سناریوهای احتمالی جنگ دو کُره

مقام‌های آمریکایی و کره‌جنوبی شکست کره‌شمالی در تازه‌ترین آزمایش موشک بالستیک این کشور را تأیید کردند.

 به گفته یکی از مقامات دولت آمریکا این موشک آزمایش‌شده، موشک قاره‌پیمایی نبوده است که پیونگ یانگ پیش از این از آزمایش آن خبر داده بود. طبق اعلام سخنگوی ارتش آمریکا، کره‌شمالی یک موشک به سمت سینپو، واقع در ساحل شرقی خود پرتاب کرد که فورا متلاشی شد. تاکنون علت شکست این آزمایش مشخص نشده است. این آزمایش در حالی همزمان با صد و پنجمین سالگرد تولد کیم ایل سونگ، بنیانگذار فقید این کشور انجام شده که مایک پنس، معاون رئیس‌جمهور آمریکا به‌عنوان بخشی از تور خود در آسیا در آستانه سفر به سئول قرار دارد.

 

شبه‌جزیره در آستانه جنگ

آزمایش‌های مداوم موشکی از سوی کره‌شمالی باعث شده شبه‌جزیره کره در آستانه جنگ قرار بگیرد. اکنون تمام همسایگان کره‌شمالی در حالت آماده باش قرار دارند: چین 150 هزار نیرو در مرز با کره‌شمالی مستقر کرده است. این نشان می‌دهد وضعیت در نگاه چینی‌ها به مرحله خطرناکی رسیده است. آنها با استقرار این میزان نیرو درصدد هستند تا در صورت حمله پیشگیرانه آمریکا آماده برخورد با سیل آوارگان باشند. کره‌جنوبی به نیروهای نظامی خود آماده باش کامل داده و وضعیت در ژاپن نیز چنین است. این سیگنال‌ها نشان از وخامت اوضاع دارد. کره‌شمالی معتقد است از سوی «کشورهای خصم» محاصره شده است. این کشور هیچ معاهده صلحی با کره‌جنوبی ندارد جز یک معاهده آتش‌بس. تنها عاملی که موجب شده از زمان تقسیم دو کره، این دو کشور در حالت جنگی قرار نگیرند همین معاهده‌ آتش‌بس بوده که این روزها عملا موجودیت آن زیر سوال رفته است.

«جیمز. ای. کلی» در مقاله‌ای در امریکن اینترست می‌نویسد: نه‌تنها کسانی که در حوزه سیاست خارجی فعال هستند بلکه مردمان کشورها، روزنامه‌نگاران و بسیاری دیگر هم هستند که می‌خواهند اطلاعی از این «پادشاهی عزلت‌نشین» داشته باشند. «کلی» می‌نویسد تمام کتاب‌ها و مقالاتی که نوشته شده و مصاحبه‌هایی که از فراریان این کشور انجام شده همگی نشان می‌دهند که علاقه فراوانی در مورد دانستن از این سرزمین اسرارآمیز وجود دارد. او کره‌شمالی را «آخرین دیکتاتوری استالینیستی» می‌نامد و می‌افزاید: اگر این کشور بخواهد به سوی «توده‌ای از خاکستر» حرکت کند، حرکت او آرام نخواهد بود بلکه تلاش خواهد کرد تا کشورهای دیگر را نیز با خود غرق کرده یا به تلی از خاکستر تبدیل کند.

 

اولین شکاف‌ها در رژیم

جیمز کلی در مقاله خود می‌افزاید: اگرچه طی 20 سال گذشته کره‌شمالی در معرض تغییر بوده و انقلاب اطلاعاتی مسبب این تغییر بوده اما هنوز این تغییر موجب انقلاب سیاسی در صدر هرم سیاسی نشده است. سوءاستفاده‌های حقوق بشری، ویرانگری و سرکوب سیاسی سازمان یافته مخالفان سیاسی به بیرحمانه‌ترین شکل ادامه دارد. کلی در نقد خود بر کتاب «انقلاب پنهان کره‌شمالی: چگونه اطلاعات به شکل زیرزمینی در حال دگرگون ساختن جامعه بسته است» به قلم «جولیان بائک» می‌نویسد امید است که توسعه نظام بازار و دانش بهتر مردمان این کشور از جهان به‌واسطه فناوری اطلاعات باعث شود «کیم جونگ اون» اولویت‌های داخلی و خارجی خود را تغییر دهد. یکی از ویژگی‌های کشورهای ضعیف «جلب توجه» است. گستردگی فقر در جامعه کره تا مغز استخوان و انزوای شدید این کشور مسائلی است که باعث می‌شود به قول «بائک» و «کلی» کره‌شمالی به تهدید جامعه جهانی بپردازد و این «تهدید» که هدف اصلی اش «جلب توجه» است از طریق آزمایش‌های نظامی (موشکی، هسته‌ای و غیر آن) انجام می‌شود. کره‌شمالی تا نیمه دهه 90 دنباله روی ایدئولوژی «جوچه» بود که به معنای خودکفایی اقتدارگرایانه بدون توسل به جهان بود. پس از اینکه «کیم جونگ ایل» در سال 1994 روی کار آمد ایدئولوژی دیگری را به نام «سونگام» جایگزین جوچه کرد که بدین معنا بود: «ابتدا ارتش.» «کیم جونگ اون» نیز ادامه‌دهنده راه پدر بوده و تمام منابع کشور (آن اندکی که از راه به اصطلاح صادرات و کمک‌های خارجی به دست می‌آید) را صرف ارتش کرده است. با این حال، آتشفشانی که سال‌ها در این کشور خفته بود به تدریج در حال آشکار شدن است.

این آتشفشان چیست؟ «اون» همواره ارتش را زیر نظر دارد. در این راستا، بسیاری را قربانی کرده و بهتر است بگوییم «تصفیه» کرده است. بنابراین، اولین شکاف در ساختار قدرتی که به ارتش متکی است در همان ارتش پیدا شد. ایندیپندنت در گزارش 3 فوریه 2017 می‌نویسد؛ «کیم ون هونگ»، وزیر امور امنیتی که نقش پلیس مخفی استاسی گونه را دارد، از کار برکنار شد. او شانس آورد اعدام نشد. او به‌دلیل فساد، سوءاستفاده از قدرت و سوءاستفاده‌های حقوق بشری از کار برکنار شد و از کشور گریخت. این یکی از موارد شکاف در عالی‌ترین سطوح ارتش است. به نظر می‌رسد اگر فشار ادامه داشته باشد اولین گسل‌ها در ارتش که رکن رکین نظام کره‌شمالی را تشکیل می‌دهد، پدیدار خواهد شد. ایندیپندنت به نقل از هونگ می‌افزاید: «در میان مقام‌های عالی این کشور به‌ویژه الیت نظامی مخالفان و البته مخالفت‌های زیادی هست.» بنابراین، اگر این ادعای هونگ درست باشد می‌توان نشانه‌هایی از شکاف در میان نخبگان نظامی را دید.

 

سناریوهای حمله هسته‌ای

برای درک اینکه آیا نزاع تمام عیار در شبه‌جزیره محتمل است یا خیر «جفری لوئیس»، مدیر برنامه خلع سلاح در شرق آسیا در موسسه مطالعات بین‌المللی میدل بوری، به چند سناریو اشاره می‌کند:

1- کره‌شمالی باور کند که آمریکا قصد حمله پیشگیرانه دارد و دست به کارهای دیوانه وار بزند:

همه چیز در این کشور حول این تصور می‌گردد که ممکن است مورد حمله قرار بگیرند و اینکه «اون» ممکن است به سرنوشت قذافی یا صدام حسین تبدیل شود. اما یک تفاوت وجود دارد: «اون» به سلاح هسته‌ای دست یافته است. حقیقت این است که کره‌شمالی در حال تمرین و هدف قرار دادن پایگاه‌ها و سایر اهدافی است که آمریکا احتمالا از آنها برای حمله استفاده می‌کند. تئوری کره‌شمالی این است که در روز اول جنگ بالقوه با آمریکا اگر از سلاح هسته‌ای – علیه کره‌جنوبی یا ژاپن- استفاده کنند، لطمات آن شدید و ویرانگر خواهد بود و این دیگران را از تجاوز در آینده بازخواهد داشت؛ اما سوال این است که برای اینکه این استراتژی کارگر باشد، کره‌شمالی ابتدا باید حمله را شروع کند. از آنجا که ترامپ غیرقابل پیش‌بینی است، کره‌شمالی ممکن است تصمیم به انجام حمله بگیرد تا مانع واکنش آمریکا شود.

2- کره‌شمالی لفاظی‌های دیگری را شروع کند و تا جایی پیش برود که کره‌جنوبی واکنش نشان دهد:

این اتفاق قبلا هم تکرار شده است. حمله به قایق‌های کره‌جنوبی، حمله توپخانه‌ای به سواحل سئول، کارگذاری مین‌های دریایی و وارد آوردن تلفات به سربازان کره‌جنوبی و الخ. بنابراین، پیونگ یانگ ممکن است به محک زدن محدودیت‌های خود و توانمندی طرف مقابل بپردازد. در این سناریو هدف این است که کره‌شمالی تا جایی به تحریک کره‌جنوبی روی آورد که سئول مجبور به واکنش شود. اما سئول باز هم از سلاح هسته‌ای این کشور بیم دارد. آنها روی قابلیت‌های خود کار می‌کنند که در صورت لزوم «اون» را هدف قرار دهند.

3- ورود آمریکا به مرحله‌ای که نتواند آن را جمع کند:

در این سناریو ممکن است اتفاقات عراق در سال 2003 – یا حتی بدتر از آن- رخ دهد. اگر ترامپ به مرحله «تغییر رژیم» در کره‌شمالی برسد و آن را تنها گزینه بداند ممکن است نبرد نظامی رخ دهد. تیلرسون در مصاحبه‌ای اعلام کرد که ترامپ تصمیم دارد کره‌شمالی را تا جایی منزوی سازد که اتفاقی شبیه به آنچه در سال 2003 در عراق به‌وجود آمد برای این کشور رخ دهد: جمع کردن نیرو در منطقه، تشکیل متحدانی جدید، اخذ اجازه‌ای نیم بند از کنگره برای استفاده از زور و بقیه ماجرا. در یک چشم بر هم زدنی، درگیر جنگ شده‌ایم. لوئیس می‌گوید: «نگرانی من این است که ترامپ در مسیر بوش گام بردارد و خود را وارد بحرانی کند که خروج از آن به آسانی میسر نیست.»

4- تداوم وضعیت فعلی و آغاز مسابقه تسلیحاتی:

اکنون یک مسابقه تسلیحاتی در زمینه موشک‌های کروز در آسیا شروع شده است. چین، کره‌جنوبی و تایوان در این مسیر قرار گرفته‌اند. کره‌شمالی موشک‌های بالستیک هم دارد. تنها ژاپن است که هنوز وارد بازی نشده است. ژاپن مبادرت به خرید موشک‌های «تام‌اهاوک» از آمریکا کرده که قابلیت‌های تهاجمی ژاپن را افزایش می‌دهد و این هشداری است به کره‌شمالی و چین. شاید یکی از هدف‌های کره‌شمالی وارد کردن ژاپن به رقابت تسلیحاتی و منازعه منطقه‌ای باشد. هدف، بی‌ثبات سازی منطقه و ایجاد زنجیره‌ای از پیامدهای مخرب است. یکی دیگر از اهداف کره‌شمالی ممکن است گل آلود کردن آب باشد. یعنی با به جان هم انداختن کشورهای منطقه و وارد کردن آنها به مسابقه تسلیحاتی، خود کنار بکشد و توپ را به زمین رقبا بیندازد.

5- فروپاشی احتمالی:

این فرضیه هم مطلوب قدرت‌های منطقه‌ای است و هم نامطلوب. مطلوب از این جهت که خطر رژیمی استالینیستی و نظامی از میان برود اما منطقه را با سیل گرسنگان مواجه می‌سازد و پیامدهای امنیتی دیگری با خود می‌آورد. با این حال، جناح‌های نظامی در داخل ممکن است وارد کشمکش برای قدرت شوند و در این سناریو ممکن است کشورهای منطقه به علاوه آمریکا ورود کنند. اگر کره‌شمالی فرو بپاشد، این فروپاشی شبیه به آلمان شرقی نخواهد بود بلکه شباهت‌های بسیاری به بوسنی، سوریه و لیبی خواهد داشت. این یعنی نیروهای نیابتی وارد میدان می‌شوند و خلأ قدرت به‌وجود می‌آید. یک نکته مهم این است که اگر رژیم فرو بپاشد، باید قدرتی وارد این کشور شود و به تضمین امنیت سلاح‌های هسته‌ای بپردازد و این کار آسانی نخواهد بود.

 

سناریوهای کره‌جنوبی در برابر همسایه شمالی

سوال اساسی در محافل آسیایی اکنون این است: آیا اصلا کره‌شمالی مبادرت به آزمایش هسته‌ای خواهد کرد؟ یا این کشور بلوف زده و به‌دنبال محک زدن رقبا است؟ یک چیز روشن است: سئول در تیررس ارتش کره‌شمالی است. اما کره‌جنوبی نیز بیکار ننشسته است. «رایان پیکرل» در dailycaller می‌نویسد که کره‌جنوبی یک استراتژی یا سیستم دفاع سه مرحله‌ای را در برابر اقدامات کره‌شمالی تدوین و طراحی کرده است:

1- گزینه حمله یا ضربه پیشگیرانه برای از بین بردن قابلیت‌های تهاجمی کره‌شمالی. سیستم حمله یا ضربه پیشگیرانه «زنجیره کشتار» نشانه‌هایی از یک پرتاب هسته‌ای قریب الوقوع را کشف می‌کند و سایت‌های هسته‌ای کره‌شمالی و پایگاه‌های موشکی را با موشک‌های کروز و سایر تسلیحات هدف قرار می‌دهد. آمریکا و کره‌جنوبی نیز برنامه پاسخ مشترکی به نام «OPLAN5015» دارند. این برنامه مخفیانه است و ظاهرا مکمل یا تقویت‌کننده OPLAN 5029 (ایجاد بی‌ثباتی داخلی در کره‌شمالی) و OPLAN 5027 (آماده سازی برای جنگ تمام عیار) است. ظاهرا به نظر می‌رسد که OPLAN 5015 به‌دنبال ضربه یا حمله پیشگیرانه به مراکز و تسلیحات نظامی اساسی و احتمالا رهبری کره‌شمالی است.

2- فاز دوم سیستم دفاع هوایی و موشکی کره (KAMD) است که برای ممانعت از شلیک موشک‌ها در آینده طراحی شده است. آمریکا با تجهیز کره‌جنوبی به موشک‌های «تاد» عملا توان عملیاتی ارتش سئول را بالا برده و این یکی از دلایلی بود که کره‌شمالی 4 موشک به دریای ژاپن شلیک کرد. این موشک قادر است صدها مایل آن‌سوتر موشک‌ها را در ترمینال‌ها و مخفی گاه‌های خود نابود سازد. در واقع، پیش از پرتاب اولیه موشک از سوی کره‌شمالی، این موشک‌ها از توان منهدم کردن آنها برخوردار است. علاوه بر این، آمریکا نیز ناوهای رزمی خود را در شبه‌جزیره نگه داشته تا شلیک موشک‌های دشمن را رصد و در صورت لزوم آنها را خنثی سازد. کارشناسان آمریکایی می‌گویند هرگونه حمله محدود کره‌شمالی با اقدام نظامی قاطع و گسترده آمریکا مواجه خواهد شد.

3- اگرچه ژاپن و کره‌جنوبی هم ارتش‌های خود را دارند؛ اما این ارتش‌ها به شدت متکی به کمک‌ها و مشاوره‌های آمریکاست. با این حال، سومین فاز طراحی شده از سوی سئول «تنبیه گسترده کره و انتقام» (KMPR) نام دارد که هدف آن استفاده از نیروهای ویژه برای فلج کردن همسایه شمالی و نابودی و حذف رهبر این کشور است. فاز سوم بر انهدام کامل مراکز اساسی پیونگ یانگ متمرکز است. هدف این فاز «خاکستر کردن پایتخت کره‌شمالی و حذف آن از روی نقشه است.» با تمام این تفاصیل، شرایط در منطقه بحرانی است. هر اقدام دور از عقلانیتی تبعاتی ناخواسته و گسترده برای این منطقه به‌دنبال دارد. صرف‌نظر از حمله نظامی به پیونگ یانگ، آنچه از همه چیز مهم‌تر است فروپاشی درونی در این کشور است که ممکن است 24 میلیون گرسنه را در سراسر منطقه بپراکند که این نیز پیامدهایی غیرقابل پیش‌بینی خواهد داشت.