عربستان، خط بطلانی بر منشور سازمان ملل

به گزارشافکارنیوز،با صدور قطعنامه شماره ۲۱۰۹ شورای امنیت علیه انصارالله یمن، بار دیگر بحث‌ها حول سیاسی بودن قطعنامه‌های شورای امنیت، بالا گرفته است.

دخیل بودن مباحثسیاسی در موضوع حفظ صلح وامنیت جهانی در نتیجه وجود استانداردهای دو گانه در بین اعضای شورای امنیت را می‌رساند.

از بارزترین مصادیق در سیاسی برخورد کردن شورای امنیت با پرونده‌های مربوط با در خطر بودن حفظ صلح و امنیت جهانی، نمونه عربستان سعودی است.

در ابتدا باید گفت، طبق تحولات جدید بین‌المللی موضوع حقوق بشر آن‌جایی که همراه با سرکوب‌های گسترده باشد، در قلمرو حفظ صلح و امنیت بین المللی در دستور کار شورای امنیت قرار می گیرد.

در این مورد، در ادامه با ذکر مثال‌هایی خواهیم گفت که نقض گسترده حقوق بشر در عربستان، از مصادیق بارز تهدید صلح و امنیت منطقه به شمار می‌رود.

از سوی دیگر، عربستان سعودی با حمایت‌های مادی و معنوی خود از تکفیری‌های تروریست، چند سالی است خاورمیانه را به آتش کشیده است.

با این اوضاع، چرا هیچ اقدام جدی علیه سعودی‌ها صورت نمی‌گیرد؟ عربستان در چه وضعیتی قرار گرفته که تمام ادعاهای مبارزه با نقض حقوق بشر و مبارزه با تروریسم را زیر سؤال برده است؟

سؤال ساده‌ای مطرح می‌شود با این مقدمات:

عربستان منبع تروریسم در منطقه است؛ آمریکا علیه تروریسم مبارزه می‌کند؛ آمریکا با عربستان همکاری‌های گسترده‌ای دارد. با این مقدمات نتیجه چه خواهد شد؟

یا باید بگوئیم این گزاره که عربستان حامی تروریسم است، یک اتهام و شائبه‌ای بیش نیست، یا باید بگوئیم آمریکا در مبارزه با تروریسم به هیچ وجه صادق نیست یا باید گفته شود، آمریکا با عربستان هیچ همکاری ندارد.

بحثحمایت‌های عربستان از تروریست‌های داعش و جبهة النصره در سوریه و عراق، بر کسی پوشیده نیست. در ۱۲ مهر سال جاری بود که «جو بایدن» معاون باراک اوباما با نام بردن از ترکیه، عربستان و امارت، آن‌ها را به حمایت از تروریست‌های داعش متهم کرد، هر چند پس از آن از تک تک این کشورها عذرخواهی کرد، ولی همگان متوجه شدند که آن اتهام و این عذرخواهی چه معنایی دارد.

حقیقت این است، این معادله چند مجهولی، به کلی افکار عمومی را در صدق نیت آمریکا در مبارزه با تروریسم، به شک انداخته است.

آن‌ها از خود می‌پرسند، به راستی اگر آمریکا خود اذعان به همکاری عربستان با تروریست‌ها دارد و اگر واقعا اراده مبارزه با تروریست‌های داعشی را در خاورمیانه دارد، چرا با عربستان هیچ برخوردی نمی‌شود؟

آیا به راستی نفت و سر سپردگی سعودی‌ها تا این حد قدرتمند است که از عربستان یک جزیره امن ساخته که نباید هیچ تعرضی بدان کرد؟

در بحثحقوق بشر نیز در عربستان سعودی، قوانین ارتجاعی این کشور که برگرفته از وهابیت است، وضعیتی را پیش آورده که جز آبرو ریزی برای اسلام عزیز، نتیجه دیگری ندارد.

نقض گسترده حقوق زنان، حقوق کارگران خارجی، نبود آزادی‌های اجتماعی و نبود هیچ گونه ساز و کاری برای دخالت مردم در روند قدرت و سانسور گسترده به تمام و کمال در عربستان دیده می‌شود.

در مورد کارگران خارجی، آن‌ها در عربستان در معرض حبس‌های خودسرانه و محرومیت از غذا و سوء تعامل و برخورد روانی و تعرض جنسی نیز قرار دارند که در موارد متعدد، موجب اعتراض کشورهای مبدأ این کارگران شده است.

علاوه بر تمامی این‌ها، سرکوب اعتراض‌های مسالمت‌آمیز شیعیان در بخش شرقی عربستان، صدای هیچ یک از مدعیان حقوق بشر را در نیاورد.

سخن گفتن از اینکه آیا شورای امنیت، در مدعیات خود صادق است یا نه، دیگر تکراری شده، چرا که در طول ۷۰ سالی که از عمر شورای امنیت میگذرد، به دفعات بیشمار، نقض این ادعا ثابت شده است. اصولا ساز و کار شورای امنیت بر همین منوال است، روندی که ۵ عضو دائم دارای حق وتو، بر تمامی منشور سازمان ملل مهر باطل زدهاند.