به گزارش افکارنیوز به نقل از فارس، همان گونه که در بخش اول این گزارش ذکر شد، برخلاف آنچه در رسانه ها بیان می شود، روابط عربستان سعودی و رژیم صهیونستی به سال های گذشته اخیر باز نمی گردد، بلکه روابطی بسیار ریشه دار و عمیق است که در تمام طول سال های گذشته تلاش شده است، مخفی و مکتوم باقی بماند، اما جنگ دوم خلیج فارس و حمله عراق به کویت این روابط را آشکار کرد.
مطلب زیر که در چند بخش ارائه خواهد شد، تلاش دارد که زوایای مخفی و پنهان این روابط را که تاکنون به آن پرداخته نشده مورد بررسی قرار دهد.
سعود بن عبد العزیز، اولین پادشاه سعودی پس از ملک عبد العزیز، بنیانگذار پادشاهی سعودی |
پایگاه صهیونیستی در عربستان سعودی
باید گفت، مناقشه های بین لندن و واشنگتن شاهد اختلاف های شدید درباره بهترین گزینه برخورد با بحران یمن و تعامل با عبد الناصر در انقلاب یمن بود. انگلیس تلاش بسیار داشت به کندی بقبولاند که انقلاب یمن حرکتی زیان آور برای منطقه است، درحالی که آمریکا باور نداشت که این انقلاب چندان زیان و آسیبی به منافع این کشور در منطقه وارد کند و همین موضوع موجب شد تا انگلیس با رژیم صهیونیستی دست به کار شود و اهرم های فشار را بر آمریکا تحریک کند که در شرکت های نفتی و بانک ها نمود پیدا می کردند.
اما با وجود تمام ترفندهای اتخاذ شده و تلاش های صورت گرفته کندی نظام انقلابی در یمن را به رسمیت شناخت، اگرچه این به رسمیت شناختن منوط به برخی شروط شده بود.
به نظر می رسد، فیصل بر این باور بود که پس از براندازی برادرش سعود از قدرت و بر تخت نشستن وی به جایش همکاری خود با رژیم صهیونیستی را پایان دهد، اما مواضع و دیدگاههایش در نشست اکتبر ۱۹۶۲ در موافقت با همکاری سعودی – صهیونیستی جهت حمله به انقلاب یمن و جمال عبد الناصر، وی را در شرایط سختی قرار داد که به موجب آن دیگر فیصل نمی توانست به راحتی از تعهدات خود شانه خالی کند.
فیصل بن عبد العزیز، دومین پادشاه سعودی پس از ملک عبد العزیز، بنیانگذار پادشاهی سعودی |
این همکاری را باید در نوع خود بسیار مهم و حیاتی برشمرد، به این جهت که این اولین همکاری عربی – صهیونیستی علیه بیش از یک کشور عربی در جهان عرب تلقی می شد و برای حمایت از این همکاری کرامر موفق شد، آمریکا را به ارسال اسکادران هوایی خود به عربستان سعودی وادار کند تا به این وسیله به آل سعود به اثبات برساند که آمریکایی ها حامی و مدافع رژیم سعودی از هرگونه حمله و هجوم به مرزهایشان هستند.
در این بین خاشقجی توانست بر بودجه نامحدودی برای خرید تمام سلاح ها و تسلیحات نظامی مورد نیاز مزدوران صهیونیستی و انگلیسی و فرانسوی و بلژیکی و آفریقای جنوبی دست یابد که قرار شد، آنها را به یمن اعزام کنند. همچنین مقرر شد، قبایل یمنی را که هوادار سلطنت پادشاهی و سعودی ها بودند، را تسلیح کنند.
همچنین کمال ادهم بر بودجه قابل توجهی دست یافت تا آنها را به عنوان رشوه به قبایل یمنی پرداخت که بخش قابل توجهی از این بودجه توسط رژیم صهیونیستی تامین شده بود تا تحت عنوان کمک به عناصر یمنی سلطنت طلب به اهداف و خواسته های خود در یمن دست یابد، با این حال هریک از طرف های فوق تدابیر زیر را در یمن اتخاذ کردند:
عدنان خاشقجی، مزدور سعودی آمریکا و رژیم صهیونیستی |
- به خدمت گرفتن مزدوران آفریقایی باز گشته از کنگو و بیاگرا
- جولیان ایمری، نماینده انگلیسی – صهیونیستی و دنکان ساندیز اعلام کردند که دفتری تحت عنوان " کمیته دفاع از یمن امامی "(لجنة الدفاع عن الیمن الإمامیة) اعلام کردند و در این راه از " جان کرابر "، افسر مزدور انگلیسی برای خرید و به خدمت گرفتن مزدوران استفاده کردند و در این راه تیم کاری هم جهت نظارت بر فعالیت هایی که در یمن انجام می شد، در شهر " سلون استریت " لندن تشکیل شد.
- ایمری به همراه " وتزوری مک لین "، همسر پسرش کمیته ای را در مجلس سنای انگلیس تحت عنوان " عدن به سوئز ملحق نخواهد شد " را تاسیس کردند که هدف اصلی آن تاکید بر این امر بود که انگلیس از هر اقدامی که جولیلان ایمری، نماینده محافظه کار صهیونیست مجلس سنای این کشور انجام می دهد، حمایت به عمل می آورد و در آن مشارکت دارد.
- اقدام " جان کرابر "، افسر مزدور انگلیسی در مرزهای عربستان سعودی و به طور مشخص در منطقه " الجوف " جهت تشکیل اولین یگان کاری مشترک سعودی – صهیونیستی برای توجیه و هدایت چتربازان صهیونیستی یمنی الاصل که قرار بود، وارد خاک یمن شوند و با ورود به داخل این کشور دست به عملیات های تخریبی در این کشور بزنند.
دستنوشته ملک عبد العزیز که با تصرف فلسطین توسط صهیونیسم موافقت و خود را سرسپرده انگلیس میخواند |
- گشودن دو دفتر برای مزدور گیری یکی در لندن و دیگری در عدن با همان هدفی که در بالا به آن اشاره شد. دفتر دوم یعنی دفتری که در عدن قرار داشت، زیر نظر افسر نیروی هوایی سلطنتی انگلیس " آنتونی الکساندر پویل "، منشی حاکم انگلیس در عدن فعالیت می کرد و این نکته ای است که روزنامه انگلیسی " آبزرور " در شماره ۹ می سال ۱۹۶۴ خود و همچنین " آنتونی مکلیر " در کتابش " مزدوران " نیز به آن اشاره کرده است.
- همچنین قرار بود، انگلیس توسط این مزدوران تحرکاتی را خارج از مرزهای یمن داشته باشد و رژیم صهیونیستی نیز از جده و کشور جیبوتی برای ارسال سلاح و تجهیزان نظامی به این مزدوران و هوادارانشان در مناطق کوهستانی یمن استفاده کند.
- افتتاح دفتر ارتباط و تماس سعودی – صهیونیستی در بیروت که مهمترین هدف آن دور ساختن شک و شبهه های فعالیت های صهیونیستی در اراضی سعودی بود. گشودن این دفتر موجبات نگرانی " فواد ایوب " لبنانی را در آن زمان فراهم آورد به همین دلیل گزارش فعالیت های خود را به قاهره ارسال کرد تا خود را از عواقب و نتایج توطئه های تدارک دیده شده در لبنان علیه مصر در امان نگه دارد.
بی تردید مهمترین هدف عملیات مشترک صهیونیستی – انگلیسی – سعودی کم رنگ کردن تلاش ها و فعالیت های مصر در یمن و تلاش برای براندازی و سرنگونی نظام انقلابی این کشور بود.
در این میان سازمان اطلاعات و جاسوسی رژیم سعودی نقشی اساسی و بسیار خطرناک را در تاریخ نوین عربی ایفا کرد و در این راه اموال بسیاری را برای حفظ و بقای رژیم صهیونیستی در منطقه خاورمیانه هزینه کرد. به گونه ای که برخی منابع به این نکته اشاره می کنند که تامین کننده مالی واقعی و حقیقی اشغال اراضی ۱۹۶۷ اعراب توسط رژیم صهیونیستی، عربستان سعودی بود. این درحالی است که عربستان سعودی را باید تنها کشوری برشمرد که در آستانه جنگ ۵ ژوئن ۱۹۶۷ از نقشه و برنامه این جنگ اطلاع کامل داشت.
ملک عبد العزیز، بنیانگذار پادشاهی سعودی در کنار فرانکلین روز ولت، رئیس جمهور وقت آمریکا |
" هرش گودمن "، کارشناس امور نظامی صهیونیستی در مقاله ای که روزنامه صهیونیستی " جروزالم پست " در ۱۲/۱۰ / ۱۹۸۰ آن را منتشر کرد، نوشت: تفاهم و توافق آشکاری بین آمریکا و اسرائیل طی سال های ۱۹۶۷ تا ۱۹۷۳ به چشم می خورد که به موجب آن اسرائیل به نیابت از آمریکا اقدام به دخالت در امور و اوضاع جاری در خاورمیانه می پرداخت و در این بین نمی توان از کشور عربستان سعودی چشم پوشید که در این دوره به خصومت ورزی اشکار با مصر پرجمعیت و فقیر و دوست مسکو پرداخت، عربستانی که از حیثجمعیت کم جمعیت، اما سرشار از پول و دارایی بود و به شدت توسط غرب حمایت می شد. حاکمان سعودی به خوبی می دانستند که اسرائیل به خاطر حفظ منافع غرب در منطقه به حمایت و دفاع از آنها می پرداختند.
عربستان سعودی و ارتباط مستمر با رژیم صهیونیستی
در می ۱۹۹۴ " یوسی میلمن " و " دنی راویو "، دو کارشناس امور اطلاعاتی و امنیتی رژیم صهیونیستی کتابی تحت عنوان " دوستان واقعی: اسرار ائتلاف آمریکایی – اسرائیلی " نوشتند که عربستان سعودی عملا و رسما با اسرائیل در وضعیت جنگ قرار داشتند، اما تصمیم گیرندگان سیاسی در اسرائیل می دانستند که عربستان سعودی دولت میانه رو و حامی غرب است و با اینکه در سخنان خود نشان می دهد که خصم و دشمن اسرائیل است، اما به طور مستمر با اسرائیل در ارتباط بودند، به عنوان مثال در حوزه اطلاعات و امنیت و جاسوسی افسران عملیاتی سازمان اطلاعات و جاسوسی اسرائیل – موساد – همواره با افسران سازمان اطلاعات و جاسوسی رژیم سعودی در ارتباط بودند و بارها با یکدیگر درباره تضعیف نیروهای مذهبی بنیادگرای منطقه خاورمیانه با یکدیگر به بحثو تبادل نظر پرداخته بودند و سازمان اطلاعات و جاسوسی آمریکا – سیا – از ارتباطات امنیتی و اطلاعاتی سری سعودی – اسرائیلی مطلع بوده و همواره آن را تشویق می کردند.
نجات تخت پادشاهی آل سعودی توسط سیا
موضوع بسیار مهم این است که چرا سازمان اطلاعات و جاسوسی رژیم صهیونیستی – موساد – دوبار و طی سال های ۱۹۶۱ تا ۱۹۷۶ تاج و تخت آل سعود را نجات داد. کارشناسان امور امنیتی در این ارتباط چنین می گویند:
" الکساندر بلای "، کارشناس صهیونیستی اندیشکده ترومن در مقاله ای که فصلنامه علوم سیاسی " جروزالم کوارترلی " تحت عنوان " به سوی زندگی مسالمت آمیز سعودی – اسرائیلی " آن را چاپ و منتشر کرد، نوشت: عربستان سعودی از سال ۱۹۶۲ و پس از انقلاب یمن دارای روابط مستمر مستحکم و گسترده ای تحت عنوان " مقابله با دشمن مشترک " یا همان جمال عبد الناصر داشتند.
بلای در این ارتباط یاد آوری می کند که مصاحبه ای با " آهارون ریمیز "، سفیر سابق اسرائیل طی سال های ۱۹۶۵ تا ۱۹۷۰ در لندن داشته و او برای بلای برملا کرده که ملک سعود و ملک فیصل دارای روابط عمیق و گسترده با اسرائیل بوده و همواره با سران وقت اسرائیل در ارتباط داشته اند.
از سوی دیگر " فرید هالیدی "، نویسنده انگلیسی در کتاب خود به نام " جزیره العرب بدون پادشاه " نوشت که ملک فصیل از اسرائیل خواست برای حمایت آل سعود از خطر جمال عبد الناصر طی جنگ یمن وارد عمل شود و در این راستا تل اویو اقدام به ارسال مقادیر بسیار زیادی سلاح و تجهیزات نظامی توسط هواپیماهای نظامی انگلیسی به سلطنت طلبان یمنی کرد.
ملک فهد، پادشاه سابق عربستان جام در دست در کنار جیمی کارتر، رئیس جمهوری اسبق آمریکا |
اتحاد شوم
آل سعود تنها به ائتلاف و اتحاد با آمریکا و رژیم صهیونیستی اکتفا نکرد، بلکه در این بین به حمایت از رژیم های عربی دیگر هم پیمان با رژیم صهیونیستی پرداخت. روزنامه انگلیسی گاردین در شماره ۱۵ سپتامبر ۱۹۹۳ خود نوشت که اسرائیل به ملک حسن، پادشاه مغرب کمک کرد تا بر رزمندگان پولیساریو در صحرای سرشار از فسفات مغرب عربی غلبه کند و سفیر آمریکا در مغرب در مصاحبه ای که تلویزیون انگلیس با وی انجام داد، گفت که اسرائیل مانع خاکی بسیار بزرگی را در صحرای مغرب ایجاد کرد تا جلوی حملات رزمندگان پولیساریو علیه ارتش مغرب را بگیرد و این حملات را با ناکامی و شکست مواجه کند.
سفیر آمریکا در مغرب توضیح می دهد که ساخت این مانع خاکی برای اسرائیل یک میلیارد دلار هزینه دربرداشته است و عربستان سعودی هزینه ساخت آن را پرداخت کرده است(منبع: تلویزیون انگلیس، شبکه ای تی وی).
خاشقجی سفیر فهد نزد صهیونیست ها
" ساموئل سیواو " در کتاب خود که آن را پس از اطلاع از اسناد سری و محرمانه حکومت صهیونیستی که همچنان در این رژیم محرمانه به شمار می آیند، آن را به رشته تحریر درآورد، نوشت که عدنان خاشقجی به فهد بسیار نزدیک بود و از دوستان بسیار صمیمی وی به شمار می آمد که در آن زمان ولی عهد عربستان بود. اما پس از اینکه فهد به تخت سلطنت رسید، این نزدیکی را یکباره از دست می دهد و این نکته ای است که خاشقجی در مصاحبه با روزنامه صهیونیستی " هائولام هازیه " در ۱۵ آوریل ۱۹۸۷ نیز به آن اشاره کرده است.
خاشقجی در این مصاحبه یاد آوری می کند که با روسای جمهوری آمریکا نیکسون و فورد و کارتر و همچنین " ویلیام کیسی " در زمان ریاست جمهوری نیکسون دیدار داشته و بارها در لندن پیش از آنکه کیسی به ریاست سازمان اطلاعات و جاسوسی آمریکا منصوب شود با وی ملاقات کرده است.
ملک عبد الله، پادشاه عربستان جام در دست در کنار جرج بوش، رئیس جمهور سابق آمریکا |
همچنین خاشقجی در ادامه اعتراف های خود گفت که با " دیوید کیمحی " مدیر کل وزارت خارجه اسرائیل برای اولین بار در پاریس دیدار داشته است، هنگامی که وی در آن زمان به رئیس سازمان موساد در اروپا منصوب شده بود و با " آل شویمر "، مدیر کارخانه های هواپیما سازی اسرائیل در آن زمان که بعدها به یکی از بزرگترین تاجران اسلحه و تجهیزات نظامی در دنیا تبدیل شد، آشنا شده و به سرعت به یکی از شرکای تجاری وی تبدیل شده است.
خاشقجی در ادامه مصاحبه خود با این روزنامه صهیونیستی همچنین اظهار می کند که شویمر، دوست صهیونیستش وی را به سیاستمداران اسرائیلی معرفی می کند و در راستای این اقدام وی به محض امضای قرارداد صلح " کمپ دیوید " در سپتامبر ۱۹۷۸ با " مناخیم بگین " در نیویورک و پس از آن دوبار با " شیمون پرز " یکبار در سمت رئیس حزب معارض و یکبار در سمت نخست وزیر اسرائیل و دوبار با " آریل شارون " در تابستان ۱۹۸۲ در مزرعه اش در کنیا به عنوان وزیر جنگ رژیم صهیونیستی دیدار می کند.
ساموئل سیواو در این ارتباط تاکید می کند که خاشقجی به مسئولان آمریکایی و اسرائیلی که با آنها دیدار داشت، اطلاع داد که ملک فهد، پادشاه عربستان سعودی و شاهزاده سلطان، وزیر دفاع این کشور به وی اعتماد بسیار دارند و " بندر بن سلطان "، سفیر وقت عربستان سعودی در آمریکا وی را به " رابرت مک ورلین "، مشاور امور امنیت ملی " رونالد ریگان "، رئیس جمهوری وقت آمریکا معرفی کرد و خاشقجی شروع به ارسال گزارش های اطلاعاتی و تجسسی دوره ای به مک ورلین درباره اوضاع خاورمیانه و تحلیل و ارزیابی این اوضاع و احوال کرد.
فلسطین؛ رهاورد توافقهای صهیونیستی - سعودی - آمریکایی |
این محقق یاد آوری می کند که خاشقجی ایمان و باور بسیاری به توانمندی های علمی و تکنولوژیکی اسرائیل داشت و هنگام دیدارش با مقامات و مسئولان اسرائیلی همواره امید داشت که اسرائیل بر سیاست های آمریکا در خلیج فارس تاثیر بگذارد.
این کارشناس تاکید می کند که مزدوران اطلاعاتی و جاسوسی اسرائیلی در قایق شخصی خاشقجی که " نبیله " خوانده می شد، برای حفظ جانش سیستم های امنیتی ویژه ای نصب و راه اندازی کرده بودند و خاشقجی تصمیم گرفته بود، برای برقراری صلح در خاورمیانه تمام تلاش خود را به کار ببندد، اما اعتقاد داشت اگر این مذاکرات علنی و آشکارا برگزار شود، ممکن نیست به موفقیت برسد و به همین منظور با فرستاده شیمون پرز در لندن دیدار کرد و در آنجا هر دو به توافق رسیدند، توافقنامه ای با یکدیگر امضا کرده و آن را در بانک سوئیس به امانت بگذارند.
پس از آن خاشقجی راهی تونس شد و با " یاسر عرفات "، رئیس وقت تشکیلات خودگردان فلسطینی دیدار کرد تا پس از آن برای دیدار با " حسنی مبارک "، رئیس جمهوری وقت مصر راهی این کشور و سپس " ملک حسین "، پادشاه اردن راهی اردن شود و سفر خود را با حرکت به مقصد واشنگتن به پایان رساند و در آنجا با رابرت مک ورلین، مشاور امنیت ملی دولت ریگان به پایان رساند.
روز ۱۷ می ۱۹۸۳ خاشقجی گزارش محرمانه ۴۷ صفحه ای را ارائه می دهد که در آن به شکل مفصل و مشروح به سفر خود به کشورهای تونس و مصر و اردن و دیدار با شخصیت های آن پرداخت و در گزارش خود تاکید کرد که کشورهای عربی به طور ضمنی می پذیرند که بیت المقدس پس از دستیابی به سازش نهایی در دست اسرائیل باقی بماند و در گزارش خود و هنگام دیدارش با شیمون پرز پیشنهاد داد، برنامه ای برای توسعه و پیشرفت اقتصادی خاورمیانه مشابه " طرح مارشال " ریخته شود که آمریکا پس از جنگ جهانی دوم برای کمک به بازسازی اقتصاد اروپا آن را برای کشورهای اروپایی ارائه داد.
یاسر عرفات، رئیس سابق سازمان آزادیبخش فلسطین |
خاشقجی همچنین پیشنهاد داد که آمریکا و عربستان سعودی و کویت مبلغی به ارزش ۳۰۰ میلیارد دلار برای سرمایه گذاری در اسرائیل و کشورهای عربی اختصاص دهند که صلح با اسرائیل را می پذیرند.
کسلر در ادامه می افزاید: خاشقجی به صورت سری و محرمانه بر موافقت ملک فهد با هر گام و اقدامی که در این راه برمی داشت دست می یافت و اعتقاد داشت که اعراب و اسرائیلی ها می توانند، در صورت به بن بست رسیدن مذاکرات خود با اسرائیل آنها را تکذیب یا رد کنند، افزون بر اینکه در تمام دیدارهایش با مقامات اسرائیلی تلاش داشت، قراردادها و معاهدات محرمانه و سری بین اعراب و اسرائیل منعقد کند.
الخاشقجی اعتراف می کند که آل سعود مجبور بودند که اموالی را به فلسطینی ها و سوری ها پرداخت کنند ولی این اموال نه از روی میل و رغبت آنها بلکه به عنوان حق السکوت به این کشورها پرداخت می شد و اگر عربستان سعودی اطمینان داشته باشد که آمریکا از آن بی قید و شرط حمایت می کند، بی تردید ارسال این اموال به سوریه و فلسطینی ها را قطع می کرد و به همین منظور بود که توجه اصلی فیصل در آن زمان بر دستیابی بر آن حمایت متمرکز شده بود.
سپس الخاشقجی خطاب به صهیونیست ها می گفت: اعراب تنها دشمن اسرائیل نیستند و در ادامه افزود: اطراف خود را نگاه کنید، خواهید دید که افراط گرایان مسلمان چون سدی در برابر شما ایستاده اند. انقلاب اسلامی بی تردید در منطقه روی خواهد داد و میلیون مسلمان را که در خواب عمیقی بسرمی بردند و هیچ قدرت و توان سیاسی نداشتند و رهبران آنها نتوانستند، وفاداری آنها به خود را با پول خریداری کنند، را از خواب بیدار خواهد کرد.
فلسطین؛ رهاورد توافقهای صهیونیستی - سعودی - آمریکایی |
وی در ادامه افزود: آل سعود در منطقه ای بسرمی برند که در آن جریان انقلابی به سرعت انتشار خواهد یافت، به همین دلیل آنها آمادگی دارند در هر اقدام و تلاش آمریکایی مشارکت داشته باشند که برای جلوگیری از وقوع انقلاب اسلامی در منطقه صورت گیرد.
الخاشقجی گفت که در شرکتش در کالیفرنیا کمیته تحقیقاتی تشکیل شد که " ترایاد " خوانده می شد و مهمترین وظیفه آن تدوین طرح و برنامه ای برای توسعه و پیشرفت تمام منطقه خاورمیانه از جمله اسرائیل با کمک درآمدهای نفتی بود.
پس از آن الخاشقجی اقدام به ارائه این طرح به ملک فهد، پادشاه وقت عربستان سعودی و ملک حسین، پادشاه وقت اردن و حسنی مبارک، رئیس جمهوری وقت مصر و صدام حسین، رئیس جمهوری و دیکتاتور وقت عراق از طریق ملک حسین و شیمون پرز، رئیس وقت رژیم صهیونیستی و رابرت مک ورلین، مشاور وقت امنیت ملی آمریکا و مایلز کوبلند، افسر ارتباطات آمریکا در سازمان سیا کرد.
سپس تماس های خود با عرفات و پرز را ادامه داد و با " کمش " افسر اطلاعات رژیم صهیونیستی دیدار کرد و کوبلند تاکید می کند که الخاشقجی با هدف ایجاد و برقراری رابطه و همکاری مشترک به اسرائیل سفر کرد و با کمش دیدار کرد.