علی شهاب تحلیلگر مسایل راهبردی منطقه در مقالهای به بررسی سفر اخیر سلمان بن عبدالعزیز پادشاه عربستان سعودی به مسکو پرداخته و تأکید کرد که رژیم صهیونیستی نگرانی خود را از صف بندی کشورها عربی معتدل! در ستونی پشت درهای دمشق مخفی نمی کنند.
از زمانی که آمریکا رفتار سردی را در تعامل با پرونده سوریه نسبت به متحدان منطقه ای از خود نشان می دهد، کشورهای خلیج فارس موقعیت خود را به سمت تلاش برای یافتن راه حلی پیش میبرند که موقعیت سیاسی آنها را در سازش دور از دسترسی محقق کند که امروز بیش از هر زمان دیگر به موعد تحقق خود نزدیک شده است.
در این میان عربستان محاسبات و اولویت های مخصوص خود را دارد. سفر سلمان بن عبدالعزیز پادشاه عربستان سعودی برای اولین بار به روسیه سوالاتی را در رابطه با میزان آمادگی ریاض در زمینه موضعگیریهای جدید در مورد جنگ سوریه ایجاد کرده است. البته ماهیت مناسبات عربستان و آمریکا و صدها میلیارد دلاری که دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا در سفر اخیر خود به ریاض به جیب زد، تاکید دارد که عربستان بدون شک محکوم به حضور زیر چتر آمریکا خواهد بود، حتی اگر بخواهد در ابعاد رسانه ای از این روند فراتر برود.
این قاعده قطعا بر اقدامات عربستان سعودی در قبال مسکو نیز منطبق است. ریاض به دنبال پیدا کردن جانشین برای واشنگتن نیست. البته در این زمینه نباید امکان گرفتن واکنش های روسیه برای تحقیق دستاوردهای تاکتیکی غیر متعارض با برنامه ها و سیاست های آمریکا در سوریه و منطقه را ملغی دانست.
سوالی که باید به آن پاسخ داده شود، این است که انگیزه های سفر شاه سعودی به عربستان در زمان کنونی و با این شکل و ماهیت چیست و اولویتهایی که عربستان را به سمت این سفر سوق داده، چه میتواند باشد؟
زمینه های توافق های امضا شده توسط پادشاه عربستان در مسکو شامل مشارکت در صندوق سرمایه گذاری های عمومی به ارزش یک میلیارد دلار، یادداشت تفاهم برای افزایش تبادل صنایع نظامی، یادداشت تبادل برای سرمایه گذاری در امور زیر ساختی، یادداشت تفاهم برای تاسیس سکوی سرمایهگذاری در بخش نفتی به علاوه یادداشت تفاهمی برای ایجاد فرصت ها بین دو کشور در این بخش و توافقنامه های امضا شده در بخش ارتباطات و کشاورزی و فرهنگی و توافق دریافت سامانه موشکی اس 400 از جمله موارد امضا شده میان دو طرف است.
ارزش تمامی این توافقنامه ها در بهترین ارزیابی ها بالغ بر10 میلیارد دلار نمی شود، که 3 میلیارد دلار از آنها مربوط به بخش نفت است. این رقمها با توافقنامه های امضا شده در معامله های عربستان و آمریکا قابل مقایسه نیست.
بخش نفت بیشترین سهم توافقنامه های امضا شده میان دو طرف را در اختیار داشته و مورد توجه ویژه ملک سلمان بوده و او اعلام کرد که سهیم بودن با دوستان روس برای رسیدن به افق های ایجاد توازن مجدد در بازارهای جهانی نفت محوری است. وی تاکید کرد که چشم انداز2030 به عنوان چشم انداز خیزش اقتصادی عربستان فرصت های متعددی را در برابر شرکت های روسی ایجاد می کند.
نکته جالب توجه در این جا است که رسانه های معتبر روسی ابعادی فراتر از حجم واقعی این سفر به آن ندادند و آن را در چارچوب منافع مفید میان دو طرف دانستند و تأکید کردند که ریاض به دنبال تضمین بیطرفی مسکو در قبال جنگ یمن و بحران با قطر است.
در خصوص معامله سامانه موشکی اس 400 باید گفت که نیازمندی های نظامی عربستان معمولاً از طریق ارزیابی های آمریکایی صورت می گیرد و ریاض پیش از این بارها در اجرای معامله های تسلیحاتی با مسکو اختلال ایجاد کرده است. همین موضوع باعث شده است که بسیاری از تحلیلگران نظامی روس این بار اعلام کنند که صحبت از معامله اس 400 در راستای تبلیغات سعودی برای بررسی مواضع روسیه و احتمال تغییر مواضع این کشور در قبال ایران صورت میگیرد.
با وجود اینکه جلوگیری از نفوذ ایران طبعا به عنوان یکی از برنامه های مطرح در محافل دیپلماتیک عربستان مطرح است، اما ریاض انتظار ایجاد شکاف جدی در مواضع روسیه نسبت به ایران حتی با قراردادها و یادداشت تفاهم های چند میلیاردی را ندارد.
شاید این سفر در چهارچوب سیاست باز عربستان در عرصه داخلی و خارجی بوده و با هدف ایجاد راه حلی برای جنگ در یمن و خروج با دستاوردهای حداقلی از بحران سوریه و حفظ نقشه منطقه ای موازی با آنکارا و تهران صورت گیرد. البته میتوان گفت که احتمالاً تمامی این انگیزه ها در سفر پروتکلی ملک سلمان به مسکو مدنظر بوده است.
سفر سلمان به روسیه و تاثیر آن بر مناسبات مسکو- تهران
پایگاه خبری شام تایمز نیز در مقاله ای نوشت که سخنگوی کرملین اعلام کرد که سفر ملک سلمان بن عبدالعزیز پادشاه عربستان به روسیه به ضرر مناسبات ایران و روسیه نخواهد بود. وی تأکید کرد که مناسبات مسکو با این دو کشور یعنی ایران و عربستان در دو مسیر موازی قرار دارد. این توضیحات راه تفسیرهای اشتباه از این دیدارها را می بندد، به ویژه که در این دیدار قرارداد هایی در رابطه با همکاری در زمینه انرژی به امضا رسیده است.
برخی تلاش دارند این معامله ها را رشوه ای از روی عربستان به روسیه ارزیابی کنند تا مسکو در مناسبات کنونی خود با ایران و تفاهم و همکاری موجود بین دو کشور در ابعاد سیاسی و نظامی و اقتصادی تجدید نظر کند.
برای روشن کردن این سوء برداشت علاوه بر اظهارات سخنگوی کرملین میتوان به مجموعه ای از وقایع و اتفاقات در این رابطه اشاره کرد.
اول: عربستان سعودی مناسبات مستحکمی با غرب و به ویژه آمریکا دارد و این مناسبات از زمان پایان جنگ جهانی دوم تاکنون بخش اساسی از سیاست ها و استراتژی غرب در قبال منطقه بوده است. در این معنا هر نوع توسعه در مناسبات روسیه و عربستان به ویژه در ابعاد سیاسی و اقتصادی قابل تصور نیست و محکوم به سقف مناسبات ویژه ای خواهد بود که آمریکا و غرب با عربستان دارند. کشورهای غربی اجازه عدول از این سقف را به عربستان نمیدهند و عربستان نمیتواند مناسبات خود با روسیه را جز در چهارچوب مورد پذیرش آمریکا توسعه بخشند. این شاخصی اساسی در مسیر توسعه مناسبات روسیه و عربستان است.
دوم: عربستان عرصه سرمایه گذاری و واردات کالاها و سرمایه های غربی و به ویژه آمریکایی است و مملو از این سرمایهگذاری ها بوده و در نتیجه این موضوع، آمادگی بالای برای پذیرش سرمایهگذاری از سوی کشورهای دیگر که ممکن است به عنوان رقیبی برای سرمایهگذاریهای غربی مطرح شود، ندارد. علاوه بر اینها دلارهای نفتی سعودی ها در صندوق ذخیره ارزی و بانکهای کشورهای غربی و زمینههای سرمایهگذاری دیگر نگهداری میشود و عربستان نمی تواند بخش عمده ای از این پولها را برای سرمایهگذاری و بهکارگیری در روسیه مورد استفاده قرار دهد، چرا که اولویت این کشور در تعامل با غرب است و این کشور مشوق های مالی و اقتصادی با غرب دارد که نمی تواند از آنها جدا شود.
سوم: مناسبات ائتلاف استراتژیک میان آمریکا و عربستان در سایه افزایش تنش بین مسکو و واشنگتن مانع از قدرت مانور ریاض در توسعه مناسبات خود با مسکو می شود. این موضوع برخلاف مناسبات ایران با آمریکا و روسیه است، چرا که دشمنی بالایی میان تهران و واشنگتن وجود دارد و همین موضوع باعث تشویق به همگرایی و همکاری مشترک بین روسیه و ایران شده است.
تمامی این تحولات می تواند صحت ادعاهای سخنگوی کرملین را نشان دهد که تاکید کرد سفر پادشاه عربستان به روسیه تاثیری بر مناسبات روسیه و تهران نخواهد داشت.