ایران، روسیه و ترکیه برندگان بزرگ خروج آمریکا از سوریه هستند

«دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور آمریکا ابتدا گفت دلیل این تصمیم تحقق هدف شکست داعش است، اما بعدا در توییتر نوشت مبارزه با داعش وظیفه آمریکا نیست و این ایران، روسیه و سوریه هستند که به عنوان «دشمنان محلی داعش» باید با این گروه تروریستی مبارزه کنند.

در این رابطه خبرنگار اداره‌کل بین‌الملل و سیاست‌خارجی مصاحبه‌ای را با «علی اُزکوک» تحلیلگر مسائل اوراسیا در شبکه «راشاتودی» ترتیب داد که به شرح زیر است.

خبرنگار فارس: همانطور که پیشتر آمریکا اعلام کرد که از سوریه خارج می‌شود و برخی منابع نیز می‌گویند که «رجب طیب اردوغان» رئیس‌جمهور ترکیه بوده که ترامپ را مجاب به این تصمیم کرده، آیا می‌توان گفت که واشنگتن و آنکارا، توافق پشت‌پرده‌ای درباره شمال سوریه داشتند؟

اُزکوک: نه به‌نظر نمی‌رسد که چنان توافق جدی پشت‌پرده رخ داده باشد. چیزی که مشخص است که این است که ترامپ یک سیاستمدار سنتی نیست، بلکه او یک تاجر است. از دیدگاه اقتصادی، باقی‌ماندن آمریکا در سوریه برای ترامپ نمی‌ارزد. پس تعجبی ندارد که عربستان سعودی مجددا با تزریق مالی به حمایت از نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) بپردازد.

اما چیزی که واضح است، این است که ترامپ شش ماه قبل پایان نبرد با داعش در سوریه را اعلام کرد. اردوغان اما با تقویت همکاری‌ها با ایران و روسیه، و همچنین اجرای حملات مستقل علیه شبه‌نظامیان یگان‌های مدافع خلق (YPG) و تهدید منافع آمریکا، به او (ترامپ) یادآوری کرد (که جنگ با داعش پایان نیافته است).

البته گفته می‌شود که «مایک پامپئو» وزیر خارجه آمریکا مبتکر اصلی همسویی مجدد با ترکیه است. شواهدی هم هست از اینکه «پاتریک شاناهان» وزیر دفاع جدید آمریکا، روابط خوبی با ترکیه دارد؛ زیرا زمانی که در بوئینگ مدیر بود فروش بالگردهای نظامی «چینوک» به ترکیه را هدایت کرد.

از طرفی، ترکیه هیچ تمایلی به درخطر قرار دادن روابطش با ایران یا روسیه، برای خوش‌آمد یک متحد غیرقابل اعتماد ندارد. برای ترکیه، روابط قوی با تهران و مسکو یک مسئله امنیت ملی است که می‌تواند از طریق آن خواسته‌هایش را بر غرب تحمیل کند.

عجله ترکیه برای اجرای عملیات نظامی در شرق رودخانه فرات چیست؟ آیا این نیز بخشی از توافق آنکارا-واشنگتن برای دوران بعد از خروج نظامیان آمریکایی از سوریه و منبج است؟

ابتدا باید بگویم که فقط حمله به منبج برنامه‌ریزی شده است. فاز برنامه‌ریزی این عملیات هم‌اکنون انجام شده و می‌توان گفت که فعلا همین یک امتیاز به ترکیه داده شده است. روزنامه «ینی‌شفق» نیز گزارش داده بود که ترکیه فعلا برای ورود، نه تهاجم، به این منطقه چراغ سبز دریافت کرده است. در حالی که پیشرفت در منبج چندان مشکل نظامی ندارد، وضعیت در شرق سوریه (رود فرات) اما دشوارتر می‌شود. ی.پ.گ نقطه ضعف‌هایی در تل‌أبیض دارد. اکثر ساکنان اصلی این منطقه که اغلب عرب و ترکمن هستند، به ترکیه گریخته و به گروه‌های شورشی پیوسته‌اند که حامی بازپس گرفته‌شدن این منطقه هستند. به محض کنترل ترکیه بر منبج و تل‌أبیض، محاصره کوبانی (عین‌العرب) نیز محتمل است. اما بدون آن نیز، ترکیه پیروزی به‌دست آورده است.

البته شایعاتی نیز وجود دارد مبنی بر اینکه ترکیه دیر یا زود تمام مناطق تحت کنترل س.د.ف را تصرف می‌کند. در هر حال، از نظر من این امر هم‌اکنون بسیار پیچیده است، زیرا ترکیه فعلا روی شکست دادن ی.پ.گ تمرکز کرده است. اگر موفقیت حاصل شود - که البته با توجه به مذاکرات فعلی با دمشق و واشنگتن هنوز میسر نیست - تسلط ترکیه بر مناطق تحت کنترل س.د.ف در دیرالزور مسئله چندان بزرگی نخواهد بود. زمانی که شهر «الشداد» به تصرف درآمد، می‌توان با پرداخت پول و خودمختاری به اعراب محلی، آنها را خرید. البته از نظر من، ایران و روسیه وضعیت بهتری برای فعال شدن در این منطقه دارند.

چیزی که مشخص است، این است که آمریکا نمی‌خواهد خلأ ناشی از خارج شدنش از سوریه، با ایران یا روسیه پر شود. به همین دلیل سعودی‌ها و اماراتی‌ها را دعوت کرده است، علی‌رغم اینکه آنها تجربه کمی در کنترل گروه‌های نیابتی دارند و البته خودشان نیز با ترکیه درگیر هستند. پس برای دولت دمشق، ایران و روسیه مشکل خواهد بود که از خروج آمریکا بهره ببرند. در مقابل، شواهد کافی وجود دارد از اینکه دولت دمشق هم‌اکنون در حال مذاکره با ی.پ.گ است تا منطقه «العریمه» در منبج را به نیروهای سوری تحویل دهند و دولت نیز سپر محافظی در برابر ارتش ترکیه ایجاد کند. البته دولت سوریه این کار را فقط با حمایت قوی روسیه می‌تواند انجام دهد. اما نشانه‌هایی وجود دارد از اینکه روسیه تا زمانی که ترکیه از روند مذاکرات آستانه حمایت می‌کند، به روی عملیات ترکیه علیه کُردها چشم‌پوشی کند؛ حتی با اینکه ی.پ.گ از نظر مسکو تروریستی نیست.

در مورد شرق سوریه نیز منابع روسی به من گفته‌اند که مسکو قویا خواستار نقشی در دیرالزور است، جایی که چاه‌های نفت زیادی برای بازسازی سوریه وجود دارد. «الرقه» نیز هنوز باری بر دوش آنهاست که ویران باقی مانده و مردم آنجا در اردوگاه‌ها زندگی می‌کنند. البته ترکیه و روسیه هنوز توافقی در این باره، مخصوصا حول منطقه منبج ندارند. به همین دلیل، وزیر خارجه و دفاع ترکیه روز دوشنبه به مسکو می‌روند تا روس‌ها را در این باره قانع کنند، که البته بهایی را نیز باید بپردازند.

روحانی رئیس‌جمهور ایران اخیرا در ترکیه بود. موضوع اصلی صحبتهایشان همکاری اقتصادی بود. با توجه به این مسئله که ایران دهه‌هاست با دولت سوریه ارتباط دارد، معتقدم که ترکیه با حضور ایران در سوریه مشکلی نخواهد داشت البته تا زمانی که ایران نیز حضور ترکیه در شمال این کشور را تحمل کند. با فرا رسیدن تحریم‌ها بین‌المللی، از نظر ایران، ترکیه می‌تواند دریچه‌ای به سوی همکاری اقتصادی با جهان باشد.

روسیه، ایران و ترکیه اصلی‌ترین برندگان خروج آمریکا از سوریه هستند و هر سه آنها منافع مشترکی در همکاری دارند. شرق سوریه نیز ممکن است به لقمه‌ای بزرگتر از دهان ترکیه تبدیل شود، پس احتمال دارد که فقط به تمرکز روی مناطق مرزی خودش رضایت دهد.

بعد از اینکه «اندرو برانسون» کشیش آمریکایی از زندان ترکیه آزاد شد، شاهد گرم‌شدن روابط بین آنکارا و واشنگتن بودیم. آیا آمریکا برای بازگرداندن برانسون به خانه، حاضر شد که در موضوع سوریه، امتیازهایی به ترکیه بدهد؟

نه، از نظر من آنها می‌خواستند از برانسون به عنوان ابزار چانه‌زنی و اهرم فشار استفاده کنند که البته موفق نشدند. تحریم‌ها لغو شد و اقتصاد ترکیه به‌نوعی در حال احیا شدن است. لکن تحریم یک متحد ناتو، دید منفی را علیه آمریکا ایجاد کرد. بعلاوه، بخش جنوبی ناتو بدون ترکیه کارایی ندارد. به همین دلیل آمریکا نمی‌خواهد ترکیه به جایی برسد که با فشار آوردن به ناتو، عضو مخربی باشد؛ آنهم در زمانی که ناتو در تلاش برای فشار آوردن به روسیه و ایران است.

همچنین فکر نمی‌کنم که فرماندهی مرکزی ارتش آمریکا نیز رغبت چندانی به همکاری با ترکیه داشته باشد. سنتکام و سازمان سیا که با هم عملیات آمریکا در سوریه را پیش می‌برند، یکی از بزرگترین حامیان اتحاد ی.پ.گ/س.د.ف هستند. چیزی که در پرونده اندرو برانسون جالب است، این است که چاووش‌اوغلو وزیر خارجه ترکیه در نشست دوحه افشا و تاکید کرد که برانسون مأمور سیا بود که در ترکیه جاسوسی می‌کرد.