پایگاه اینترنتی روزنامه گاردین در گزارشی به تحلیل سخنرانی دونالد ترامپ –رئیسجمهور آمریکا- در مراسم تحلیف که 1 بهمن برگزار شد پرداخت.
در این گزارش آمده است: روز گذشته (جمعه) انتقال قدرت سیاسی در آمریکا کاملاً منظم و طبق برنامه صورت گرفت. تزئینات، برنامهها و شکل برگزاری مراسم مانند دورههای گذشته بود و سنتها به طور کامل به جا آورده شد. رقبای سیاسی هم طبق روال گذشته در جایگاههای مخصوص خود قرار گرفتند، با یکدیگر دست دادند و یکدیگر را تشویق کردند و کاملاً با وقار به نظر میرسیدند.
اما حقیقت این است که تمام این رفتارها فقط یک نمایش و ظاهرسازی بود. سخنرانی دونالد ترامپ در واقع اعلان جنگ با تمام مسائلی بود که این افراد نماینده آنها بودند.
ترامپ در روز تحلیف خود هیچ سخن ماندگاری را بر زبان نیاورد. سخنان وی هرگز مانند سخنان لینکلن، روزولت، ریگان یا کندی (روسای جمهور پیشین آمریکا) ماندگار نخواهد شد؛ اما رئیسجمهور جدید آمریکا پیام روشنی را به همگان انتقال داد: انتقال قدرت مسالمتآمیز در 1 بهمن نشاندهندهی اتحاد در آمریکا است و ترامپ برای نابودی این اتحاد آمده است.
فرانکلین دلانو روزولت –سی و دومین رئیسجمهور آمریکا- در سال 1933 جهان را به شجاع بودن تشویق کرد و دیروز (1 بهمن) دونالد ترامپ از مردم خواست بترسند!
نگارنده گزارش در ادامه نوشت: سخنرانی ترامپ تلخ، پیش پا افتاده و پر از دروغ بود. سخنان وی پر از خشم و تحقیر سیاستها و نظام آمریکا بود. سخنرانی او خطاب به کسانی بود که به وی رأی داده بودند نه اکثریتی که مخالف ریاستجمهوری وی بودند. او حتی یک کلمه درباره نژادپرستی حرف نزد و نخستین سخنرانیاش خام و بیشرمانه بود و تقریباً هرآنچه در پایتخت جریان دارد را زیر سوال برد.
حتی قبل از اینکه دونالد ترامپ سخنرانیاش را ایراد کند جهان نگران سرنوشت آمریکا که در دستان وی قرار گرفته، بود. هر آنچه ترامپ در مراسم تحلیف بر زبان آورد نشان داد نگرانی جهان و آمریکاییها در این خصوص به جا بوده است.
معمولاً روسای جمهور آمریکا آغاز برنامههای مثبت جدیدی را وعده میدهند. این در حالیست که سخنان ترامپ نشان داد آمریکا باید منتظر یک دگرگونی وحشتناک باشد.
ترامپ به طور مکرر کسانی را که به وعدههایشان عمل نمیکنند مسخره کرد ولی انتظار میرود خود او نیز قربانی این مسئله باشد. ترامپ در مراسم تحلیف اعلام کرد: «همه چیز همین الان و همین جا تغییر میکند».
اما آیا چنین چیزی ممکن است؟ علیرغم اینکه با گذشت چندین دهه، قدرت رئیسجمهور در آمریکا افزایش یافته و انتخابات 2016 جمهوریخواهان را بر این کشور مسلط کرد؛ اما ترامپ حداقل هنوز نمیتواند یک دیکتاتور باشد و برای عملی کردن خواستههایش باید با کنگره هماهنگ باشد. کنگره و ایالتهای مختلف قدرت مقابله با سیاستهای وی را دارند. برای مثال کالیفرنیا به احتمال زیاد با ساخت دیوار در مرز مکزیک مخالفت خواهد کرد. در نتیجه وعدههای ترامپ هم امکان دارد عملی نشوند.
این مسئله جای بحث دارد که رأیدهندگان با علم به اینکه ترامپ نظام آمریکا را تغییر خواهد داد وی را انتخاب کردند و از طرفی امیدوارند همین نظام از آنها در مقابل خطراتی که ترامپ به همراه دارد محافظت کند. این منطق نادرستی نیست؛ اما نباید دونالد ترامپ را دست کم گرفت. او شبیه روسای جمهور قبلی نیست. حامیان و مخالفان ترامپ در این موضوع که رفتار، سیاستها و شخصیت وی با روسای جمهور پیشین آمریکا متفاوت است، با یکدیگر توافق دارند. با این حال وی با نرخ محبوبیت بسیار پایین و ایجاد دودستگی شدید در میان آمریکاییها وارد کاخ سفید شد.
گاردین در پایان نوشت: به هر حال، واقعیت نیت مخرب ترامپ در هفتهها و ماههای آینده مشخص خواهد شد. علاوه بر تردید درباره پیامدهای سیاست داخلی ترامپ، سیاستخارجی وی نیز بحث برانگیز است. تنش سیاسی با چین یکی از خطرناکترین اتفاقاتی است که ممکن است در دوره ریاستجمهوری ترامپ رخ دهد. اما تنها راه روشن شدن حقیقت، گذر زمان است. باید منتظر بمانیم و پیامدهای سیاستهای دونالد ترامپ را مشاهده کنیم.