این زن به نام "مهری گل تورسون" در گفتوگو با خبرنگاران در واشنگتن گفت که در زمان بازداشتش در آنجا چهار روز متوالی بدون آنکه بخوابد مورد بازجویی قرار گرفته و مقامها سر او را تراشیدهاند و به شکلی توهین آمیز او را مورد معاینه پزشکی قرار دادهاند و این اتفاقات بعد از بازداشت دومش در چین در سال ۲۰۱۷ افتاده است. بر اساس این گزارش او بعد از آن برای بار سوم هم بازداشت شد و رفتار با وی حتی این بار بدتر بود. او که ۲۹ سال دارد به خبرنگاران در نشستی در محل باشگاه مطبوعات ملی در واشنگتن اظهار داشت: من در آن زمان ترجیح میدادم بمیرم تا اینکه در معرض این شکنجه قرار بگیرم و از آنها التماس میکردم که من را بکشند.
این در حالیست که روز دوشنبه بالغ بر ۲۷۰ چهره دانشگاهی و استاد دانشگاه از ۲۶ کشور جهان در بیانیهای خواهان توجه جهان به سواستفادههای حقوق بشری گسترده و حملات عمدی به فرهنگهای بومی که در چین اتفاق میافتد، شدند.
در این بیانیه آمده است: این بازداشتیها که اکثرا اویغور هستند در این کمپها در معرض روشهای تهاجمی تجسس و رصد قرار میگیرند و تحت استرس روانی هستند و آنها را مجبور میکنند زبان، باورهای مذهبی و اعمال فرهنگی بومی خودشان را ترک کنند.
در این بیانیه آمده است: در بیرون از این کمپها بیش از ۱۰ میلیون تن از اقلیت مسلمان ترک تبار در این منطقه نیز تحت یک شبکه تجسس و رصد قرار داشته و همچنین در معرض ایست، بازرسیها و مانیتورینگ گسترده قرار دارند و هر گونه آزادی شخصی از آنها سلب میشود.
تورسون که در چین پرورش یافت، برای تحصیل به مصر رفت و در آنجا با همسرش آشنا شد و در سال ۲۰۱۵ برای ملاقات به خانوادهاش به چین برگشت و فورا بازداشت شده و کودکانش را از او جدا کردند.
او سه ماه بعد آزاد شد و یکی از فرزندان سه قلویش فوت کرد و دو نفر دیگر نیز دچار مشکلات سلامت شدند.
او گفت که روی کودکان او عمل جراحی انجام داده بودند و حدود دو سال بعد دوباره بازداشت شد. چند ماه بعد از آن هم برای بار سوم بازداشت شده است. سه ماه او را در یک زندان با شرایط بد همراه با ۶۰ زن دیگر قرار دادند و آنها مجبور بودند در این محل به نوبت بخوابند و دستشوییهای آنها در مقابل دوربینهای امنیتی قرار داشت و آنها را مجبور میکردند که سرودهایی در تحسین حزب کمونیست چین بخوانند.
او ادامه داد که مقامها او و زندانیهای دیگر را مجبور میکردند از داروهای نامعلوم از جمله قرصهایی که باعث غش کردنشان میشد و مایه سفیدی که عوارضی نظیر خونریزی را برای آنها داشت استفاده کنند.
او گفت که ۹ نفر از زنانی که در آن زندان با او بودهاند در طول سه ماهی که او آنجا بود، جان باختند.
او یادآور شد که یک روز او را به یک اتاق بردند و روی یک صندلی مرتفع قرار دادند و دستها و پاهایش را بستند و یک چیزی شبیه کلاه ایمنی روی سرش قرار دادند و به او جریان برق وصل میکردند و این باعث لرزش در بدن او و درد در تمامی رگهایش میشد و کمی بعد از آن هوشیاریاش را از دست داد و تنها آخرین جملهای که شنید این بود که "اویغور بودن یک جرم است."
این زن تعریف میکرد که کمی بعد آزاد شد و بچههایش را به مصر برد اما بعدا مقامهای چین به او دستور دادند برگردد اما او در قاهره به سراغ مقامهای آمریکایی رفت و در ماه سپتامبر به آمریکا گریخت و در ویرجینیا ساکن شد.