هفته نامه آمریکایی «نشنال اینترست» در گزارشی به قلم «پل پیلار» از مقامهای سابق این کشور درباره تلاشهای حکومت عربستان به ویژه ولیعهد خودکامه این کشور در بی ثبات سازی منطقه نوشت: پادشاهی عربستان سعودی مدتهاست که از لحاظ سیاسی شکننده بوده و دوام آوردن آن تا قرن بیست و یکم موردی قابل توجه است.
این نشریه ادامه داد: بیثباتی داخلی در عربستان سعودی برای دیگران از جمله آمریکا که تصمیم میگیرد افرادی چون «محمد بن سلمان» ولیعهد عربستان را در نظر گیرد، موردی مهم است و علاوه بر این، پیامدهای خارجی نیز وجود دارد.
باید گفت که دسیسههای داخلی محمد بن سلمان به صدور بیثباتی از عربستان سعودی به سایر نقاط منطقه نیز مرتبط است. عربستان سعودی البته حتی پیش از ظهور محمد بن سلمان ، یک منبع بیثبات کننده بوده که تلاش داشت در جاهای دیگر منطقه اعمال قدرت نماید این حرکت شامل استفاده از نیروهای مسلح برای سرکوب اکثریت شیعه در حکومت سنی بحرین، جنگ داخلی در سوریه با تبانی با افراط گرایان القاعده بوده است.
در ادامه این گزارش آمده است: اینک محمد بن سلمان در حال حرکت سریعتر در مسیر بیثباتی منطقه است. نمایش نخست نیز جنگ فاجعه آمیز در یمن با تهاجم عربستان و امارات متحده عربی و بروز درگیریهای داخلی و نارضایتی قبیلهای از دولت یمن و تبدیل آن به یک فاجعه انسانی بین المللی است و این شاهزاده این وضعیت را فاجعهبارتر خواهد کرد به طوریکه اندکی پس از تصفیه حسابهای داخلی در ریاض، او اعلام کرد محاصره جزئی یمن به محاصره کامل زمینی، هوایی و دریایی مبدل میشود. در این میان تلاش در به زانو درآوردن قطر موفقیتی زیادی نداشته و همه تلاشهای تاکنون انجام شده موجب افزایش تنش و خصومت در منطقه خلیج فارس گشته است.
در ادامه این مطلب با پرداخته شدن به تغییر و تحولات داخلی لبنان آمده است: در حال حاضر، همزمان با تسویه حسابهای داخلی، حرکت جدید عربستان سعودی بیثبات سازی سیاسی لبنان است و اعلام استعفای «سعد حریری»، نخست وزیر لبنان ظاهرا از سوی رژیم عربستان مدیریت شد. قصد ظاهری عربستان سعودی در این مسیر این است که لبنان را به گونهای قرار دهد که برای حزب الله، شریک دولت ائتلافی ، زیان آور باشد. اما تمام این حرکتهای تاکنون انجام شده موجب گشته تا «سید حسن نصرالله» رهبر حزب الله لبنان شخصی صادق بهنظر برسد و روشنگرانه به نقش سعودیها در این اقدام اشاره کند و به عنوان شخصی که به دنبال ثبات در ائتلاف لبنان بوده و نه به دنبال بحران و رویارویی، به نظر آید.
در بخش دیگر این گزارش آمده است: موضوع اصلی تحرکهای منطقهای محمد بن سلمان، خصومت با حزب الله متحد ایران است. مورد عجیب و غریب در این آشفته بازار این است که عوامل بیثبات کننده، بحران ساز و مایل به مواجهه و حتی نبرد عمدتا از جانب محمد بن سلمان از عربستان همراه با کمک دولت نتانیاهو در اسرائیل است.
در انتهای این گزارش با اشاره به دیدار «جرد کوشنر» داماد دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا از عربستان و ملاقات با محمد بن سلمان درست چند روز قبل از بازداشتهای شاهزاده سعودی و ذکر هم جهت بودن این دو آمده است: این رابطه بخشی از یک محفلی است که رهبر واقعی امارات متحده عربی و شاهزاده ابوظبی، یعنی «محمد بن زاید» و سفیر امارات در واشنگتن را نیز شامل میشود. اگر سیاستهای فعلی آمریکا در قبال بازیگران حاضر در عرصه خلیج فارس ادامه یابد، این کشور در افزایش بی ثباتی منطقهای که این جوان خودکامه در ریاض مشغول انجام آن است، شریک خواهد بود.