در وضعیت کنونی جهان اسلام و با توجه به عواملی مانند تفرقه و عدم یکپارچگی کشورهای مسلمان، وابستگی این کشورها به قدرت های خارجی و فشار مضاعف دولت جدید آمریکا منطقه ی غرب آسیا در وضعیتی قرار گرفته که چشم انداز مشخصی برای رهایی فلسطینیان از شر تجاوزات رژیم صهیونیستی به جز مقاومت مسلحانه نمی توان متصور بود و این همان نکته ای است که رهبر معظم انقلاب نیز چند سال پیش به آن اشاره کرده و تنها راه رهایی فلسطین را مسلح شدن کرانه باختری رود اردن مانند گروه های مقاومت در غزه دانستند.
ایشان در همین زمینه فرمودند: «این اعتقاد ما است که کرانه ی باختری هم مثل غزه مسلح باید بشود. دست قدرت [لازم است]. کسانىکه علاقهمند به سرنوشت فلسطینند، اگر میتوانند کارى بکنند، کار این است؛ در آنجا هم باید مردم را مسلح کنند. تنها چیزى که ممکن است از محنت فلسطینىها بکاهد، عبارت است از همین که دست قدرت داشته باشند، بتوانند قدرتنمایى بکنند؛ والا با برخورد رام و مطیع و سازشکارانه، هیچ کارى به نفع فلسطینىها انجام نخواهد گرفت.»
بیشتر بخوانید: سلاح نامرئی صهیونیستها برای تربیت نسل جدید فلسطینیان/ از حربه دیرینه «کوره ذوب» تا تاسیس مرکز «صلح پرز» اسرائیل +تصاویر
به طور کلی در مورد روند طرح های موجود در مورد قضیه ی فلسطین طیفی از طرح ها از طرح های رادیکال صهیونیستی تا طرح های میانه تر وجود دارد که در جدول زیر قابل مشاهده است:
باید توجه داشت در میان طرح های فوق طرح های رادیکال صهیونیستی مانند کشور واحد یهودی بدون نظر گرفتن حقوق تاریخی فلسطینی ها هیچ گاه توان ایجاد اجماع بین المللی را نداشته و صرفا در محافل افراطی صهیونیستی مانند حزب راستگرای لیکود مطرح بوده است.
در این بین طیف دیگری از طرح ها که آرمان حقیقی فلسطین را در بطن خود داشته است مانند تاکید بر کشور واحد فلسطینی با پایتختی بیت المقدس که ابتدا از سوی عمده ی گروه های فلسطینی مطرح می شد با روند سازشکاری این گروه ها(مانند ساف) عملا به حاشیه رفته است. در این زمینه باید توجه داشت طرح اصولی جمهوری اسلامی ایران که چندیدن بار از سوی رهبر معظم انقلاب نیز مطرح شده است مبنی بر برگزاری انتخابات سراسری در فلسطین با شرکت اقوام و مذاهب مختلف و تعیین حاکمیت این کشور از این طریق نیز از سوی صهیونیست ها به دلیل واهمه از نتایج این انتخابات رد شده و راه به جایی نبرده است.
به طور کلی و در چنین فضایی تنها راهکاری که با اقبال محافل غربی و عمده ی کشورهای اروپایی و هم چنین کشورهای عرب حوزه ی خلیج فارس از آن به عنوان راهکاری که بیشترین شانس را برای موفقیت دارد یاد می شد راهکار دو دولتی بر اساس مرزهای 1967 و توقف شهرک سازی صهیونیست ها بود.
در حالی که این راهکار یک عقب نشینی جدی از آرمان فلسطین محسوب شده و سرنوشت بسیاری از سرزمین های فلسطینی قبل از 1967 در آن نامعلوم می باشد اما صهیونیست ها تا کنون به همین راهکار حداقلی نیز واکنش مناسبی نشان نداده اند و با ادامه ی سرکوبگری و کشتار علیه مردم فلسطین سعی در اجرایی نمودن یهودی سازی کامل سرزمین های اشغالی و راهکارهای ایده آل خود دارند. در این بین هرچند که مخالفت های بین المللی تا کنون روند اقدامات صهیونیست هارا با چالش مواجه کرده بود اما پس از روی کار آمدن دونالد ترامپ و اتخاذ رویکرد جدید او نسبت به مساله ی فلسطین و پایتختی بیت المقدس به نظر می رسد فشارهای بین المللی علیه صهیونیست ها نیز در حال به حاشیه رفتن می باشد و مرحله ی جدیدی از یهودی سازی کامل و پاک سازی قومی و نژادی سرزمین های اشغالی آغاز شده است. مطرح شدن موضوع معامله قرن از سوی محافل رسانه ای و سیاسی دنیا نیز در همین چارچوب قابل ارزیابی است.
هرچند که به طور رسمی موردی از مفاد این توافق تا کنون فاش نشده است اما به نظر می آید با توجه به وضعیت انفعالی فعلی جهان عرب و رویکرد خارج از عرف دولت آمریکا مفاد این توافق همان راهکارهای حداکثری صهیونیستها باشد که در آن حاکمیت کامل صهیونیست ها بر سرزمین های اشغالی تضمین شده و در ازای آن منافع ناچیز و دسته چندم اقتصادی متوجه جهان عرب و هم چنین گروه های سازشکار داخلی فلسطین شود.
این مساله یعنی عقب نشینی گام به گام گروه هایی که راه سازش در پیش گرفتند از استیفای حقوق اصلی فلسطینیان تا راهکار دو دولتی و در نهایت تن دادن به دولت واحد صهیونیستی که هم اکنون زمزمه های آن شنیده می شود حکایت از آن دارد که راهکار نهایی آرمان فلسطین جدا از لفاظی های دیپلماتیک به مقاومت مسلحانه بستگی دارد و این همان نکته ای است که رهبر انقلاب چند سال قبل تر با هوشمندی به آن پرداختند:
«این اعتقاد ما است که کرانه ی باختری هم مثل غزه مسلح باید بشود. کسانىکه علاقهمند به سرنوشت فلسطینند، اگر میتوانند کارى بکنند، کار این است؛ در آنجا هم باید مردم را مسلح کنند. تنها چیزى که ممکن است از محنت فلسطینىها بکاهد، عبارت است از همین که دست قدرت داشته باشند، بتوانند قدرتنمایى بکنند؛ والا با برخورد رام و مطیع و سازشکارانه، هیچ کارى به نفع فلسطینىها انجام نخواهد گرفت.»