ولیعهد سعودی در حادثه تیراندازی در کاخ پادشاهی در منطقه الخزامی مجروح شده است. این منابع میگویند که بن سلمان پس از این حادثه با بالگردی از محل خارج شده است. به نوشته این پایگاه، تردیدهایی دراین باره که او درمان شده یا همچنان در بیمارستان بستری است وجود دارد.
تقریبا یک ماه پیش بود که خبر درگیری در کاخ سلمان بن عبدالعزیز در محله الخزامی عربستان تیتر یک خبرگزاری های منطقه را به خود اختصاص داد. در ادامه اخبار و نقطه نظرات متفاوتی نیز در این باره منتشر شد؛ به طوریکه عده ای نامش را کودتا گذاشتند و برخی هلی شات کوچکی را عامل تیراندازی ممتد در اطراف کاخ دانستند.
صبح روز تیراندازی برخی افراد در داخل عربستان، توئییت کردند هشت نفر در این حادثه کشته و ده نفری از گارد سلطنتی زخمی شده اند، همچنین با بیان جزئیات، زمان حادثه را پنجاه دقیقه توصیف کردند؛ اما اگر از جزئیات این حادثه عبور کنیم نکته ای که توجهات را پس از این اتفاق در الخزامی به خود جلب کرد غیبت بن سلمان بود. از فردا تیراندازی و درگیری در کاخ الخزامی خبری از بن سلمان تا به امروز نیست.
یک منبع خبری داخلی طی یک گزارش اعلام کرد بن سلمان در حادثه الخزامی کشته شده اما بلافاصله و پس از تمرکز به دلیل عدم حضور ولیعهد جوان در مراسم های مختلف عکس های از وی منتشر شد تا از صحت و سلامتی ولیعهد جوان خبر دهد و بی اعتباری شایعات را اعلام کند.اما دوباره اخباری منتشر شد مبنی بر اینکه این عکس های برای چند روز گذشته است و تصویر بن سلمان پس از حادثه نیست.
سناریوهای راز یک غیبت
سناریو های مختلفی از سوی تحلیلگران نسبت به غیبت ولیعهد جویای نام مطرح شده است؛ عده ای دلیل ناپدید شدن ولیعهد جوان را زخمی شدن وی در جریان حادثه تیراندازی 21 آوریل در کاخ الخزامی دانستند، زیرا دقیقا پس از این حمله، محمد بن سلمان ناپدید شد که این امر ظن کشته و یا زخمی شدن وی را در جریان این حادثه تقویت کرد. همچنین برخی این ادعا را مطرح کردند که شاید راز غیبت بن سلمان یک بازی رسانه ای در برابر انتقال سفارت آمریکا از تل آویو به بیت المقدس باشد، زیرا ولیعهد جوان در سفرش به واشنگتن موضع گیری ای را علیه فلسطین انجام داد که موجب تغییر اسم یک نشست نیز شد!
گروهی نیز عطش محمد بن سلمان برای قدرت و ترس از کودتا را عامل چنین غیبتی دانستند، زیرا اقدامات گسترده وی برای کنار زدن رقبای داخلی در هرم قدرت خاندان سعودی بویژه با برکناری محمد بن نایف از مقام ولیعهدی، ولیعهد جوان را در برابر صف گسترده ای از مخالفان قرار داد که این موضوع می تواند در روند قدرت گیری او مانع ایجاد کند، زیرا بن نایف و موتب بن عبدالله، پسران پادشاه پیشین، علاوه بر رقابت های داخلی قدرت در خانواده سلطنتی، هر دو از منتقدان تجاوز به یمن و محاصره قطر بودند.
اما آنچه که در چند روز اخیر مورد تایید بسیاری منابع خبری قرار گرفت زخمی شدن بن سلمان در حادثه کاخ الخزامی بود، پس بن سلمان زنده است و هدف درگیری قدرت در خاندان سعودی بوده است، بنابراین سوالی که مطرح می شود این است که آیا با غیبت به وجود آمده برای بن سلمان بازهم تخت سلطنتی آل سعود انتظار وی را می کشد؟ آیا پس از بازگشت از دوران نقاهت بازهم روند گذشته را ادامه خواهد داد؟
اوج گیری بی هدف با سقوطی سخت
محمد بن سلمان در طول یکسال گذشته با اعلام برنامه اصلاحات و مبارزه با فساد، صدها شاهزاده سلطنتی و بازرگان را بازداشت کرد و اکثر آنها بدون برگزاری دادگاه و پس از قبول اعطای بخش زیادی از سرمایه های خود به پادشاهی، آزاد شدند. در حوزه اجتماعی آزادی هایی را در جامعه پذیرفت که پیش از این به عنوان یک تابو از آنها یاد می شد. زنان حق رانندگی پیدا کردند و برخی اصول مذهبی زیر سوال رفت.
همچنین در حوزه سیاست خارجی نیز جوان جویای نام سعودی گام هایی نیز برداشت، او جنگ یمن را به راه اندخت و رژیم صهیونیستی را دوست خود تعریف کرد. اصلاحات بی ترمز نوه سعودی خط های عمیقی را بر سنت های جامعه و منطقه گذاشت. بن سلمان هم در داخل دیوارهای سنت را شکست و هم در خارج از عربستان؛ رژیم صهیونیستی و دشمن هفتاد ساله مسلمانان به یکباره در جریان اصلاحات بن سلمان به متحد راهبردی تبدیل شد؛ در این مورد کار به جایی رسید که بن سلمان در ماه مارس در سفر سه هفتهای خود به ایالات متحده با رهبران تعدادی از گروه های لابی گری طرفدار اسرائیل، از جمله کمیته امور عمومی اسرائیل آمریکا (AIPAC) دیدار کرد و در آن جلسه گفت فلسطینیها یا باید پیشنهاد مورد نظر ترامپ را قبول کنند و یا خاموش باشند!.
محمد بن سلمان این اقدامات را در حالی در پیش گرفته بود که هر روز صبح با رویای پادشاهی از خواب بیدار می شد و هر لحظه احساس می کرد تاج سلطنت بر سرش خواهد نشست. اصلاحات اجتماعی را با هدف اینکه پایگاه مردمی پیدا کند انجام داد؛ شاهزادگان را برای اینکه زهر چشمی از رقیبان بگیرد زندانی کرد و در عرصه منطقه برای خود دشمن تراشی کرد تا اتوبان رسیدن به پادشاهی را هموار کند. اما باید گفت اوج گیری یکباره ولیعهد جوان شاید سقوط سختی را برایش در پی داشته باشد. حادثه کاخ الخزامی هشداری برای بن سلمان بود که نمی تواند به آسانی از میان پسرعمو ها عبور کند و بر تخت بنشیند.
سخن آخر
تمام قصه این است که حتی اگر بن سلمان از گلوله جان سالم به در ببرد و دوباره به کاخ سلطنتی برگردد مطمئنا اوضاع و شرایط مانند گذشته نخواهد بود. درگیری قدرت بین فرزندان سعودی متشنج تر خواهد شد، بن سلمان دیگر نمی تواند یکه تازی کند و احتمالا در سیاست خارجی آل سعود تحولاتی صورت خواهد گرفت، همچنین روند تثبیت قدرت شکل جدی ای را پیدا خواهد کرد. به همین دلیل باید منتظر روزهای پرالتهاب تری برای خاندان سعودی باشیم. چراکه شکاف عمیق و گسترده ای در چارچوب حکومتی این کشور رخ داده و بدنه سلطنت با شکستی وسیعی روبرو شده است که این امر به حدی می تواند جدی باشد که شاید عربستان را تا مرز تجزیه به پیش ببرد.
به گفته برخی تحلیلگران رهبرانی که اصلاحات گسترده را به یکبار در پیش می گیرند و زمینه را برای آن فراهم نمی کنند روی تیغی دو لبه حرکت می کنند، به طوریکه هر لحظه امکان سقوط و آسیب دیدنشان وجود دارد. بن سلمان بدون هیچ پیش زمینه ای اصلاحات را آغاز کرد تا بلکه خود را یک رهبر پیشرو نشان دهد در حالیکه هیچ زمینه ای نه در داخل عربستان و نه در خارج از آن برای این تحولات وجود نداشت. کاری که بن سلمان برای هموار کردن مسیر پادشاهی انجام داد مانند تزئین خانه ای متروکه و مخروبه بود.