ارتش ترکیه ساعات اولیه صبح روز چهارشنبه به وقت محلی با پشتیبانی هوایی ائتلاف بین‌المللی به رهبری آمریکا عملیاتی را کلید زد که در روزهای اخیر بسیاری انتظار آن را داشتند: «حمله از خاک ترکیه به شهر جرابلس در شمال سوریه». البته این عملیات یک غافلگیری بزرگ را به همراه داشت: "حضور مستقیم نیروهای ترکیه در کنار مزدوران سوری"! به نظر می‌رسد دولت بن علی اییلدریم و مشخصا مولود چاووش اوغلو ،وزیر خارجه جدید ترکیه توانسته‌اند نظر خود را به کرسی بنشانند و ارتش و اردوغان را قانع کنند که به جای دل بستن به گروه‌های معارض سوری، ارتش ترکیه به صورت مستقیم به خاک سوریه وارد شود تا بتواند امتیازات بیشتری برای آینده سوریه دریافت کند.

معادلات سوریه هر روز پیچیده تر می‌شود. بازیگران منطقه‌ای و بین‌المللی در حال مشخص کردن نسبت خود با این بحران هستند. چین اخیرا اعلام کرده که آموزش نیروهای سوری را برعهده خواهد گرفت. جان کری وزیر خارجه آمریکا و سرگئی لاوروف همتای روس او  روز گذشته در شهر ژنو سوئیس با یکدیگر ملاقات کردند تا آغاز کننده دور جدید مذاکرات در رابطه با آینده سوریه باشند. از سوی دیگر ترکیه تصمیم گرفته تا رسما وارد معرکه شود. این کشور مذاکرات دیپلماتیک متعددی در این ارتباط داشته است. به جز معاون رئیس جمهور آمریکا که اخیرا به آنکارا رفته، وزرای خارجه ایران و ترکیه در هفته‌های اخیر دو بار دیدار کرده‌اند. همچنین مسعود بارزانی، رئیس اقلیم کردستان عراق، سه‌شنبه سفری به ترکیه داشته است.

تا پیش از این آمریکا در جبهه شمال بدون توجه به منافع ملی ترکیه، ائتلافی تحت عنوان "نیروهای سوریه دموکراتیک" را که هسته اصلی آن متشکل از نیروهای کرد تجزیه طلب سوری بودند تشکیل داده بود. این اتفاق بعد از آن افتاد که" ارتش آزاد سوریه" که از مزدوران تحت فرمان ترکیه و با گرایش اخوانی می‌باشند، علی رغم هزینه بالای آمریکایی‌ها نتوانستند عملکرد مناسبی در حوزه میدانی داشته باشند. اما حالا ترکیه تصمیم گرفته تا دوباره تروریست‌های ارتش آزاد را از نو سازمان دهی کند. گروهک‌های «لواء صقور الجبل»، «نورالدین زنکی»، «لواء سلطان مراد» و «فیلق الشام» چهار گروه اصلی هستند که تحت عنوان «ارتش آزاد سوریه» پیاده نظام ترکیه شده‌اند. گروه اول، همان «بازهای کوهستان» هستند که در ترکیه زیر نظر آمریکا برای نبرد در لاذقیه آموزش دیده‌اند. گروه دوم،‌ زنکی، همان گروهی است که در آخرین جنایت سنگدلانه «عبدا...» نوجوان فلسطینی اردوگاه حندرات در شمال حلب را که به کم‌خونی مبتلا بود، از درمانگاه بیرون کشید و پشت یک وانت «سر بُرید».  ترکیه 250 تن از کماندوهای خود را در کنار 1000 تن از این تروریست‌ها به داخل خاک سوریه گسیل داشته است.

اما دلیل این رویکرد جدید ترکیه چیست؟ به صورت مشخص پشت پرده لشکر کشی جدید ترکیه به سوریه چه اهدافی نهفته است؟

 

دلایل مداخله لشکرکشی اخیر ترکیه به سوریه

به صورت مشخص سه دلیل برای لشکر کشی اخیر ترکیه به داخل خاک سوریه می‌توان ذکر کرد.

1 - تلاش ترکیه برای ارتقای جایگاه خود در مذاکرات آینده سوریه

پیروزی‌های میدانی ارتش سوریه و نیروهای مقاومت از یک سو و آشکار شدن ماهیت گروه‌های تروریستی در عرصه بین‌المللی و لزوم مقابله با آنها، باعث شده تا در ماه‌های اخیر روند حل بحران سوریه در مسیری درست قرار بگیرد. ترکیه به عنوان  همسایه سوریه که مداخله و نقش گسترده‌ای در ناآرامی‌های این کشور داشته تاکنون نه در عرصه میدانی و نه در عرصه دیپلماتیک دستاوردی نداشته است، این در حالی است که علائمی از پایان بحران در حال نمایان شدن است. ولادیمیر پوتین اخیرا طرحی را مطرح کرده که در آن از امکان ایجاد ائتلاف منطقه‌ای جهت مبارزه با تروریسم سخن گفته شده است. طرحی که مورد توافق قدرت‌های منطقه از جمله جمهوری اسلامی ایران نیز می‌باشد.  لذا  یکی از گمانه‌های مطرح پیرامون چرایی مداخله نظامی ترکیه و تجاوز ارتش این کشور به خاک سوریه می‌تواند، تلاش ترکیه برای امتیاز گیری در آینده باشد. ترکیه تلاش می‌کند تا نشان دهد ادعاهای این کشور تنها حرف خالی نیست. بلکه بر روی زمین هم نیروهایی هستند که از آنکارا فرمان می‌گیرند.

2 - بی‌اعتمادی به ناتو و آمریکا

دلیل دوم بی‌اعتمادی ترک‌ها به ناتو و آمریکا برای دفاع از منافع ملی شان می‌باشد. ترکیه هم عضو ناتو و هم بخشی از ائتلاف بین‌المللی علیه داعش به رهبری آمریکا در عراق و سوریه است.  همچنین این کشور یکی از اهداف مکرر داعش برای انجام حملات تروریستی به شمار می‌آید. به تازگی بیش از 50 نفر در یک عملیات انتحاری در شهر غازی آنتپ در جنوب شرقی ترکیه کشته شدند. با این حال ترکیه مدتی است که با نوعی بی‌اعتنایی از سوی غرب مواجه است. آمریکا با کردهای سوریه که دشمن شماره یک آنکارا محسوب می‌شوند، ائتلاف کرده است و به آنها سلاح می‌دهد. امری که باعث بی‌اعتمادی ترک‌ها نسبت به واشنگتن شده است. از سوی دیگر کودتای اخیر در ترکیه، مسترد نکردن فتح ا... گولن و انتقاد رسانه‌های غربی از برخورد با کودتا چیان در کنار این گمانه که احتمالا آمریکا در این کودتا نقشی داشته باعث شده تا روابط دو کشور تیره شود. تا پیش از این آنکارا بر این باور بود که می‌تواند به عنوان عضوی از ناتو بر توانایی نظامی این سازمان در دفاع از منافعش تکیه کند، اما تحولات سیاسی امنیتی چند سال گذشته نشان داد که حضور ترکیه در ناتو تنها از آن جهت است که از ظرفیت ترکیه در راستای منافع غرب بهره گرفته شود و نه بالعکس. بی‌جهت نیست که این روزها ترکیه به دنبال یک شریک دفاعی در خارج از سازمان ناتو می‌گردد. لذا ترکیه تلاش می‌کند تا فارغ از این که آمریکا چه برنامه‌ای در سوریه دارد راسا وارد سوریه شود و منافع خودش را که ظاهرا با منافع آمریکایی‌ها در تعارض است دنبال کند.

3 - مقابله با ایجاد یک کردستان مستقل در سوریه

دلیل سوم را می‌توان مقابله با ایجاد یک کردستان مستقل عنوان کرد. کردهای تجزیه طلب مدتی است که مقدمات ایجاد یک کشور مستقل را ترتیب داده اند. امری که بیش از همه کابوسی برای اردوغان محسوب می‌شود. نخست‌وزیر ترکیه گفته تا عقب‌نشینی نیروهای کرد به شرق رود فرات عملیات ارتش این کشور در شمال سوریه ادامه خواهد داشت.  به گفته نخست‌وزیر ترکیه، طبق قراری که این کشور با آمریکا گذاشته است، نیروهای کرد باید از منبج در غرب فرات به سمت مناطق شرقی رود فرات عقب‌نشینی کنند. به گفته اییلدریم این "ضمانتی" است که آمریکا به ترکیه داده است اما ظاهرا این تضمین عملی نشده است. مداخله مستقیم در جنگ داخلی سوریه احتمالا آخرین حربه ترکیه برای جلوگیری از تثبیت و گسترش پروژه 'کنفدرالیسم دموکراتیک' در سوریه به رهبری کردها است.

ترکیه عملیات جرابلس را که به آن نام "سپر فرات" داده درست همزمان با سفر جو بایدن، معاون رئیس جمهور آمریکا به ترکیه شروع کرد. آنکارا پنهان نمى کند که یکى از مهمترین دلایلش براى این حمله عبور نیروهاى کرد سورى به کرانه غربى رود فرات است که ترکیه آن را همواره خط قرمز خود خوانده. تحلیل گران معتقدند هرچند در این وهله اشغال جرابلس باعث شده تا دغدغه اصلى ترکیه از تشکیل یک "نوار کردى" در مرزهایش برطرف شود اما رویا رویی جدی میان کردهای سوریه و نیروهای ترک می‌تواند، صحنه درگیری‌ها در شمال سوریه را دچار تغییر کند. ضمن اینکه این مداخله می‌تواند خشونت‌های جاری در ترکیه را به سمت یک جنگ تمام عیار داخلی سوق دهد و به نقض غرض بینجامد.

شروع یک جنگ آسان است اما پایان دادن به آن نه

در بحران قبرس برخی از افسران جوان و ملی گرایان ترک به مصطفی عصمت اینونو، نخست وزیر و دومین رئیس‌جمهور ترکیه،  مراجعه کرده و خواهان ورود ارتش ترکیه به قبرس شدند. وی در پاسخ گفت وارد شدن به قبرس آسان است اما شما بگویید چگونه می‌توان از آن خارج شد. امروز با گذشت چهار دهه از اشغال قبرس در دولت اجویت، همچنان بخش مهمی از ظرفیت سیاست خارجی ترکیه گرفتار این بحران است.

این همان اصلی بود که بعدها توسط کالین پاول در سال‌های 1990 زمانی که وی رئیس ستاد مشترک آمریکا بود با عنوان "استراتژی خروج" مطرح شد؛ پاول تاکید داشت که  پیش از هر اقدام نظامی و مداخله جویی در امور داخلی کشورها بایستی از خود پرسید آیا یک استراتژی خروج قابل قبول برای اجتناب از گرفتاری‌های بی‌پایان وجود دارد؟ آیا همه عواقب اقدام ما به طور کامل مورد بررسی قرار گرفته است؟ به واقع عدم محاسبه ابعاد ورود به بحران و چگونگی خروج از آن و شرایط و پیچیدگی‌های حاکم مترتب بر صحنه سیاست، بعضا می‌تواند هزینه‌های سنگین بر نسل‌های متوالی یک کشور تحمیل نماید. این همان اشتباهی بود که اردوغان در جریان اعتراضات عربی سال 2011 به صورت کلی و در بحران سوریه به صورت خاص مرتکب شد.او در محاسبه ورود و چگونگی خروج از بحران سوریه دچار خطای راهبردی گردید. خطایی که جنگ داخلی با کردها، فعال شدن گسل‌های سیاسی - اجتماعی در ترکیه و باز شدن پای هیولای تروریسم به این کشور بخشی از تبعات آن است. حضور مستقیم نظامی در سوریه نیز چنان چه بدون یک استراتژی خروج مشخص انجام شده باشد می‌تواند سرنوشتی بدتر برای ترکیه رقم بزند. شروع یک جنگ آسان است اما پایان دادن به آن نه.