ماجرا برمیگردد به انتخابات درون حزبی ریاست جمهوری آمریکا در ایالت حساس «آیوا»؛ وقتی در شش حوزه انتخابیه، رایها خیلی به هم نزدیک میشود، مسئولان با شیر یا خط، راه میانبر را انتخاب میکنند و بهصورت نامعلومی مشخص کردند که میان خانم «هیلاری کلینتون» و آقای «برنی ساندرز» چه کسی درون حزب دموکرات، دست برتر را دارد! البته، مقررات درون حزبی ایالت آیوا، چنین اجازهای را به مسئولان ایالتی میدهد.
هرچند ایالت آیوا مثل ایالتهایی مثل «واشنگتن» و «نیویورک» مشهور نیست، ولی انتخابات در این ایالت بسیار اهمیت داره، هیچکس هم دقیقا نمیدونه علت این اهمیت در چیه! از یک طرف این ایالت نه جمعیت درست حسابی داره، نه قطب صنعتی و یا معدنی محسوب میشه و بیشتر مردم این منطقه هم به کشاورزی مشغول هستند.
از طرف دیگر، سرنوشت بسیاری از کاندیداهای ریاست جمهوری رو همین مردم منزوی و سر به پایین رقم زدهاند.
به طوری که از سال 1976 تاکنون جز دو نامزد، بقیه نامزدها مجوز ورودشان به کاخ سفید را از همین مردم ساکت و سر به زیر دریافت کردهاند.
برخی کارشناسان مسئله را این جوری رمزگشایی کردهاند که وقتی رسانهها و حامیان مالی انتخابات پیروزی یک نامزد رو در این ایالت مشاهده کردند، این احساس به آنها دست میدهد که همین نامزد پیروز نهایی انتخابات است و به همین خاطر، پوشش رسانهای و منابع مالی او رو بیشتر میکنند.
برای برخی هم مثل «استوارت استیونس» استراتژیست ارشد «میت رامنی» کاندیدای انتخابات 2012، ایالت آیوا مشابه مثلث «برمودا» اسرارآمیز و گیج کننده است. استیونس میگوید انتخابات در ایالت آیوا «مثل یک انتخابات دانشآموزی است. شما باید به پوچی این انتخابات احترام بگذارید وگرنه دیوانه خواهید شد.»!