افغانستان کشور درگیر بحرانهای مختلف است، ظاهر قضیه این است که چنین بحرانهایی پای نظامیان خارجی را به این کشور کشانده است.
یکی از پدیدههای مورد اختلاف در سطح داخلی و خارجی مسئله مواد مخدر افغانستان است، چیزی که آمریکا به زعم خود پای دهها کشور غربی را برای مبارزه با آن و همچنین مبارزه با تروریسم به این کشور کشاند.
اکنون که حدود 16 سال از حضور صدها هزار نظامی غرب به افغانستان میگذرد، آمارهای رسمی و غیر رسمی نشان میدهد که میزان تولید و قاچاق مواد مخدر بیشتر از 100 برابر نسبت به سال 2001 سالی که آمریکا آغازگر مبارزه با این مواد افیونی شد، رسیده است.
حجم بالای تولید و قاچاق مواد مخدر ضمن اینکه مشکلات زیاد اجتماعی و سیاسی در افغانستان را به بار آورده زمینهساز افزایش نگرانی کشورهای منطقه بویژه کشورهای که بیشتر قربانی آن شده مانند ایران را بر انگیخته است.
علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی ایران طی سخنانی با بررسی وضعیت تولید و قاچاق مواد مخدر و با اشاره به ایجاد آزمایشگاههای مواد مخدر در داخل خاک افغانستان، این سوال را مطرح کرد که آیا ناتو برای مبارزه با این پدیده در افغانستان حضور نیافت؟ چرا ناتو نتوانست مواد مخدر این کشور را کنترل کند؟
در پاسخ به این پرسش میتوان گفت همانطور که بر همگان معلوم است، آمریکا از هر اقدامی حداقل 2 نوع سود را میبرد که واشنگتن این طرح را با حضور در افغانستان به خوبی اجرا کرده است.
همانطوری که لاریجانی افغانستان را «معدن» مواد مخدر توصیف کرد، این کشور بزرگترین کشتزارهای مواد مخدر را دارد، که بیشتر در 2 نوع منطقه قرار دارند.
بخش اول کشتزارها در مناطق تحت کنترل طالبان است، طالبان پس از حضور آمریکا مجوز کشت این مواد افیونی را صادر و از آن جهت تأمین نیازهای خود حمایت کرده و حتی به کشاورزان به صورت مستقیم و غیر مستقیم وام داده و میدهد.
بخش دیگر کشتزارها در مناطق جنگی و یا مناطق تحت کنترل نظامیان خارجی است، مناطقی که دولت در آن یا تسلط نداشته و یا هم جرئت پردهبرداری از رویدادهای تلخ آن را ندارد.
شرایط کشت در هر 2 نوع منطقه آنچنان فرقی ندارد، زیرا حامیان تولید مواد مخدر در تمام مناطق بیشتر گروههای مافیایی خارجی، تروریستها و نظامیان خارجی بوده و راههای خروج و انتقال فرآوردههای آن به خارج از کشور نیز چند راه مشخص است.
انتقال مواد مخدر از طریق ایران به کشورهای حاشیه خلیج فارس و بخشهایی از اروپا، انتقال آرام مواد مخدر از طریق پاکستان به کشورهای هند و کشورهای همسایه آن، انتقال هوایی مواد مخدر به بخشهایی از اروپا و آمریکا از فرودگاههای نظامی نظامیان خارجی در ولایتهای مختلف افغانستان راههای رسمی و شناختهای اند که با حمایت آمریکا ایجاد و توسط گروههای مافیایی این انتقالات صورت میگیرد.
بنابرین این مسئله که کشتزارهای مواد مخدر افغانستان در کدام منطقه و تحت کنترل کدام گروه است در ماهیت موضوع هیچ تفاوتی نمیآورد، چیزی که حاصل آن است تحمیل ضررهای جبران ناپذیر این مواد افیونی به بشریت و ایجاد و ادامه بیثباتی در افغانستان و منطقه است.
آمریکا با سودی حاصل شده از مواد مخدر افغانستان که بین 50 تا 100 میلیارد دلار در سال است به راحتی بحران کشورهای اسلامی را مدیریت، تروریستها را حمایت و اقدام به براندازی دولتهای اسلامی میکند، ضمن اینکه سازمانهای اطلاعاتی، نظامی و حتی بخشهایی از دولت آمریکا از ناحیه همین سود تغذیه میشود.
واشنگتن حداقل حاضر به نابودی این سود کلان خود به هر دلیلی که باشد نیست، زیرا این سود در کنار اینکه به هدف دیرینهاش که حضور در منطقه خطر برای روسیه، ایران و چین که کشور افغانستان باشد رسانده و این حضور را حفظ هم کرده است.
بنابراین ناتو و واشنگتن مواد مخدر افغانستان را به خوبی مدیریت کرده و حداقل به بهترین وجه از آن استفاده کرده است و دیگر نیازی به مبارزه با این سود خودی نمیبیند.
جای تأمل این است که افغانستانیها و کشورهای منطقه تا چه زمانی با پیامدهای مواد مخدر دستوپنجه نرم خواهند کرد که بدون شک پاسخ آن روشن است و آن اینکه تا زمانیکه آمریکا تولید و قاچاق مواد مخدر افغانستان را سود خود دانسته و از ناحیه آن تمام نیازهای مالی خود را برآورده کند، این وضعیت کماکان ادامه خواهد داشت.
کشورهای منطقه بویژه کشورهای که بیشترین پیامدهای تلخ تولیدات مواد مخدر افغانستان را میچشند باید روی چگونگی مبارزه با مواد مخدر و قطع منافع کلان آمریکا از ناحیه این مواد افیونی به اجماعی برسند، در غیر آن نباید انتظار کاهش تولیدات مواد مخدر افغانستان را داشته باشیم.