از چند ماه پیش تاکنون، تنش سیاسی جدی و قابل توجهی بین ترکیه و برخی سران کشورهای اتحادیه اروپا در جریان است.ازیک سو اروپایی ها، اردوغان را به مهندسی جامعه تک صدایی و لگدمال نمودن مبانی دموکراتیک و فشار آوردن به لاییک ها و اعمال تبعیض به نفع اسلام گرایان متهم می کنند و از دیگر سو اردوغان نیز، در بیانات تند خود بسیاری از سران اروپا را پس مانده های نازیسم و فاشیسم لقب داده و اعلام کرده که استانداردهای دوگانه اروپا در حمایت از پ.ک.ک، دردسرهای بزرگی برای ترکیه به وجود آورده است.
این جبهه گیری های متقابل، برخی از کارشناسان و تحلیل گران کشورهای مشتاق به پیگیری مسائل ترکیه را به سوی این باور سوق داد که مجموع این تنش ها، نه تنها احتمال عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا را به صفر رسانده، بلکه عضویت ترکیه در ناتو نیز با اما و اگر روبرو خواهد شد. همچنین، بسیاری از تحلیل گران بر این باور بودند که به مسئولین اتحادیه اروپا در مورد آرای همه پرسی تغییر قانون اساسی ترکیه، تردیدهای جدی دارند و از ترکیه خواهند خواست که یک بار دیگر همه پرسی را برگزار کند. اما اظهارات دو روز اخیر دو مقام برجسته ناتو و اتحادیه اروپا، نشان داد که روابط ترکیه با این دو ساختار نظامی، سیاسی و اقتصادی غرب، شکل و محتوایی ورای رویدادهای کوتاه مدت و هیجانات سیاسی منطقه ای و داخلی دارد.
ابتدا ینس استولتنبرگ، دبیرکل ناتو در مصاحبه با روزنامه «ولن آمسانتونگ» اعلام کرد: «ترکیه باموقعیت جغرافیایی وقابلیت های نظامی و نزدیک بودن آن به سوریه وعراق از اهمیت ویژه ای برخوردار است و در مبارزه با داعش، کشورخیلی مهمی است. استولتنبرگ با اشاره به این که ترکیه مرکز مهمی برای ناتو درکوزوو، افغانستان ومدیترانه است، تصریح کرد: ترکیه یک کشور کلیدی برای امنیت اروپا وناتو است و هم مرزبودن آن، با دریای سیاه ازلحاظ استراتژیک مهم است و نقش مهمی درروابط با روسیه دارد.استولتنبرگ همچنین در بیانات استعاری و غیرمستقیم خود در مورد اسلام افراطی خاورمیانه، ترکیه را کشوری خوانده بود که نماینده اسلام منعطف و دور از رادیکالیسم است. تصور می کنم، واضح است که دبیرکل ناتو در این بخش از سخنان خود، کدام کشورها را با ترکیه مقایسه کرده است.همچنین فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا اعلام کرد ما حق تصمیم گیری ترکیه در رابطه با سیستم مدیریت خود را به رسمیت می شناسیم وبه آن احترام می گذاریم.دیروز همچنین در رسانه های ترکیه و برخی رسانه های کُردی منطقه، شاهد بازتاب اظهارنظر سطحی عثمان اوجالان برادر عبدا... اوجالان رهبر زندانی پ.ک.ک بودیم. او اعلام کرده بود: اروپایی ها، به خاطر اقدامات امپراتوری عثمانی، سخت از ترکیه انتقام خواهند گرفت.
ناگفته پیداست که این تحلیل و تحلیل های مشابه آن، با ماموریت های خاص ناتو و ذات عمل گرای اتحادیه اروپا منطبق نیست. به عبارتی روشن، ناتو، در حوزه رقابت با روسیه و حفظ معادلات جهان و منطقه، نقش خاصی برای ترکیه در نظر گرفته است و این نقش، در درازمدت و در شرایطی که بیش از شصت سال از عضویت ترکیه در ناتو سپری شده، برای این کشور، به یک ویژگی و مزیت تبدیل شده است. از دیگر سو، اروپا نیز نه در حوزه اقتصاد و معادلات سیاسی و نه در حوزه کنترل مسائل مرتبط با بحران آوارگان، قاچاق و اثرگذاری جریانات فکری و دینی، نمی خواهد از ترکیه دل بکند و تصور گسست این رابطه، بسیار بعید و دور از ذهن است.
اگر به تاریخ عضویت ترکیه در ناتو نگاه کنیم، متوجه این موضوع می شویم که این مسئله، تنها یک موضوع نظامی و دفاعی نیست و به شکل بنیادین، سرنوشت ترکیه با ناتو، پیوند خورده است. هنوز فراموش نکرده ایم که در سال 1960 میلادی، عدنان مندَرَس نخست وزیر وقت ترکیه، در مخالفت با نفوذ عمیق ناتو و تاثیرگذاری آمریکا بر سیاست های کشورش، آن قدر ساز مخالف زد تا بالاخره در زندان جزیره ایمرالی اعدام شد. از دیگر سو، پروفسور نجم الدین اربکان نخست وزیر اسلام گرای ترکیه نیز که ایده ضرورت نزدیک شدن ترکیه به جبهه شرق و دور شدن از ناتو را مطرح کرده بود، در سال 1997 میلادی، با یک کودتای مدرن و ناپیدا، کنار نهاده شد. پس درک این موضوع، یعنی اهمیت عضویت ترکیه در ناتو، می تواند زمینه و منطق حاکم بر بسیاری از تصمیمات و روابط خارجی ترکیه را برای ما آشکار کند.
ترکیه هم اکنون، هم به دلیل وضعیت خاص جغرافیایی و هم به خاطر ویژگی های نظامی و ارتش پرشمار خود، به عنوان تنها کشور مسلمان عضو ناتو، در معادلات خاورمیانه، موقعیت خاصی دارد و فارغ از این که در این کشور، کدام جریان فکری و سیاسی، قدرت را در دست داشته باشد، حفظ امنیت سیاسی ترکیه به عنوان یک متفق مهم آمریکا و اروپا، از اولویت های جدی سران غرب و ناتو است.اشاره به این نکته نیز مهم است که هیچ کدام از توضیحات و دلایلی که در بالا آمد، به این معنی نیست که ترکیه در ناتو و در سیستم سیاسی – اقتصادی ویژه اتحادیه اروپا، هیچ مانع، مشکل و مخالف خاصی ندارد. آن چه که بدان پرداخته شد، در واقع ذکر مبانی و اصول مهم سیاسی و دفاعی مرتبط با ناتو و غرب است. اگر نه در گستره حقوقی و سیاسی مرتبط با عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا، موانع مهمی بر سر راه ترکیه وجود دارد.
از جمله این که، شناسنامه اسلامی ترکیه – با هر قرائتی که تحلیل شود - برای بسیاری از سران و جوامع اروپایی، قابل تحمل نیست. در واقع در شرایط فعلی و در این بحث پیچیده و حساس، اردوغان و همراهان او، با چالش های مهمی روبه رو هستند که یکی از مهم ترین این چالش ها عبارت از این است که از منظر سران «حزب عدالت و توسعه»، حفظ قدرت و حفظ سطح رضایت هواداران محافظه کاری که بقای آک پارتی در گرو تداوم حمایت و رای آنهاست، مهمترین اولویت است. این در حالی است که از منظر اتحادیه اروپا، آک پارتی در حق لاییک ها و چپ ها و طیف هایی که تفکرات و سبک زندگی آنان با محافظه کاران یکی نیست، ظلم و تبعیض روا می دارد. بنابراین، اگر حکومت بخواهد رضایت لاییک ها را تامین کرده و در حوزه های آزادی عمومی، امتیازات بیشتری بدهد، اروپا را خشنودو هواداران خود را نگران و روی برگردان می کند. تعداد این دست تناقض ها و چالش ها در پرونده روابط ترکیه با اروپا و غرب، کم نیست و می توان در نوشته هایی دیگر، با تفصیل بیشتری به این موضوع پرداخت.