیاسی و نظامی پ.ک.ک در کوهستان قندیل٬ از محبوبیت نمایندگان کُرد در صحنه سیاسی ترکیه همچون صلاح الدین دمیرتاش و دیگران٬ دچار نگرانی شده و ترسیدند که تمام قدرت در اختیار آنان قرار بگیرد و در روند پایانی مذاکرات صلح و مقطع خلع سلاح٬ فرماندهان پ.ک.ک به طور کامل به حاشیه رانده شده و بیاثر شوند. به همین خاطر آنان دست نمایندگان را در پوست گردو گذاشته و دوباره با دولت درگیر شدند.
4.فرماندهان نظامی پ.ک.ک٬ تحلیل صحیحی از تغییر ناگهانی معادلات نظامی ارتش و سرویس اطلاعاتی ترکیه نداشتند. آنها نتوانستند این واقعیت را تحلیل کنند که تجهیز نیروهای مسلح و سرویس اطلاعاتی میت ترکیه و پایگاهها و پاسگاههای مرزی به انواع و اقسام تجهیزات رصد اطلاعاتی هوایی و زمینی و استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین٬ تا چه اندازه موازنه قدرت را تغییر داده است.
به همین خاطر٬ زمانی که با سلاحهای قدیمی و تاکتیکهای پیشین خود در شهرها و روستاها و نقاط مرزی با ترکیه درگیر شدند٬ ضرباتی را تجربه کردند که از سال 1984 میلادی تاکنون٬ نظیر آن را ندیده بودند.
5.تسلیح نوجوانان کمسن و سال در شهرهای کوچک کردنشین و حفر خندق در خیابانها برای درگیر شدن آن نوجوانان با ارتش ترکیه٬ یکی از عجیبترین تصمیمات سران پ.ک.ک بود که نه تنها موجب کشته شدن دهها و بلکه صدها نوجوان و تخریب صدها خانه مسکونی شد٬ انتقادات فراوانی هم علیه پ.ک.ک به دنبال آورد و استفاده از امکانات٬ ماشینآلات و منابع شهرداریهای حزب دموکراتیک خلق ها در آن جنگ بیفرجام٬ شهرداران کُرد را نیز در مظان اتهام حمایت از تروریسم قرار داد.
در بخش بعدی این یادداشت به بررسی وضعیت فعلی پ.ک.ک و بنبست سیاسی نهادهای اقماری آن در ترکیه٬ پرداخته خواهد شد.
محمد علی دستمالی کارشناس مسائل سیاسی ترکیه