شاید حضور سعودی ها در عراق با درخواستی که وزارت خارجه ی عراق از وزیر خارجه ی عربستان برای تغییر سفیرش در عراق (ثامر السبهان) مطرح کرده، دچار نوعی «شکست» شود. این ماجرا توجه نویسندگان مطبوعات سعودی و کسانی که در شبکه های اجتماعی فعالیت می کنند را به خود جلب کرده و همه به روشهای مختلف درباره ی شکست ثامر السبهان در اولین ماموریت دیپلماتیکش مینویسند.
به نوشته ی مریم عبدالله و محمد شفیق، در روزنامه الاخبار، با وجود سکوت رسمی سعودی ها در این باره، سر و صدای شکست سفیر سعودی (با پیشنیه ی نظامی و امنیتی اش) هم چنان به گوش می رسد؛ سفیری که طبق روایت عراقی ها چند ماه پیش به این کشور آمد تا روند سیاسی جاری در کشوری که لگدمال انفجارها و گروه های تروریستی و پس مانده های اشغال آمریکاست را باز مورد حمله قرار دهد.
تنها پاسخ رسمی به درخواست عراق جواب خود ثامر السبهان بوده که گفته: «پادشاهی سعودی ابدا نه دست از [حمایت] عراق و عراقی ها خواهد کشید، نه دست از "عربیت" برخواهد داشت (هرچه می خواهد بشود بشود) و در آینده هم به صورت مثبت در عراق حضور خواهد داشت» و دولت بغداد را به فرار از اعتراف و تنگنای تحقیق درباره ی ترور ادعایی او متهم کرده است (چیزی که حکومت عراق آن را تکذیب می کند.)
اما ثامر السبهان کیست؟
اوایل ژوئن 2015 بود که عربستان سعودی برای جبران عقب افتادنش در عراق، یک نیروی نظامی متولد 1967 به نام ثامر السبهان را به عنوان سفیر مقیم در بغداد به این کشور فرستاد (چیزی که از اوایل دهه ی نود تا آن زمان [به دلیل اختلافات رژیم سعودی با عراق] دیگر صورت نگرفته بود.)
سیاست دولت پادشاهی در برابر عراق جدید [پس از سقوط صدام] نشانگر ترس از یکپارچه و با ثبات ماندن عراق بود؛ به همین جهت بود که عربستان در ابتدا درب های جهنم را به روی همسایه ی شمالی گشود و کار سعودی ها تا آنجا رسید که دوباره روابطشان را با «ایتام صدام» (بقایای بعثی ها) برقرار کردند و از مرحله ی دشمنی با بعثی ها [در اواخر حکومت صدام] به مرحله ی ائتلاف با آنها ضد «دشمن ایرانی» قدم گذاشتند و اتاق های عملیاتشان «بعثی و وهابی و موساد و سیا» (و حتی در برخی مراحل، بعضی از فرماندهان «ارتش آزاد») را یکجا کنار هم نشاند.
از سوابق ثامر السبهان می توان به فعالیت او به عنوان وابسته ی نظامی سفارت عربستان در لبنان اشاره کرد. او افسر محافظ فرمانده نیروهای آمریکایی در جنگ دوم خلیج فارس (نورمن شوارتسکف) و همچنین افسر مسئول امنیت و حفاظت فرماندهان و پایگاه های آمریکایی و فرانسوی و انگلیسی در ریاض (در اواسط دهه ی 90 میلادی) هم بوده است. همچنین مسئولیت حفظ امنیت کالین پاول و دیک چنی وزیر دفاع سابق انگلیس تام کینگ، در خلال سفرهایشان به منطقه ی خلیج فارس، بر عهده ی سبهان بوده است.
عربستان سعودی خواسته بود از طریق سبهان (که به ملک سلمان هم نزدیک است) تحت یک اسم واضح یعنی «حمایت از اهل سنت [در برابر شیعیان و ایران!] حضوری پررنگ و روشن در عراق داشته باشد. سفیر عربستان در عراق تبدیل شد به «نمایندهی عالی» کشور خودش در عراق و همچنین «نمایندهی عالی» فرماندهان آمریکایی در این کشور. (پیشتر هم وزارت دفاع آمریکا به واسطه ی محافظت ثامر السبهان از هم پیمان آمریکایی در خاک سعودی، نشان «تمایز و لیاقت» اهدا کرده بود.)
در بغداد، سبهان شروع کرد به حرف زدن دائمی ضد دولت عراق و الحشد الشعبی، (که آن را «ائتلاف گروه های مسلح شیعه که جای ارتش عراق را در ایجاد امنیت گرفته [و غصب کرده]اند» می نامید.)
از همان زمان ثامر السبهان مشکلات زیادی با سیاستمداران و گروه های مختلف عراقی پیدا کرد. او با خارج شدن از لباس دیپلماتیکش (که بر تن او گشاد بود!) و با زیر پا گذاشتن پروتکل ها و رسوم دیپلماتیک حتی در کار داخلی کشور میزبان دخالت کرده و از مصوبات دولت عراق نیز انتقاد می کرد، حتی کار به آنجا رسید که به دیدار زندانیان عضو القاعده ی محکوم به اعدام در زندان الناصریه رفته و حکم های قضایی عراق ضد تروریست های دارای ملیت سعودی را محکوم کرد.
به نظر برخی از سیاسیون، درخواست عراق برای تبدیل سبهان همین الان هم «دیر» شده است، چون تنها از چند هفته پس از مسئولیت گرفتن سبهان و به واسطهی صحبتها و مواضع پرحاشیهاش یک سلسله درخواستهای رسمی و سیاسی و حتی مردمی مبنی بر ضرورت تغییر او مطرح شده بود.
مثلا السبهان یک بار در برنامهای تلویزیونی به الحشد الشعبی حمله کرد، مسئله که باعث احضارش به وزارت خارجهی عراق و دریافت اعتراض مکتوب در این باره و همچنین درخواست از او برای عدم تکرار چنین مواضعی بود.
از آن روز، السبهان با عدم حضور در رسانههای عراقی، صفحهاش در توییتر را ترتیبون مواضع پرحاشیهاش کرد. از جمله مهمترین پستهای او در توییتر پست روز 14 آگوستش بود که در آن نخستوزیر سابق عراق نوری المالکی را «همپیمان عراق» توصیف کرد. در پی این اقدام، ائتلاف «دولت قانون» اقدام به تقدیم درخواستی به رئیس مجلس (با دهها امضا از نمایندگان) کرد که در آن خواستار تغییر السبهان شده بودند.
در برههای السبهان اقدام به باز کردن یک سری خطوط لوجستیک نظامی و امنیتی در الانبار و فلوجه (تحت عنوان امداد رسانی و کمک به جنگ زدگان و آوارگان) نمود. برخی از این خطوط لوجستیک توسط شیخ خالد الملا (رئیس موسسه جماعت علمای عراق) افشا شد. شیخ خالد الملا مدعی بود بعد از نبرد فلوجه، از طرف عربستان سعودی و قطر به او پیشنهاد پرداخت پول شده است.
سفیر سعودی بعد از تلاش برای سیطره بر «اهالی سنی» عراق، تلاشش برای پیدا کردن نیروهایی در بین شخصیت ها و گروه های «طایفه ی شیعه» کلید زد و اقدام به حمایت از جنبش «مهدویون» و «جند السماء» و سید الصرخی الحسنی[از شخصیت های مشکوک و از مخالفان پر سر و صدای ایران و آیت الله سیستانی] کرد.
گفته شده السبهان تا لحظه ی درخواست عراق برای تغییرش مشغول کار روی خطیرترین ماموریت محوله از سوی سعودی ها بوده یعنی «تاسیس گروه های مسلح سنی که در مناطق کردنشین و خوزستان (از طریق یک اتاق عملیات در اربیل در شمال عراق) با ایران بجنگند.» دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، محسن رضایی نیز (طبق نقل روسیا الیوم) حدود یک ماه پیش در یک گفتگوی تلویزیونی گفته بود که عربستان سعودی کمک هایی به احزاب مخالف ایرانی کرده و کنسولگری اش را به عنوان مقر این مخالفین باز کرده است.»
نشریات عربستانی چه می گویند؟
السبهان ادعا کرده درخواست عراق ابدا تاثیری بر روابط سعودی عراقی نخواهد گذاشت چون «پادشاهی [سعودی] بزرگتر از این حرف هاست و اهدافی والاتر از این دارد» در عین حال گفته بود «دولت عراق و عراقی ها به علم الیقین میزان نفوذ ایران در گلوگاه های کشور عراق را می دانند ... و رهبرانی که الان در صحنه ی سیاسی [عراق] حضور دارند، فارغ التحصیلان مکتب ایران اند.»
با وجود سکوت رسمی عربستان، موضع سفیر سعودی، با موضع گیری هایی در رسانه های عربستان همراه بود. در بخشی از موجی که رسانه های سعودی و رسانه ای های سرشناس ضد عراق و ایران به راه انداختند، سلمان الدواسری سردبیر الشرق الاوسط (روزنامه ای که مالکش ولی عهد، محمد بن سلمان است) [با طعنه] نوشت : «متاسفانه سفیر سعودی ای که حال و هوای فارسی داشته باشند، نداریم.»
مدیر و نویسندهی شبکهی العربیه ترکی الدخیل هم در مقالهای نوشته است: «چرا ایران میخواهد سفرای سعودی را ترور کند؟» (در اشاره به طرح ادعایی ترور السبهان) و در ادامه آورده است: «ایران از طریق ایادیاش تلاش دارد دیپلماتهایی را که اقدام به تلاشهای گسترده میکنند برای ارتباط با بخشهای مختلف جامعهای که در آن هستند را بترساند» و ادامه داده: «السبهان توانسته وارد خانههای شیعه و سنی و کرد شود و توانسته روند یکنواخت سیاسی جاری در عراق که مبتنی است بر حمایت از یک گروه واحدِ دارای رنگ و روی ایران محض را بشکند[!]»
اما روزنامهنگار و نویسندهی روزنامهی سعودی الجزیرة (جاسر الجار) هم گفته هدف درخواست عراق از تغییر السبهان «خالی کردن بغداد از هر گونه حضور عربیای است که میتواند به پاک کردن آسمان بغداد از طایفهگراها و صفویها کمک کند.» و همزمانی این مطلب با «حضور وزیر خارجه دمشق در بغداد» را عجیب دانسته است.
شاید این مواضع سعودی را بتوان در موضع مدیر شبکهی العرب (جمال خاشقچی) به طور خلاصه بیان کرد که در توییتر پست گذاشته «حکومت عراق قطبنمایش را گم کرده و دارد از مسیر خودش بیرون میرود چون امتداد عراق و هویتش و تاریخش و قومیتش چیزی نیست جز جزیرة العرب و عربهای آنجا.»
فقط نویسندهی عربستانی طراد العمری بود که خارج از سمفونی دیگر نویسندگان سعودی (که همه موید السبهان هستند) چیزی گفته و با متهم کردن سفیر کشورش به تبختر و غرور نوشته: «پستهای السبهان در توییتر به خود او ضربه زد، چون آینده دیپلماتیک او را کاملا به باد داد. شک دارم هیچ کشوری در جهان او را به عنوان سفیر بپذیرد.»