برای آگاهی بیشتر از شاکله این موضوع به گفتگو با دکتر « سید هادی سید افقهی »، کارشناس و پژوهشگر مسائل سیاست خارجی پرداختیم که در ادامه می خوانید.
چرا ارتش در ترکیه اقدام به کودتا کرد؟
عثمانی ها از گذشته تا به امروز بسیار تلاش کرده تا از لشکر قدرتمندی بهره برند. توسعه طلبی قدرتمندانه و اقتدارگرایانه نیروهای مسلح ترکیه و روحیه آرمان گرایانه آن ها به قدری در زندگی مردم و بافت سیاسی قدرت در این کشور نهادینه شده بود که تا سال 2010، نظامی ها می توانستند بنا به تشخیص خود و بر طبق قانون اساسی، در شرایط بحرانی به طور مستقل در امور کشور دخالت کنند. اما اردوغان در سال 2010 برای تحکیم سلطه خود و افزایش نفوذ حزب عدالت، قدرت ارتش را محدود کرد. بنابراین نظامی ها بر اساس سه کودتای موفق گذشته، تصور کردند که می توانند در شرایط بحرانی حال حاضر این کشور نیز، اختیار امور را به دست گیرند.
شرایط بحرانی حال حاضر ترکیه نتیجه عملکرد اشتباه اردوغان و حزب عدالت و توسعه بوده، چرا که آن ها قصد داشتند بر اساس تئوری های عقل منفصل داوود اوغلو، شرایط در این کشور و در ارتباط با همسایگان را بهبود بخشند، اما نه تنها این اتفاق صورت نگرفت بلکه بحران ها در ترکیه رو به افزایش رفت. بدین معنا که محیط پیرامونی ترکیه اعم از روسیه، ارمنستان، آذربایجان و بحث عراق و سوریه به عنوان مهم ترین معضل منطقه به تهدیدی جدی برای ترکیه مبدل شدند. در داخل کشور نیز درگیری با احزاب رقیب از قبیل حزب لیبرال و کردها، نوع نامناسب برخورد با احزاب رسانه، به زندان انداختن مخالفان، همگی دست به دست هم داده تا ارتش شرایط را برای انجام کودتا مهیا ببیند. اما آنچه که به این امر سرعت بخشید، خروج انگلیس به عنوان حامی ورود ترکیه به اتحادیه اروپا، از این اتحادیه بود که مسئولان ترکیه را با یک ضربه سیاسی، امنیتی و اقتصادی به بدنه خود مواجه ساخت.
آیا آمریکا و غربی ها در انجام این کودتا نقش داشته اند؟
بله. این موضوع قوی ترین گمانه است. چرا که با بررسی اوضاع در زمان کودتا و پسا کودتا در می یابیم که سران آمریکا، اروپا و رژیم آل سعود به شدت از شکست این کودتا خشمگین هستند. آن ها از یک طرف اصل کودتا را به عنوان یک حرکت غیر دموکراتیک محکوم می کنند اما این نگرانی در آن ها وجود دارد که اردوغان برای تصفیه حساب با مخالفان خود، قانون اعدام هایی که 10 سال پیش برای ورود به اتحادیه اروپا لغو کرده را مجدد احیا کند. به طور مثال رسانه های عربستان در ساعات اولیه کودتا، به حمایت از کودتاچی ها پرداخته و حتی پس از شکست آن، گوینده اخبار العربیه ناخودآگاه اعلام می کند که متاسفانه کودتا شکست خورد، اما بلافاصله آن را اصلاح می کند. بنابراین از نوع لحن و گفتار این گوینده می توان به جو حاکم بر رسانه های این کشورها پی برد.
این گمانه از آنجا شدت می گیرد که سران ترکیه پس از کودتا مدام به آمریکا اعلام می کند که طراح کودتا عبدالله گولن، رقیب اردوغان بوده و از آن ها مطالبه می کنند که اگر خواستار پایداری روابط خود در سطح دوستانه با ما هستید، باید وی را در اختیار ما قرار دهید، اما همگان می دانند که آمریکا هیچگاه دست به چنین اقدامی نخواهد زد.
شرایط کنونی ترکیه در پسا کودتا چگونه ارزیابی می شود؟
دولت ترکیه به مردم خود تاکید دارد که در حال حاضر با یک صحنه و اقلیم جدید در عالم سیاست و تحولات منطقه رو به رو شده اند. همچنین آن ها از سرکوب کامل کودتا اطمینان نداشته چرا که، هنوز 42 بالگرد و چندین هواپیمای F16 مفقود هستند. اردوغان همچنان از شرایط حاکم بر کشور در وحشت بوده و از مردم درخواست داشته که با حفظ هوشیاری خود، آماده رخدادهای جدید باشند.
با وجود تهدیداتی که دو طرف ماجرا همچنان برای هم دارند، بعید به نظر می رسد که بتوان این موضوع را پایان یافته تلقی کرد. چرا که در کنار این کودتا، اتحادیه اروپا و آمریکا نیز به بهانه بازگشت احتمالی ترکیه به قانون اعدام های گذشته، همواره تهدید می کنند که اجازه عضویت در اتحادیه اروپا را به آن ها نخواهند داد.
آیا امکان کودتای مجدد وجود خواهد داشت؟
بله. اما در حال حاضر نمی توان حجم و تاریخ بروز این اتفاق را پیش بینی کرد. چرا که این موضوع بستگی به عوامل مختلفی دارد. ابتدا باید دریافت که آیا آمریکا پشت این مجارا بوده، اگر پاسخ بلی است، در پی به دست آوردن چه هدفی از انجام این کودتا بوده است. آیا آن ها قصد داشته اند که رژیم حاکم و شخص اردوغان را حذف کنند یا قصد تهدید وی را داشته اند. در حال حاضر برای بسیاری از این گمانه زنی ها پاسخ مشخصی وجود ندارد، چرا که اطلاعات دقیقی مبنی بر اینکه آمریکا قصد ادامه این جریان را دارد یا خیر، در دست نیست. بنابراین باید منتظر ماند و دید که آیا اردوغان متوجه خشم اروپا، آمریکا و رژیم آل سعود در مورد رویکرد جدید خود نسبت به بحران سوریه خواهد شد یا خیر.
تصور بسیاری از کارشناسان بر این است که بحران ترکیه تمام نشده، بلکه این کودتا سر آغاز بحران های دولت اردوغان است. چرا که انسجام و استحکام داخل ترکیه که طی سالیان اخیر مشاهده می شد، در حال حاضر شکننده تر از هر زمان دیگری شده است. به اعتقاد بسیاری اگر این شکنندگی در قالب تضادهای حزبی، درگیری و رقابت های سیاسی داخل پارلمانی بود، آنقدر موضوع قابل توجهی نبود که حضور نیروهای مسلح در زمینه کودتا در هر کشور، نشان دهنده اوضاع وخیم داخلی آن و نبود امنیت در آن کشور است. بنابراین اگر اردوغان بخواهد با وجود زخم ایجاد شده در قوای مسلح ترکیه، قانون اعدام را بر اساس یک رفراندوم احیا کند تا افرادی را که در قوه قضاییه و در نیروهای امنیتی و انتظامی ارتش حامی مخالفین هستند را مجازات کند، اوضاع ترکیه بسیار خطرناک می شود. چرا که تعداد مخالفین شامل 8 یا 9 هزار نفر شده که بسیاری از این افراد دارای رتبه های بالا در حاکمیت کشور هستند. بر اساس برخی شایعات وی قصد دارد که در قوه قضاییه 2700 قاضی را عزل، بازداشت یا اعدام کند، چرا که آن ها افراد دولت موازی هستند.
در حال حاضر تمام نظرات اردوغان و وزرایش بر این محور متمرکز شده که باید نفرات دولت موازی در این کشور از بین بروند. منظور از این امر، جلوگیری از فعالیت و حضور طرفداران عبدالله گولن به عنوان رهبر دولت موازی در داخل حزب حاکم است. بنابراین آن ها اعتقاد دارند که باید به هر روشی اعضای دولت موازی را از بین ببرند، اما اردوغان باید بداند که نمی تواند این کودتا و تاثیرات آن را با اعمال رویکرد فیزیکی و اعدام از بین ببرد و هر اقدامی در این راستا در وهله نخست ضربه محکمی را به ساختار کشور ترکیه وارد خواهد کرد.
آیا حمایت ترکیه از داعش زمینه بی ثباتی در این کشور را فراهم کرده است؟
بله. دخالت ترکیه در تحولات منطقه، ورود مستقیم به خاک عراق، حمایت از تروریست های جبهه النصره و داعش و آزاد گذاشتن تردد تروریست ها از مرز 900 کیلومتری مشترک ترکیه و سوریه، زمینه های بی ثباتی در ترکیه را نیز فراهم کرده است.
اردوغان به سادگی نمی تواند از باتلاقی که خود به وجود آورده، رهایی یابد. البته نخست وزیری که به تازگی بر کار نهاده پیشنهادات مناسبی را در اختیار وی قرار می دهد. به طور مثال عذرخواهی اردوغان از روس ها و اعلام اینکه حاضر است تمام خواسته های روسیه در این زمینه را برآورده سازد و یا حتی اعلام قرار گرفتن در کنار ایران و روسیه برای انجام اقدامات لازم برای حل بحران سوریه، از توصیه های نخست وزیر جدید اوست. چرا که وی به خوبی از میزان بحران موجود در ترکیه آگاه است.
البته که آمریکا، اروپا و عربستان نیز با آگاهی از این موضوع فشار خود بر دولت ترکیه را افزایش داده اند و با انجام اقدامات تروریستی از قبیل انفجار در فرودگاه آتاتورک به سران این کشور اعلام نموده اند که نباید حمایت های خود از داعش را کاهش دهند. چرا که تا به امروز اگر حمایت های ترکیه از داعش نبود، آن ها به سرعت نابود شده بودند.
ایران و دیگر کشورهای منطقه نیز نباید اجازه فروپاشی حاکمیت در ترکیه را بدهند، چون وقوع چنین اتفاقی به ضرر امنیت ملی ما و همچنین به ضرر ملت ترکیه خواهد بود. فروپاشی دولت ترکیه باعث تقسیم و تجزیه این کشور به بخش های اسلامی، لیبرال و علوی ها خواهد شد و این موضوع، همان برنامه ایست که غربی ها برای تمام منطقه در قالب خاورمیانه بزرگ پیش بینی کرده اند. لذا حمایت ایران از دولت منتخب و مشروع و قانونی ترکیه و محکومیت کودتا، حرکتی هوشمندانه از سوی مسئولان ایران است.
آیا ورود ترکیه به موضوع حل بحران سوریه، به حل بحران کردها در این کشور نیز کمک می کند؟
بله. کردها اهل معامله هستند. سران ترکیه باید بدانند که بخشی از کردها در آمریکا و بخشی دیگر در روسیه مشغول فعالیت هستند و این هماورد پنهان میان روسیه و آمریکا بر سر کردهای ترکیه همچنان ادامه دارد. چرا که بعد از سرنگونی هواپیمای سوخو24 توسط ترکیه، روسیه به مرور به حزب کارگر کردستان ترکیه نزدیک شد و سلاح های مرگبارتری را در اختیار آن ها قرار داد، تا فعالیت های آن ها گسترش یابد. بنابراین اگر اردوغان بتواند ارتباط خود با سازمان های تروریستی را قطع کند، می تواند با تمرکز بالاتری به مبارزه با کردها پرداخته و با آن ها به توافق برسد.
ترکیه چگونه می تواند حمایت های خود از گروهک های تروریستی را کاهش دهد تا از گزند دولت های غربی در امان باشد؟
در حال حاضر 80 درصد کمک های ارسالی به تروریست ها از مرز ترکیه صورت می گیرد. مرز ترکیه و سوریه محل بحران بوده و بخش عمده تسلیحات و نفراتی که قصد حمایت از داعش را دارند، از طریق خاک ترکیه وارد سوریه می شوند. اردوغان از جریان های جبهه النصره و احرار الشام به سبب رویکرد اخوان المسلمینی آن ها، حمایت کرده و مقر اصلی اعتلاف ملی معارضین بشار اسد را نیز در ترکیه قرار داده است. همچنین بیشتر شبکه های در اختیار تروریست ها، از ترکیه پخش می شوند.
بنابراین حجم گسترده و متنوع حمایت های ترکیه از تروریست های سوریه، نمی تواند به طور ناگهانی قطع شده، چرا که با قطع این حمایت ها مورد حمله تروریست ها قرار خواهند گرفت. لذا باید با یک شیب ملایم و با کمک ایران و روسیه و انجام نوعی تفاهم نامه با دولت سوریه، این جریان به گونه ای مدیریت شود تا در صورت توافق ترکیه با جبهه مقاومت، آن ها از گزند تروریست ها و حامیان آن ها در امان باشند.
با توجه به اتفاقات اخیر، آیا حل بحران سوریه نزدیک است؟
در این ارتباط ظاهرا میان اردوغان و پوتین تفاهم های اولیه صورت گرفته که ترکیه به مرور از دخالت های خود در بحران سوریه بکاهد. چرا که برای ترکیه بسیار پر هزینه خواهد بود اگر بخواهد به طور ناگهانی دست از دخالت های خود در بحران سوریه بکشد. آنچه مشخص است، پس از کودتای صورت گرفته در ترکیه، دیگر آن ها تهدید جدی برای تحولات سوریه نخواهند بود.
در حال حاضر حلقه محاصره در حلب تکمیل و جاده کاستلو تصرف شده و ارتباط گروهک های تروریستی با خارج از استان حلب قطع شده است. نیروهای مسلح سوریه گام به گام و با پوشش هوایی روس ها رو به جلو در حال حرکت هستند. شنودهایی که از تروریست ها صورت گرفته، نشان می دهد که آن ها فریاد می زنند جاده کاستلو در اختیار نیروهای سوری قرار گرفته و در محاصره کامل هستند. روسیه، ایران، حزب الله نیز در این زمینه یک مرتبه از آمریکا فریب خورده و دیگر تن به آتش بس نخواهند داد. این بار به طور قطع کار یک سره شده و گروهک های تروریستی در منطقه نابود خواهند شد.